به گزارش سوره سینما، نشست رسانهای فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی در سالن اصلی همایشهای برج میلاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیرعباس ربیعی گفت: پروژهای تعریف نکردم که در مورد نفوذیها سلسلهوار فیلم بسازم. هر پروژهای مضمونی را میطلبد و در این فیلم هم جریان اصلی نفوذ بود و بنا به موضوع فیلم پایانبندی این شده است.
وی اضافه کرد: بخشهای اسلوموشن منطق سینمایی دارد و از نظر من این کار اشتباه نبوده است.
این کارگردان توضیح داد: ما چون یک ماجرایی را به تصویر میکشیم که پایان آن مشخص است دنبال تعلیق در ماجرا نبودیم و بیشتر در مورد شخصیتها تعلیق را نشان دادهایم.
ربیعی بیان کرد: فیلمنامه یک قصه تخیلی است که بکگراند آن واقعیتهای تاریخی وجود دارد.
وی افزود: سوژههایی که برایم جذاب است ماجراها و درام است و اینکه یک ایدئولوژی را بخواهم بسازم سخت میشود تا برای مخاطب جذاب شود.
وی گفت: من تجربه کار با بازیگران چهره را نداشتم اما در این فیلم چهرهها همه با من رفیق و همراه و در تعامل بودند.
محمدرضا شفیعی؛ تهیهکننده این اور نیز عنوان کرد: سال ۹۵ بود که حضرت آقا صحبتی داشتند درباره اینکه چرا به واقعه هفتم تیرماه توجه رسانهای نشده است چرا که جز وقایع مهم جهانی بوده که بهنوعی شروع عملیات نظامی سازمان مجاهدین را شامل میشود و تا امروز هم به طور رسمی این سازمان مسئولیت این واقعه را گردن نگرفته است چراکه اگر بپذیرد در لیست تروریستها قرار میگیرد.
وی ادامه داد: قبل از این فیلم من تحقیقاتی را در مورد یک سریالی درباره شهید بهشتی انجام میدادم و در پروسه این تحقیق که دو سال طول کشید، خیلی فکتها لازم بود که استخراج شود و ما از میان آنها بتوانیم به قصهها برسیم. در طول این پژوهش به دلایلی به تأخیر افتاد و از اواخر سال ۹۷ پیگیری جدی شد و فیلمنامه چند بار بازنویسی شد و در نهایت در ۱۴۰۰ این پروژه را تولید کردیم.
این تهیهکننده در مورد شخصیتهای فیلم توضیح داد: شخصیتهایی که در داستان طراحی شده به جز یکی دو مورد که همان شهید بهشتی و محمدرضا کلاهی هستند، شخصیتهای واقعی دیگری در داستان نداریم که مابهازای واقعی داشته باشند اما بازهم این به این معنا نیست که شخصیتهای دیگر فیلم هم مابهازای واقعی نداشته باشند شاید تلفیقی از چند شخصیت تاریخی بوده که کارگردان آنها را طراحی کرده است. آنچه که در تحقیقات به آن رسیدیم تا حدی قابل استناد است.
شفیعی در مورد مابهازای شخصیتها توضیح داد: یک نمونه از تخیلهایی که انطباق تاریخی داشته، شخصیت بیتا بود که مشخص شد که آقای محمدرضا کلاهی نامزدی داشته که از سازمان مجاهدین مخفی کرده و دوم اینکه همین فرد چند روز قبل از واقعه هفتم تیر در تهران کشته میشود که دلیل آن استناد تاریخی ندارد. بخشی از شخصیتها به همین اندازه فکت تاریخی دارند.
وی ادامه داد: جز مواردی که در دوره پژوهش اتفاق افتاد ویسی از مسعود رجوی شنیدم که در شورای مرکزی خودشان صحبت میکرده و میگفت ما با بهشتی نمیتوانستیم کنار بیاییم و ما با آخوندی که کیف سامسونت دست میگیرد و کتابخوان است و فرانسه میداند، نمیتوانیم کناری بیاییم! چیزی که در ذهنمان بود این بود که شهید بهشتی را از نگاه مخالفین ببینیم که چه چیزی در او وجود داشت که مخالفین او را آزار میداد.
وی توضیح داد: رافکات اولیه فیلم با ۱۶۰ دقیقه فیلم مواجه بودیم، برای اینکه تایم فیلم را کوتاه کنیم مجبور شدیم بخش اعظمی از سکانسهای مهشید جوادی و نادر سلیمانی را حرف کنیم و از حضور این دو عزیز عذرخواهی میکنم.
مهدی نصرتی؛ بازیگر گفت: به فال نیک میگیرم که از من سؤالی نشد! ممنون و خوشحالم که بازی من را پسندیدید.
لیلا زارع نیز عنوان کرد: اساساً تا امروز نقشی را که خیلی به خودم نزدیک باشد بازی نکردم اما با کمک فیلمنامه و کارگردان به نقش نزدیک میشوم. دو ویژگی این نقش را دوست داشتم یکی وجه انسانیت و دیگری وجه عاشقانه کار بود که به خاطرشان سختی نقش را به جان خریدم.
نادر سلیمانی گفت: زمانی که وارد این کار اولین سؤالی که برایم مطرح شد این بود که چرا من؟ و جوابی که گرفتم منش کارگردان و تهیهکننده بود که اجازه دادند ذهنیتهای بازیگران طنز شکسته شود و برای مخاطب باورپذیر باشد. من شالها است که کار طنز میکنم که مثل مهری به من داغ شده و چسبیده است. آقای ربیعی به من گفتند که من پتانسیل ایفای نقش جدی را دارم. این کار برای من سخت شد چرا که باید قالب میشکاندم و این کار برای یک بازیگر بسیار سخت است نه اینکه نتوانم اما زمان محدود و سخت بود.
لیندا کیانی گفت: اگر خدا بخواهد و کاندیدا شوم سختی کاری که کشیدم نتیجه گرفته است. طبق صحبتهای من با آقای ربیعی این نقش با زنان منافقی که تا حالا داشتیم متفاوت بود و این نگاه جدید آقای ربیعی خیلی برایم جذاب بود و تلاش کردم به ذهنیات ایشان نزدیک شوم.