سوره سینما – عبارت «تشکر بابت خدمتی (نظامی / وطنی) که کردهاید» اصلاحی است که برای نظامیان استفاده میشود و همان کاربرد «روز خوش» را دارد. حقیقت این است که اغلب مردم ازتهدل این عبارت را برای رهایی نظامیان از استرسی که ترومای جنگ دارد، بکار نمیبرند. «سگ» (Dog) فیلمی است جادهای درباره دستوپنجه نرم کردن صادقانه، شوخ، احساساتی و عمیق یک کهنه سرباز که اولین تجربه کارگردانی تاتوم است.
تاتوم که با همکاری رید کارولین نویسندگی پروژه را نیز به عهده دارد، نقش کاراکتری بنام جکسون بریگز را بازی میکند. بریگز یک رنجر ارتش است که با زخمهای درونی و بیرونی جنگ، روزهایش را در شغل یک کارگر فست فود سپری میکند. او امید دارد تا بتواند تا با تبدیلشدن به بادیگارد یک شخصیت دیپلماتیک، به پول خوبی برسد. به دلیل اینکه او چند بار مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و گویا دچار ضربه مغزی خفیف شده، صاحبکار مردد است تا او را استخدام کند. او برای پذیرفته شدن نیاز به تأییدیه فرمانده سابق خود دارد که آن فرمانده مخالف تأیید سلامت او است.
اما وقتی که یکی از همسنگران او در یک تصادف عمدی رانندگی خود را میکشد (امری که گویا در دنیای فیلم غیرعادی نیست) ماجرا تغییر میکند. بریگز تفکرات خودکشی کردن در سر دارد و تصور میکند که با دزدیدن یک هواپیمای جنگی و پرواز تا بینهایت و در لحظه آخر ایجکت کردن، در نهایت خالق خود را خندان میبیند. پس از این اتفاق فرمانده بریگز تصمیم میگیرد تا تأییدیه سلامتی او را بهشرطی امضا کند که بریگز سگ همسنگر خود را که در دوران جنگ نیز با آنان حضور داشت را به مراسم خاکسپاری بیاورد.
بریگز این سگ که تحمل ترانسفر هوایی را ندارد باید در سفری جادهای از واشنگتن به مراسم تدفین در آریزونا بیاورد. این سگ بیقرار و وحشی قرار است پس از پایان مراسم به دست دامپزشک سپرده شود تا کشته شود.
این کمدی جادهای، فیلم «جزئیات آخر» (The Last Detail) را در ذهن تداعی میکند. در آن فیلم نیز یک سرباز موظف بود تا یک کهنه سرباز پر دردسر را به مراسمی ببرد. در «سگ» کاراکتر تاتوم و سگ استعارهای از یک قاتل حرفهای هستند. اما کشورِ به خدمت گیرنده آنان، عاجز است که باید با این دو چه کند. بریگز با طعنه با سگ درد و دل میکند و میگوید: مردم نمیدانند که ما چه کسی هستیم و اگر بفهمند از ما خواهند ترسید. بریگز وقتی به یک کافه میرود با یک چپگرای افراطی روبرو میشود. این زن او را بازخواست میکند و میگوید: کی فهمیدی که تو بازیچه سوداگران کلان نفتی هستی؟
پس از این اتفاق او در شهر سان فرانسیسکو بخاطر حمله سگ به فردی غیر سفیدپوست، بهدلیل نژادپرستی دستگیر میشود و توسط بیل بر (کمدین مشهور) بازپرسی میشود. بیل بر به بریگز میگوید: من هم نیز خدمت (ارتش) کردهام. اما معلوم میشود که او فقط اپراتور سیستم بوده و هیچ تجربه واقعی در جنگ نداشته است.
وقتی بریگز سگ را در محل امن خودرو تنها میگذارد، یکی از حامیان حقوق حیوانات میخواهد تا شیشه ماشین را بشکند تا سگ بتواند نفس بکشد اما بریگز به این فرد هشدار میدهد تا سرش به کار خودش باشد. آن فرد به بریگز میگوید: معلوم است که میخواهی متوصل به زور بشوی و بریگز در پاسخ میگوید: فعلاً کسی که سنگ دستش است تویی!
این سکانس استعاره ماهرانهای از آمریکای دهه بیستم است. در دو سال اخیر چپگرایان مخالف سرسخت آزادی بیان شدهاند و معتقدند هرکسی حرفی را که در حمد و ستایش اعمال لیبرالی است نزند، باید متوقف شود.
تاتوم در سال ۲۰۱۷ فیلم «کارآگاه همسنگر» (Comrade Detective) را بر پردههای سینما داشت. او در آن فیلم نیز شعارهای کمپین انتخاباتی دموکراتها را سر نمیداد.
بسیاری او را متهم کردهاند که «سگ» برای آمریکای میانی (ایالتهای مرکزی آمریکا که چپگرایان معتقدند جملگی این مردم از درک کافی برخوردار نیستند) ساخته شده است که تاتوم در پاسخ آنان میگوید: من لیبرال نیستم. من جمهوریخواه و یا دموکرات هم نیستم. من اصولاً آدم سیاسی نیستم. من معتقدم که سر نخ همه مشکلات جبهه سیاسی گرفتن است. رسانههای امروزی (مثل شبکه سی ان ان) منشأ کجفهمی و عدم ارتباط میان مردم شده است. اصلاً «فیلم برای آمریکای میانی ساختن» یعنی چی؟ خیلی عجیب است که کسی بگوید ما برای این دسته از مردم فیلم ساختهایم.
منبع : نشریه نشنال ریویو، کایل اسمیت