سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۹ اسفند ۱۴۰۰ در ۱:۳۲ ب.ظ چاپ مطلب
به بهانه پخش فصل سوم مسابقه استندآپ‌کمدی «خندوانه»؛

سرنوشت نامعلوم برگزیدگان «خنداننده‌شو»؟!

Khandanande-Show-1

رسالت برنامه «خنداننده‌شو» این است که هنرمندانی را در حیطه طنز به جامعه معرفی کند اما تاکنون جز در چند مورد انگشت‌شمار، موفق نبوده و عملاً سرنوشت برگزیدگانش نامعلوم مانده، آن هم در شرایطی که تولیدکننده این برنامه بارها اعلام کرده که حتی در کنار حذف‌شدگان حضور دارد تا همه آن‌ها دیده شوند!

سوره سینما هدیه حدادی‌اصل :در سال‌هایی که هنوز هنری تحت عنوان استندآپ‌کمدی در کشور ما مطرح نشده بود، برنامه‌سازان درصدد آن بودند که برنامه‌ای مختص به این هنر در تلویزیون تولید کنند که بتواند استعدادهای این عرصه را شناسایی و هنر آن‌ها کشف کند. اما پیش از آن اشخاصی چون امیر کربلایی‌زاده، مهران غفوریان و امیرمهدی ژوله در برنامه «خندوانه» این هنر را اجرا می کردند که اجرای موفق آن ها باعث شد، رامبد جوان به فکر تولید یک مسابقه استعدادیابی در این زمینه در همان قالب «خندوانه» بیافتد؛ از این رو مسابقه ای تولید شد که قصد داشت به همراه طنز، هنرمندانی را نیز در این عرصه به هنر کشور معرفی کند و نام «خنداننده شو» را از آن خود کرد. مسابقه ای که اکنون فصل سوم خود را پشت سر می گذارد، رسالت اولیه خود را در معرفی استعدادهای کمدی به جامعه طنز کشور می دانست تاکنون جز در چند مورد انگشت‌شمار، موفق نبوده و عملاً سرنوشت برگزیدگانش نامعلوم مانده، آن هم در شرایطی که تولیدکننده این برنامه بارها اعلام کرده که حتی در کنار حذف‌شدگان حضور دارد تا همه آن‌ها دیده شوند!

* چگونه مخاطب را بخندانیم؟

با وجود شرایط گرانی و تورم، فشارهای اقتصادی، افسردگی‌های ناشی از حضور ویروس کرونا و … مردم هر لحظه با استرس‌های روحی و روانی‌ای مواجه می‌شوند که به‌نوعی تلخی را به دنبال دارد و چهره سرد افسردگی را بر جامعه نمایان می‌کند، درست در همین شرایط است که مخاطب به دنبال یک برنامه شاد و مفرح می‌گردد تا در ساعت استراحت خود در خانه پای تلویزیون بنشیند و به همراه خانواده آن را تماشا کند، برنامه‌ای که اگر شانس طنز بودن را داشته باشد در اولویت انتخاب‌ها نیز قرار می‌گیرد، چراکه طنز و کمدی همیشه یکی از محبوب‌ترین گونه‌های نمایشی بوده و شاید دلیل علاقه مردم به شوخی و خنده، فراموش کردن هرچند کوتاه‌مدت مشکلات روزمره باشد. اما با درنظرگرفتن شرایط دشواری که برای مخاطب در جامعه به وجود آمده است خنداندن او کار دشواری خواهد بود. با این وجود هنری با عنوان «استندآپ» در جامعه به وجود آمده که گرچه روش اجرایی آن چندان هم در کشور ما به شکل تخصصی دنبال نمی‌شود، اما رونق گرفته است و برنامه‌های اختصاصی از جمله «خنداننده‌شو» به آن می‌پردازند.

اکنون بررسی این مهم لازم است که استندآپ‌های برنامه خنداننده‌شو و استندآپ کمدین‌های آن تا چه اندازه به ارزش‌های یک برنامه در صداوسیما پایبندند و تا چه اندازه از خط‌قرمزها عبور می‌کنند؟

* سرنوشت استندآپ کمدین‌ها چه می‌شود؟

برای بررسی چنین برنامه‌ای باید به چندین نکته توجه شود، قبل از هر چیز بهتر است به این مسئله بپردازیم که منتخبین پس از این برنامه قرار است به کجا برسند؟ این مسئله، موضوعی است که باید به‌دقت به آن نگاه شود. باید از سازندگان چنین برنامه‌ای پرسید که سرنوشت استندآپ کمدین‌هایی که در برنامه‌ای تحت عنوان استعدادیابی به پخش در صداوسیما راه می‌یابد، چه می‌شود؟ با اینکه بارها رامبد جوان به حذف شدگان در برنامه اش این نوید را داده که همواره برای دیده شدن در کنار آن ها هست اما چرا بعد از حذف شدن هر یک از شرکت کنندگان و پایان هر فصل نه تصویری و نه نامی در هیچ کجا از آن ها ندیده ایم؟ این ها سوالاتی است که قطعا پیش از تولید چنین برنامه پرمخاطبی باید از سازندگان آن پرسیده شود.

