سوره سینما – هدیه حدادیاصل :سابقه تولید برنامههایی با عنوان تاکشو نشان داده است که مخاطب دوست دارد وجوه دیگری از چهره هنرمندانی که مخاطبشان است را دنبال کند. ورای از اینکه یک سلبریتی کجا میرود، چه میخورد و یا چه میپوشد و در کل در گذر از علایق سطحی او، حالا مخاطب به دنبال آن است که لایههای درونیتر آنها را کشف کند. اینکه چگونه میخندند؟ چگونه میگرید و یا چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کند…
پس از موفقیت در تاکشوهایی که سالها پیش، تولید میشد مانند برنامههایی چون «شب شیشهای»، «عبور شیشهای»، «مثلث شیشهای» و یا «دید در شب» که توسط رضا رشیدپور اجرا و به روحیات ابتدایی هنرمندان میپرداخت و با دعوت از آنها سعی میکرد چهره اولیهشان را به مخاطب نشان دهد، اما باگذشت مدت زمانی ساختار اجرایی این دست برنامهها به تکرار افتاد و مخاطب را از تماشای آن دور کرد چرا که دیگر مخاطب با خواندن، دیدن و در جریان قرارگرفتن وجوه ابتدایی سلبریتیها همه موارد اولیه از آنها را درک کرده و تا جایی که میخواست پیگیری کرده بود، حال زمانش رسیده بود و برنامهسازان باید دست به تولید محتوایی میزدند که به لایههای دیگری از شخصیت سلبریتیها بپردازند؛ این نگاه خود نیازمند اتاق فکری بود که خروجی قابل قبولی را به دنبال داشته باشد.
ازاینرو برنامههای دیگری نظیر «دورهمی»، «همرفیق»، «پیشگو» و حالا هم «شبآهنگی» تا حدودی این دیدگاه جدید را برای مخاطب ترسیم کرده اما آنچه مخاطب امروز از برنامهسازان توقع دارد چیزی فراتر از یک تاکشوی ساده در قالب اولیه گفتوگو است.
* قصه از کجا شروع شد؟
از آنجایی که ما همواره در کشورمان در تولید برنامهها از دیگر کشورها ایده گرفتهایم (که البته گرفتن ایده عیب محسوب نمیشود)، در این راه نیز نیمنگاهی به تاکشوها و رئالیتی شوهای حرفهای جهان انداختهایم. برنامهسازان در نتیجه بررسی این تاکشوها به برنامهای رسیدند که نخستینبار در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط هیتوشی ماتسوموتو؛ هنرمند ژاپنی تحت برنامهای با عنوان «داکیومنتال» (Documental) اجرا شده بود و پس از آن کشورهای استرالیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه و چند کشور دیگر مشابه این برنامه را تولید کردند و نام آن را «آخرین نفری که میخنده» (Last One Laughing) گذاشتند. از همینجا بود که احسان علیخانی و گروه برنامهساز او نیز چنین برنامهای را در یک قالب ایرانیزه، تولید کردند و نام آن را «جوکر» گذاشتند و ازآنجاکه شبکه نمایش خانگی ظرفیت خوبی برای تولید و ارائه برنامههای ترکیبی و مسابقات مختلف دارد؛ این برنامه نیز پس از تولید، راهی شبکه نمایش خانگی و پلتفرم «فیلیمو» شد.
اما با گذشت چهارفصل از برنامه «جوکر»، در این گزارش قصد داریم نگاهی به موفقیت و یا عدم موفقیت آن بیندازیم.
* مخاطب به دنبال چیست؟
حس کشف، جستوجو و شهود در بین کنشها و واکنشهای سلبریتیها امری است که این روزها مخاطب به دنبال آن میگردد. از اینرو درگیر کردن سلبریتیها با بازیهای هیجانانگیز قدرت نفوذ یک برنامه را در میان مخاطبان بالاتر میبرد و قطعاً فکر اولیه ساخت برنامه «جوکر» بر اساس همین ایده شکل گرفته و اینکه چه کسی در واکنش به صحبتها، رفتارها و حرکات دیگری زودتر میخندد محوریت اصلی این برنامه بوده است؛ لذا برای رخدادن این امر، در یک بازه ششساعته شاهد ترفندهایی از سوی مهمانهایی هستیم که خندیدنشان موجب باخت آنها میشود که این موضوع میتواند موقعیت ویژهای ایجاد کند.
