سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۹ بهمن ۱۴۰۰ در ۳:۱۲ ب.ظ چاپ مطلب
به بهانه حضور «بدون قرار قبلی» در فجر۴۰؛

پنج فیلم دینی مهم در ادوار فجر

Bedoone-Gharar-Managara

به بهانه حضور فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» در چهلمین جشنواره فیلم فجر، نگاهی به موفق‌ترین فیلم‌های دینی سینمای ایران انداخته‌ایم.

سوره سینما هدیه حدادی‌اصل:  روز گذشته فیلم «بدون قرار قبلی» در سینمای رسانه‌ها اکران شد. اثری که توجهات اصحاب رسانه را به خود جلب کرد. ساخته جدید بهروز شعیبی یک بار دیگر خلأ ساخت آثاردینی درجه یک را در سینمای ایران نشانمان داد. گونه‌ای که گاهی با اسم نه چندان دقیق معناگرا شناخته می‌شود. «بدون قرار قبلی» با داستانی انسانی، بار دیگر مخاطب خودش را درگیر مسئله هویت می‌کند و در ادیسه‌ای روحانی شخصیت اصلی خودش را به حرم ولی نعمتمان آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام می‌رساند. بهروز شعیبی با فیلمنامه‌ای دقیق، یک منحنی شخصیت زیبا طراحی کرده که در درامی مینیاتور گونه و پر جزئیات مثل تابلوی ضامن آهوی استاد فرشچیان در هر لحظه مخاطب را به شگفتی وا می‌دارد. داستان این فیلم اقتباسی از روایت‌های مصطفی مستور؛ داستان‌نویس است که یک اثر اجتماعی و تازه از روابط انسانی است.

قصه «بدون قرار قبلی» قصه دختری است به نام یاسمین که در آلمان پزشک است، پدرش فوت می‌کند و آخرین وصیت او این است که تا دخترش نیامده او را به خاک نسپارند. یاسمین به ایران می‌آید و بعد از خاک‌سپاری متوجه می‌شود پدر از تمام دارایی‌اش تنها یک قبر در صحن حرم امام رضا (ع) برای دختر گذاشته است. یاسمین به دنبال کارهای واگذاری قبر با یکی از شاگردان پدر مواجه می‌شود که به‌واسطه او تمام گذشته یاسمین تغییر می‌کند…

به بهانه حضور موفق این فیلم در چهلمین جشنواره فجر نگاهی می‌اندازیم به برخی از فیلم‌های دینی که در سینمای ایران تولید شده‌اند.

* فیلم سینمایی «اینجا چراغی روشن است»

«اینجا چراغی روشن است» به کارگردانی و نویسندگی رضا میرکریمی در سال ۱۳۸۱ تولید شد.

این فیلم روایتگر داستان قدرت؛ جوان عقب‌مانده و ساده‌دلی است که همراه با متولی امامزاده‌ای واقع در یک روستا زندگی می‌کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی‌اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می‌دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حالا نیازها و نذورات آن‌ها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می‌رود و باتوجه‌به اینکه هیچ‌کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می‌گذارد. قدرت با درک مشکلات آدم‌های روستا اموال امامزاده را برای حل این مشکلات می‌فروشد.

Inja-Cheraghi-Roshan-Ast

یک شب که دختر چوپان روستا، گله‌هایش پراکنده شده‌اند، قدرت که به او علاقه دارد، تمام شب را چراغ به دست می‌ایستد تا تمام گله به دور او و داخل امامزاده جمع شوند. صبح فردایش، قدرت با قطار عازم مقصدی می‌شود که از نظر او محل اقامت «آقا» است.

میرکریمی در این فیلم سعی کرده تا وجه دیگری از مسائل دینی را در فیلمش بازگو کند. او در «اینجا چراغی روشن است» همان جسارت و شجاعت در داستان‌گویی را دارد و وارد حوزه‌ای می‌شود که کمتر کارگردانی به سراغش می‌رود.

این فیلم در دوره بیست و یکم جشنواره حضور داشت و در ۶ بخش کاندیدای دریافت سیمرغ شد و در سه بخش نیز برگزیده شد.

* فیلم سینمایی «قدمگاه»

«قدمگاه» فیلمی به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور، نویسندگی محمد رضایی‌راد و تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت‌کشیان در ۱۳۸۲ ساخته شد.

این فیلم داستان رحمان پسری سرراهی است که از همان کودکی در روستا زندگی کرده و بزرگ شده است. هرسال در نیمه شعبان او برای ادای نذر ۱۰ ساله‌اش راهی قدمگاه می‌شود. اما با رسیدن به این زیارتگاه رحمان خوابی می‌بیند که زندگی او را متحول می‌کند. او برای یافتن پدر و مادرش دوباره به روستا برمی‌گردد. کمی بعدتر مشخص می‌شود رحمان درست روز نیمه شعبان متولد شده و مادرش زنی به نام گوهر بوده که مورد قهر و غضب زنان و مردان روستا قرار گرفته و با ضرب و شتم آن‌ها کشته شده، زیرا اهالی روستا به زندگی و تولد بچه گوهر شک کرده بودند.