اما پس از پایان دو فصل قبلی «خنداننده شو»، مخاطب پیگیر منتخب‌های آن در اینستاگرام بود. برخی از این منتخب‌ها در صفحات مجازی خود با ساخت کلیپ‌های طنز توانستند بیش از آنچه که در برنامه «خندوانه» طرفدار داشتند، مخاطب جذب کنند اما آیا سرنوشت این استعدادها به همین فضای مجازی باید ختم شود؟ اگر بیننده این برنامه بوده باشید حتماً کسانی چون مجید افشاری، میثم درویشان پور، علی صبوری، ابوطالب حسینی و یا حتی امیرحسین قیاسی را می‌شناسید. این افراد شرکت‌کننده‌های فصل اول و فصل دوم برنامه «خنداننده‌شو» بودند که پس از پایان برنامه سرنوشت هرکدام تغییر کرد.

میثم درویشان‌پور به عنوان برنده سری اول برنامه «خنداننده شو» را پس از پایان «خندوانه» به جز حضور فعال به‌عنوان مهمان در برنامه های روتین تلویزیونی مثل «دست‌پخت های خودمانی»، «کودک شو» و «شب های فیروزه ای» تاکنون در جای دیگری ندیده‌ایم. از طرفی مجید افشاری به‌عنوان نایب‌قهرمان «خنداننده شو» فصل اول، اکنون با گذشت چند سال از موفقیتش در این برنامه و داشتن پیشنهادهای بازیگری، تا حالا به هر دلیلی رغبتی برای این گونه حضور متفاوت نشان نداده است. وی در ادامه این مسیر هنری به همراه حضور فعال در کنار کمدین های گروه «شادباش»، به‌صورت جدی تر روی نویسندگی تمرکز کرده است. از میان رقبای «خنداننده‌شو»، افشاری تنها کسی بود که از ابتدا همه متن هایش را خودش می نوشت و از این نظر استعدادش را در این زمینه نشان داد، پس بلافاصله بعدازاین رقابت در کنار نویسندگان برنامه پرمخاطب «فرمول یک» شبکه یک سیما، نوشتن پلاتوی طنز «ضیا پدیا» را برعهده گرفت و همچنین به‌عنوان سرپرست نویسندگان و مجری برنامه «شبی با عبدی» شبکه نسیم حضور داشت و اکنون هم هرازگاهی او را به‌عنوان مجری در برخی از میان برنامه‌های تلویزیونی در شبکه‌ها می‌بینیم.

علی صبوری که نامش بیش از همه بر سر زبان‌ها افتاده بود، پس از برنده شدن در سری دوم برنامه «خنداننده‌شو» بیشتر از قبل در صفحه اینستاگرام خود فعال شد و توانست دنبال‌کننده‌های زیادی را به صفحه مجازی اش اضافه کند. او که گویی بیش از همه سودای بازیگر شدن را در سر می پروراند؛ پس از موفقیت در کلیپ‌هایی که می‌ساخت و در فضای مجازی منتشر می‌کرد با پیشنهاد بازی در چندین مجموعه تلویزیونی و سینمایی روبه‌رو شد که برخی از آن‌ها را نیز پذیرفت و اکنون به‌عنوان یک بازیگر در عرصه هنر به فعالیت می‌پردازد. ناگفته نماند که این استعداد در یکی از سری برنامه‌های «شب‌های مافیا» نیز جز شرکت‌کنندگان بود و توانست با هوشی که دارد یکی از برترین‌های این مسابقه نیز باشد.

ابوطالب حسینی که فعالیت هنری خود را از شبکه‌های اجتماعی با تهیه پادکست‌های طنز شروع کرد و کم کم در فضای مجازی اسم و رسم دار شد، پس از حضور در برنامه «خنداننده‌شو» و اینکه در سری دوم برنامه به‌عنوان نایب‌قهرمان شناخته شد، فعالیت هنری خود را در فضای مجازی بیشتر کرد و گاهی در برنامه‌های فوتبالی مقابل دوربین رفته است اما تاکنون فعالیت چشمگیری در عرصه بازیگری و مجری‌گری نداشته است و در حال حاضر در «فوتبال ۱۲۰» به تهیه کنندگی عادل فردوسی پور که از شبکه ورزش پخش می شود، به عنوان استندآپ کمدین در بخش «فان» این برنامه حضور دارد. البته پیش از برنامه «خنداننده شو» این هنرمند؛ نویسنده برنامه «ویدئوچک» با مجری‌گری عبدالله روا بوده است.

