شاهین یارمحمدی؛ تدوینگر سینمای ایران که این روزها فیلم سینمایی «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» را روی پرده سینماها دارد در گفتگو با خبرنگار سوره سینما از چالش های تدوین یک فیلم محصول مشترک گفت.
* شما از ابتدای پروژه «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» همراه با گروه بودید؟
بله، من اصولاً وقتی میخواهم کاری را انجام دهم از همان ابتدای فیلمنامه همراه گروه هستم. بهندرت پیشآمده که تدوین پروژهای را با راشهای فرستاده شده و پس از اتمام فیلمبرداری، انجام دهم. در این پروژه با فاصلهای چندروزه از گروه به ترکیه رفتم. یک پروسه خیلی طولانی طی شد تا متن آماده شود. متن چندین بار میان نویسندههای ایرانی و ترک پروژه جابهجا شد. خود ما با خیلی از قسمتهای متن به لحاظ درام مشکل داریم درصورتیکه نویسندههای ترک مشکل ندارند و این همان اختلاف فرهنگی است که شاید به لحاظ شیوه نگارش ایرانی، ما آن را قبول نداشتیم اما چون بنا به ساخت یک محصول مشترک بود، آقای غفارزاده مجبور بود نقطهنظرات هر دو گروه را لحاظ کند. برای همین ما هم نویسنده ایرانی داشتیم که سرپرست آنها خود آقای غفارزاده بود و هم نویسندگان ترک که سمتوسوی بخشی از آن درامی که در ترکیه اتفاق میافتد را معین میکردند و در نهایت آقای غفارزاده انتخاب میکرد که کدام بخش در فیلم باشد و کدام بخش نباشد.
* بازی بازیگران ترک را نسبت به بازی بازیگران خودمان در چه حدی ارزیابی میکنید؟
شاید هر جوابی که به این سؤال بدهم جواب درستی نباشد؛ به این خاطر که در کل در کشور ترکیه مقوله سینما و بازیگری به شکل دیگری پیگیری میشود. بهشخصه بعد از بیست سال کارکردن، احساس میکنم هیچ شرایط درستی برای کار ما در ایران وجود ندارد! درصورتیکه در کشور ترکیه و یا دیگر کشورهای دنیا یک کارگر صحنه با اطمینان خاطر بیشتری کار میکند و برای همین مقوله سینما برای آنها جدیتر است. در ایران چه در بازیگری و چه در تمام مشاغل دیگر شاید عشقی وجود داشته باشد که آدمها به آن ورود کنند اما واقعیت این است که حرفهایگری و شغل باعث دوام آن نمیشود و همه چیز همان عشق به کار است.
خیلی از مسائل برای ما تأمین نیست. این سؤال را اگر از همه کسانی که در سینما ماندهاند بپرسید میگویند که ما شغلی به آن شکل نداریم که بخواهد از نظر مالی تأمینمان کند درصورتیکه در سینمای کشورهای دیگر مثل ترکیه اینگونه نیست آنها شغلشان سینما است و بابت این شغل اعداد منصفانهای دریافت میکنند و بابت این اعداد منصفانه تلاش میکنند، حالا اگر بخواهیم با این دید به سؤال شما پاسخ دهیم قطعاً باید بگوییم که قابلمقایسه نیست چرا که ما شرایط یکسانی با آنها نداریم. از طرفی سوای خطوط فکری اگر ما سینمای بدنه و سرگرمی را از سینمایی که با آن به جهان شناسانده شدهایم جدا کنیم؛ باید بگویم بله؛ آنها چه از نظر بازیگری و چه باقی عوامل، حرفهایتر هستند. مشکلات مالی خیلی کمتری نسبت به سینمای ما دارند، اما ناگفته نماند که بازی بازیگران خودمان خوب بوده و ترکها هم بازیهای ما را دوست داشتند و از این همکاری خوشحال بودند.
* در تدوین چقدر دچار ممیزی شدهاید؟ نسخه نهایی فیلم بعد از چند مرتبه تدوین اکران شده است؟
قطعاً دچار ممیزی شدیم اما در ایران در مواجه با ممیزی دو شیوه وجود دارد؛ یک شیوه فریاد و یک شیوه سکوت است. من فکر میکنم که این پروژه شیوه سکوت را در پیش گرفت. طبیعی هم هست به این خاطر که یک کارگردان یا باید تصمیم بگیرد که کارش بههیچعنوان نمایش داده نشود و یا اگر بخواهد نمایش داده شود بههرحال باید با تیغ ممیزی کنار بیاید. این فیلم بارها تدوین شد، فکر میکنم نزدیک یک سال دائماً تدوین میکردیم و نسخهای که برای اکران ترکیه داشتیم با این نسخهای که در ایران اکران کردیم، فرق داشت. فیلمبرداری که تمام شد بین ۱۰ تا ۱۵ روز نسخهای که در ترکیه اکران شد را تدوین کردیم و همه برای این کار در مدتزمان کم زحمت کشیدند از تیم تدوین گرفته تا تیم صداگذاری علیرضا علویان. ما دو سرمایهگذار داشتیم که یکی ترک و یکی ایرانی بود. در کارهای اینچنینی نگهداشتن حد وسط سلیقهها خیلی سخت است و ازاینرو فیلم چندین بار تدوین شد و در نهایت این چیزی که در اکران میبینید درآمد.