* چینش مهمانها…
اینکه برای تولید برنامهای همچون «جوکر» چقدر روی ترکیب مهمانها فکر شده است، مسالهای است که باید با دقت بیشتری آن را بررسی کرد. در فصل اول این برنامه تقریباً با ترکیب قابل قبولی از مهمانها مواجه بودیم که البته شاید به باور خیلی از مخاطبان و منتقدان حضور مهمانهایی چون سهیل مستجابیان و یا امیر کاظمی در ترکیب مهمانها انتخاب اشتباهی بوده است اما در کل آنچه از فصل اول این مجموعه برآورد شد، رضایت حداکثری مخاطبان از آن بود.
فصل دوم اما انتظارات را بالاتر از بخش اول برد. حضور ۸ طنزپرداز و بازیگر در مهمانی دوم جوکر به قدری شیرین، خندهدار و جذاب بود که مخاطب را مجاب کرد تا هر چهار قسمت آن را دنبال کند؛ اما در فصل سوم باز هم با چینش ناصحیح مهمانها و حضور اشخاصی که انگار رسالت اصلی برنامه را به جای نخندیدن، خندیدن در نظر گرفته بودند، ریزش مخاطبان را به دنبال داشت و به نوعی مخاطب دلگرم شده به «جوکر» را از برنامه دلسرد کرد که البته این کوتاهی در چینش مهمان ها بار دیگر در فصل چهارم تصحیح شد و ترکیب ویژه ای، مهمانان این فصل از برنامه شدند.
* «جوکر تایم»؛ روی خط کمدی
یکی از بخشهایی که در برنامه «جوکر» به نوعی فرصت تنفس را به شرکتکنندهها میدهد، بخش «جوکرتایم» هر یک از مهمانان است که میتوانند در آن بخش؛ خودشان هر چه که میخواهند بخندند اما در همین شرایط باید بتوانند از دیگر مهمانان هم خنده بگیرند. متاسفانه این بخش از آن قسمتهایی است که به شدت با ممیزی مواجه شده است، خیلی از جوکرتایمهای مهمانان بعد از پایان برنامه مشخص شده که به دلایل گوناگون از برنامه یا به کل حذف شدهاند و یا بخشهایی از آنها اصلاحیه خورده است و این موضوع معمولاً در صفحههای اینستاگرامی مهمانان عنوان میشود که گاها برخی از آنان قسمتهای حذف شده جوکرتایم خود را در صفحات مجازیشان منتشر کردهاند.
* از تکرار بپرهیزید!
نکته نهایی در برنامه «جوکر»؛ جنس شوخیهایی که در برنامه از سمت مهمانان اجرا میشوند، به مرور زمان برای مخاطب به مرز تکرار میرسند و این امر در شرایطی که مهمانان شش ساعت فرصت دارند تا همدیگر را بخندانند طبیعی است. ممکن است در این ۶ ساعت حتی به مرز لودگی نیز برسند و این امر موجب آن میشود که جنس شوخیها رو به تنزل برود.
تلاش بیش از حد مهمانان برای شوخی کردن با حرکات موزون به یک ترفند تکراری در این مجموعه تبدیل شده که کمتر مخاطبی ممکن است با تماشای آن بخندد. البته تکرار این امر در هر چهار فصل پخش شده گواه از کارگردانی شدن برنامهای دارد که ادعا میکند رئالیتیشو است و همه چیز باید در لحظه اتفاق بیافتد که متاسفانه آنچه از «جوکر» برآورد شده کارگردانی شدن تمام مهمانهای برنامه است.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که شاید جای رئالیتشویی با محوریت برنامه «جوکر» در مارکت برنامههای کشور خالی بوده است، اما با تولید آن باید دید تا چه اندازه میتواند با ذائقه مخاطب همراه باشد، آنچه که از پخش چند فصل ابتدایی این برنامه برآورد میشود؛ «جوکر» جولانگاهی کارگردانی شده برای جمعی از طنازان کشور است. حال با گذر از مسایل بیان شده، باید صبور بود و دید این نکات مهم در اجرای چنین برنامه پربینندهای تا چه اندازه در ادامه راه اصلاح خواهد شد.