اما در این دوره یعنی در فصل سوم این برنامه؛ بار دیگر ۴ شرکت‌کننده به مرحله نیمه‌نهایی رسیده‌اند که با پس‌زمینه‌ای که از قهرمانان این برنامه در فصل‌های پیش داریم می‌توان ادعا کرد که استعدادهای چنین برنامه‌ای عملاً در دنیای هنر ناپدید می‌شوند و دیده‌شدن آن‌ها در بهترین حالت تنها به همین برنامه ختم خواهد شد و اگر خودشان بخواهند مشتاق‌تر کار هنر را پیگیری کنند شاید هم پای علی صبوری بتوانند در چند مجموعه تلویزیونی هم ایفای نقش کنند.

Khandanande-Show-3

* خنداندن به چه قیمتی؟

ازآنجایی‌که تلویزیون را می‌توان به یک دانشگاه سراسری مبدل کرد که از هر سن، طبقه اجتماعی، هر شهر و هر روستا می‌تواند مخاطب داشته باشد پس وظیفه مهمی را در بحث یادگیری ایفا می‌کند و دیگر اجازه ندارد که مخاطب را به هر قیمتی بخنداند، دقیقاً در همین شرایط است که مجموعه‌ها و برنامه‌های طنز، نویسنده‌ها و برنامه‌سازانی را می‌طلبند که بتوانند در کمال ظرافت و هوشمندی مخاطب را جذب کنند. رامبد جوان در دو فصل ابتدایی «خنداننده‌شو»، خنداندن مخاطب به هر قیمتی می دانست، گاهی اوقات مشقت در به خنده انداختن مردم برای شرکت‌کننده‌ها تا جای پیش می‌رفت که دست‌به‌دامن الفاظ نامربوطی می‌شدند که برنامه را دارای رده‌بندی سنی می‌کرد و دیگر یک برنامه خانوادگی از آن استخراج نمی شد! شوخی‌های جنسیتی و شوخی‌هایی که شرکت‌کننده‌ها با پدر، مادر و خانواده‌های خود می‌کردند تا به‌واسطه آن بتوانند خنده از مخاطب بگیرند تا جایی پیش می‌رفت که موجب بی‌حرمتی در برنامه می‌شد، اما ماجرا تا جایی پیش رفت که از کنترل خارج شد؛ تا اینکه در این دوره از برنامه رامبد جوان سرحد شوخی ها را اصلاح کرد و ضمن تذکر دادن به شرکت‌کنندگان این ترفند خنداندن را از آن‌ها گرفت. او که در یکی از قسمت های فصل سوم «خنداننده شو» به صراحت به شوخی با پدر و مادرها واکنش نشان داد از این برنامه‌ساز یک شخص دغدغه مندی ساخت که حرمت خانواده، پدر و مادر را هتک نمی کند و از یک جایی به بعد شرکت کننده را از این جنس شوخی ها منع کرده و گاها حذف می کند. این روند تحسین برانگیز از رامبد جوان او را پیش از پیش در میان مخاطبان محبوب کرد.

* انتخاب برگزیده با رأی مردم یا رأی داوران؟!

نکته بعدی که می‌توان در مورد چنین برنامه‌ای بررسی کرد؛ چگونگی انتخاب شرکت‌کنندگانی است که به مراحل بعدی می‌رسند. در دو فصل قبلی این برنامه در تمامی مراحل برگزیده‌ها توسط بیننده‌ها انتخاب شده و به مراحل بعدی راه می‌یافتند، چراکه گروه داوران همان گروه مربیان بودند که هر کدام چندین شرکت کننده را رهبری می کردند، از این رو قطعا اگر آن ها می خواستند شرکت کننده ای را به مرحله بعدی بفرستند اولویتشان از هنرجویان گروه خودشان بود! به همین خاطر صفر تا صد انتخاب ها با نظر مخاطبان صورت می گرفت. ناگفته نماند که عملکرد داوران در زمان اجرای هر یک از شرکت‌کنندگان، خنده‌های آنان و البته نظریاتی که در خصوص هر یک از اجرا ارائه می‌دادند می‌توانست رأی مخاطبان را تغییر دهد.