Ghadamgah

رحمان که از طریق ایوب پی به این راز برده، زندگی‌اش دگرگون می‌شود. در شب نیمه شعبان درحالی‌که همهٔ اهالی روستا برای نامزدی دختر دلخواهش جمع شده‌اند رحمان به جمع آن‌ها می‌رود. او درحالی‌که شیرینی نامزدی حنانه را می‌خورد از این که برای اولین‌بار توانسته در جشن نیمه شعبان شرکت کند، رضایتش را نشان می‌دهد.

صبح روز بعد اهالی روستا بر این گمان هستند که رحمان آن‌ها را بخشیده و دوباره پیش آن‌ها زندگی خواهد کرد، اما وقتی ایوب به محل زندگی رحمان می‌رود، از نقاشی‌هایی که بر دیوار کشیده شده پی می‌برد که او برای همیشه روستا را ترک کرده است.

«قدمگاه» در دوره بیست و دوم جشنواره فیلم فجر حضور موفقی داشت. این فیلم در این دوره توانست در ۹ رشته نامزد سیمرغ شود و در سه رشته نیز این جایزه را دریافت کند.

* فیلم سینمایی «خیلی دور، خیلی نزدیک»

«خیلی دور، خیلی نزدیک» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا میرکریمی و محمدرضا گوهری، در سال ۱۳۸۳ تولید شد.

این فیلم داستان دکتری به نام دکتر عالم، جراح برجسته مغز و اعصاب است که اعتقادی به خدا ندارد و به دلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده است. وی به‌صورت اتفاقی در شب تولد پسرش، سامان، از مریضی او که تومور مغزی است، باخبر می‌شود و به دنبال پسر ستاره‌شناسش در کویر به راه می‌افتد…

Kheili-Door-Kheili-Nazdik

این فیلم در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در سیزده رشته هنری کاندیدای دریافت جایزه شد که در نهایت توانست ۶ سیمرغ از این جشنواره را از آن خود کند.

* فیلم سینمایی «یک تکه نان»

«یک تکه نان» به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیه‌کنندگی ناصر عنصری در سال ۱۳۸۳ تولید شد.

این فیلم داستان یک جوان ساده است که در لباس سربازی است که همراه یک پیرمرد معتمد مردم که دارای غرور و بداخلاق است برای دیدن پیر زنی که به‌صورت معجزه‌آسایی توسط جوانی قرآن را حفظ شده به روستایی می‌روند که در مسیر ماجراهایی رخ می‌دهد …

Yek-Tekke-Naan

تبریزی درباره سوژهٔ «یک تکه نان» چنین گفته بود: «در فیلم‌نامه «یک تکه نان» سعی براین بود که پدیدهٔ معجزه را در عصر حاضر به تصویر درآوریم، بنابراین موضوع حافظان قرآن مبنای حرکت قرار گرفت تا به موضوع اصلی که «معجزه» بود بپردازیم و سعی کردیم از پیچیدگی‌ها کم کنیم و به سمت سادگی آن را پیش ببریم و نشان بدهیم این پدیده از فرط ساده بودن است که برای ذهن بشر قابل‌فهم نیست.»

«یک تکه نان» در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش بهترین کارگردانی در قسمت سینمای معناگرا و مسابقه سینمای ایران موفق به دریافت سیمرغ بلورین شد، همچنین اسماعیل خلج در بخش بهترین نقش دوم مرد مورد تقدیر قرار گرفت.

* فیلم سینمایی «سر به مُهر»

«سر به مُهر» نام فیلمی به کارگردانی هادی مقدم‌دوست و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۳۹۱ تولید شد.

فیلم «سر به مُهر» جزء اولین فیلم‌هایی است که به طور مستقیم به نماز می‌پردازد. تا پیش‌ازاین در فیلم سینمایی ندیده بودیم سوژهٔ اصلی نمازخواندن یا نخواندن شخصیت اصلی‌اش باشد. هادی مقدم‌دوست در این فیلم سوژه‌ای را مدنظر قرار داده که بدون شک دغدغهٔ خیلی از افراد در جامعه است.

Sar-Be-Mohr

این فیلم داستان دختر تنها و خسته‌ای است که زندگی‌اش را در وبلاگش می‌نویسد و توسط برادر دوستش از او خواستگاری می‌شود و صحبت‌های اولیه ازدواج را انجام می‌دهند. او که نماز نمی‌خوانده بنا به شرایط زندگی شروع به خواندن نماز کرده و الان شهامت اینکه به خواستگارش نمازخواندن خود را بگوید ندارد و خجالت می‌کشد ولی در آخر فیلم بازگو می‌کند.

این فیلم در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست سیمرغ بلورین بخش کارگردانی نگاه نو را دریافت کند.