* خودتان بهعنوان یک فرد سینمایی چقدر به تولیدات محصولات مشترک خصوصاً با کشور ترکیه که سینمایشان از نظر عقیدتی با ما فاصله دارد، اعتقاد دارید؟
من چندین کار محصول مشترک انجام دادهام. دقیقاً قبل از این کار، یک محصول مشترک با کشور ژاپن با آقای غفارزاده داشتهام که فضا و حال و هوای متفاوتی دارد چراکه یک فیلم بدنه و تجاری نیست و یک فیلم تجربی است. بههرحال همیشه محصولات مشترک به لحاظ نوع نگاه فرهنگی طرفین را مجبور میکند که برای شناخت از هم نسبت به آن فیلم تلاش کنند. این خود همیشه راهگشا بوده است و نهتنها سینما بلکه در تمامی حوزههای فرهنگی کار بینظیری است. ما اگر بخواهیم در جهان بسته خودمان مدام صحبت کنیم بعد از مدتی حرفی برای گفتن نخواهیم داشت ولی با این محصولات مشترک نگاهمان به زندگی تغییر میکند.
همیشه فهمیدن جهان هر کارگردان از هر کشوری برایم جذاب بوده تا جایی که گاهی خود فیلم را فراموش میکنم. برای همین به نظرم محصولات مشترک بهشدت روی فرهنگ کشور تأثیرگذار هستند البته در صورتیکه یک آدم فرهنگی آن محصول مشترک را بسازد. کشور ترکیه هم راحتتر از باقی کشورها است چرا که بهشدت از هر لحاظی به ایران نزدیک است.
هنر بهشدت با فرهنگ عجین شده است من به یاد دارم که مستندی اسپانیایی را در کشور اسپانیا تدوین میکردم که طی این راه متوجه شدم حتی در زمینه مستند هم نقاط فرهنگی برای یک هنرمند تعیینکننده هستند. بهعنوانمثال آستانه عصبانیت در هر فرهنگی متفاوت است.
* خودتان زبان ترکی بلد هستید؟ آیا تدوینگر ترکزبانی به شما کمک میکرد؟
زبان ترکی استانبولی بلد نبودم اما چون فیلمنامه فارسی را داشتم تمامی سکانسها را بدون این که حتی یک مترجم کنار من باشد؛ به شکل شنیداری متوجه میشدم البته کمکم بهصورت شنیداری ترکی را یاد گرفتم اما هیچکسی در این کار کمکم نبود.
* فکر میکنید در کل سینمای کشور ما چقدر به تولید چنین آثاری احتیاج دارد؟
بههرحال جذاب است و احساس میکنم اگر این اتفاق همواره به شکل درست رخ دهد بهشدت به فرهنگها و شناخت آنها کمک میکند اما این که به وجود آنها احتیاجی هست یا نه موضوعی است که مردم باید تعیین کنند.
* استقبال از «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» را تا به امروز چگونه دیدهاید؟
این فیلم با یک بودجه خصوصی تولید شد و در این یکهفتهای که از اکران آن میگذرد خیلی نکات جالبی را دیدم. به نظرم در سینما ساخت فیلم و کیفیت آن خیلی در فروش تعیینکننده نیست. در پخش؛ معادلات دیگری وجود دارد که یکی از آنها تبلیغات است که متأسفانه فیلم ما تا حد زیادی فاقد این ماجرا بود و ما خودمان بهعنوان عوامل، اعتراضاتی به سرمایهگذار داشتیم اما متأسفانه بودجه خصوصی همیشه محدودیتهایی دارد. نسبت به خرجی که برای تبلیغات انجام شده استقبال بدی هم نشده است.
* ممکن است این استقبال بهخاطر حضور بازیگران ترک در ایران باشد که به اکرانهای مردمی میآیند؟
فکر نمیکنم چرا که تبلیغاتی هم برای آنها نشد اما بهاندازه توان و زور خودش بد نبود. یکی از مشکلات من با این فیلم این است که در اکران خصوصی به اصرار من و کارگردان نسخهای پخش کردند که خیلی موردتوجه قرار گرفت نسخهای که زبان اصلی با زیرنویس فارسی بود و الان نسخه دوبله اکران شده که از تأثیرگذاری فیلم کم کرده است.
* اکران در کشور ترکیه به چه صورت بود؟
این فیلم در ترکیه هم اکران شده و اکران بدی هم نداشته؛ اما اتفاق عجیبی برای فیلم افتاد و در زمان اکران آن در ترکیه انتخاباتی انجام میشد که حتی فیلمهای آمریکایی هم در آن تایم فروش پایینی پیدا کردند اما در همان تایم هم فیلم ما در باکس آفیس ترکیه در رده سوم قرار داشت.
* شما کار صداگذاری هم انجام میدادید اما مدتهاست که از این حرفه فاصله گرفتید، قصد ادامه دادن این حرفه را ندارید؟
به همان اندازه که عاشق تدوین هستم عاشق صداگذاری نیز هستم. بخش عمدهای از زندگی هنری من صداگذاری بود و خاطرات شیرین زیادی مثل سریال «روزگار قریب» یا سریال «راه شب» از این حرفه دارم اما از یک جایی به بعد رسیدن به هر دو مقوله دشوار بود و من باید تمرکزم را روی یکی از آنها میگذاشتم و در نتیجه تدوین را انتخاب کردم چراکه در تدوین ارتباط محکمتری با مخاطب دارم. صداگذاری را بهعنوان یک علاقه دنبال میکنم به این شکل که حتی در مرحله راف کات هم برای خودم صداگذاری میکنم. اگر تدوین انجام میدهم همزمان هم رنگ و هم صداگذاری را هم انجام میدهم.
* کار جدیدی در دست دارید؟
در حال حاضر مشغول سریال «آهوی من مارال» هستم که هم تدوین و هم طراحی صدای آن بر عهده من است.