اما در فصل سوم این قاعده تغییری اساسی کرد، در این فصل شرکت کنندگان به چهار گروه ۵ نفره تقسیم شده اند که سرپرستی آن ها را گروهی از مربیان متشکل از یزدان فتوحی، مجید افشاری، میثم درویشان‌پور و ابوطالب حسینی برعهده دارند و در نهایت سه داور اصلی اجرای این گروه ها را ارزیابی می کنند، با رخ دادن این قاعده، طبیعی است که برخی از شرکت کنندگان مانند هر برنامه استعدادیابی دیگری با رای مستقیم داوران به مرحله بالاتر صعود کنند. این قاعده گرچه خوبی هایی را دارد اما اشکالاتی را نیز با خود همراه می کند، چرا که با اعمال نظر داوران و آرای قاطع آن ها برای هر یک از شرکت کنندگان، تلویحا بهترین های هر گروه با رای مستقیم بالا می روند و مخاطب مجبور است بین متوسط ها اعمال نظر کند، در نتیجه در این شرایط این فرصت از مخاطب گرفته می‌شود که به بهترین‌ها رأی دهد و مجبور است در صورت علاقه به مشارکت در برنامه از میان کسانی که در درجه‌های پایین‌تری قرار دارند؛ انتخاب کند که باتوجه‌به این امر، آمار آرای مردمی در فصل سوم «خنداننده‌شو» گواه از عدم مشارکت مخاطبان و عدم استقبال آن‌ها از برنامه را می‌دهد.

Khandanande-Show-2

* حضور یک داور سخت‌گیر در ترکیب هیئت داوران

در تمام برنامه‌های استعدادیابی در سراسر دنیا، در ترکیب هیئت داوران حتماً باید یک داوری حضور داشته باشد که از باقی داوران سخت‌گیرتر است و شرکت‌کننده‌ها را می‌ترساند، برنامه «خنداننده‌شو» نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در هر سه فصل خود چنین داوری را در برنامه داشته است. در فصل اول و فصل سوم محمدحسن معجونی و در فصل دوم پانته‌آ بهرام جزو داوران سخت‌گیر برنامه بوده‌اند که با نظرات خود بر روی اجراها، شرکت‌کنندگان را دچار نگرانی کرده‌اند.

اما نکته قابل‌توجه در فصل سوم برنامه حضور پژمان جمشیدی به‌عنوان داور مهمان بود. زمانی که امیرمهدی ژوله؛ به‌عنوان یکی از داوران اصلی در اواسط برنامه دچار کرونا شد؛ پژمان جمشیدی جای او نشست و شرکت‌کنندگان را قضاوت کرد و تا جایی در حیطه داوری متبحر بود که موجب شد رامبد جوان پیشنهاد یکی از داوران اصلی فصل چهارم را به او بدهد که البته جوان با جواب قاطعی از سوی جمشیدی مواجه نشد.

* آیا استندآپ‌کمدین یک استعداد است؟

در نهایت و با مرور همه مسائل و نکاتی که در این گزارش به آن پرداختیم، نکته‌ای که حائز اهمیت است، این است که تا چه اندازه استندآپ کردن می‌تواند یک استعداد محسوب شود؟ آیا می‌توان به این کمدین‌ها به‌مثابه یک استعداد برتر در زمینه طنز نگاه کرد؟ آینده کاری آن‌ها چه خواهد شد؟ آیا از میان آن‌ها نویسنده‌های به نامی بیرون می‌آیند یا بازیگران کمدی؟ این سؤالات، سؤالاتی است که شخصی مانند رامبد جوان از همان ابتدای ساخت چنین برنامه‌ای باید به آن بیاندیشد و خروجی حاصل از برنامه استعدادیابی خود را مشخص کند که البته با نگاهی گذرا به خروجی دو فصل قبل، می توان گفت این هنرمندان تاکنون خیلی به کمک هنرهای دیگر نیامده اند به جز تعداد انگشت شماری از آن ها که به واسطه صفحات مجازی خود در کنار حضورشان در «خنداننده شو» توانسته اند جایگاهی برای خود مهیا کنند.

شاید با کنار گذاشتن همین تعداد انگشت شمار، بهتر باشد بازنگری در تولید این چنین برنامه ای با محوریت مسابقه استعدادیابی کرد چرا که به هر حال این سوال ایجاد می شود که «خندوانه» در زمینه استندآپ قرار است چه باری را از دوش هنر این سرزمین بردارد؟

این‌ها سؤالاتی است که تاکنون به شکل قطعی به هیچ‌کدام از آن‌ها پاسخی داده نشده اما امید می‌رود که با پایان فصل سوم «خنداننده‌شو» این سؤالات به جواب‌های قانع‌کننده‌ای دست یابند.