سوره سینما – سام بهشتی: ده سال پیش خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر این که سربازان گمنام امام زمان، عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالشیطان را در آسمان ایران دستگیر کردند، اهل سیاست و کارشناسان مسائل امنیتی میدانستند که این چه دستاورد بزرگی است و خبر برای عوام یک خط بود: «ریگی دستگیر شد»، اما چندوچون و جزئیات آن تاکنون برای عموم ملت رسانهای نشده است، با این تفاسیر همین موضوع شد دستمایه نخستین فیلم سعید ملکان که به شکل ماهرانهای با زبان سینما توانست در «روز صفر» گوشهای از تلاشهای مأموران امنیتی را به تصویر بکشد.
فیلم از نقطه آغاز با قاببندی طلایی و خوش فرم علی قاضی شروع میشود و از همان لحظه ابتدایی مخاطبش را بر روی صندلی میخکوب میکند، با یک فیلم جسورانه و پر از لحظههای ناب مواجه میشویم که سرشار از تکنیکهای ظریف کارگردانی است و بهشدت فیلمِ کارگردانش است، انگار سالها تجربه و شناخت به سینما در طراحی سکانسها نهفته است، میزانسنهای دقیق با ترکیببندیهای خوش رنگ و لعاب و تصویربرداری فوقالعاده و لحظههای تعقیب و گریزی که همانندش را در سینما نداشتیم، به هم آمیخته شده است.
«روز صفر» فیلم لحظه است و از ابتدا تا انتها، حس ناسیونالیستی را در ذهن مخاطبش زنده میکند و یک دستاورد بصری ناب است، طراحی صحنه سهیل دانش، میشود نقطه عطف داستان و در شیوه روایت هم نفسگیر ماجرا پیش میرود اما این پایان ماجرا نیست.
امیر جدیدی استثنایی بازی میکند و یک شگفتی در مقام بازیگر خلق میکند و قدرتش را در بالا و پایین شخصیت به رخ میکشد، جدیدی در نقش یک مأمور امنیتی حق مطلب را بهخوبی ادا میکند و در نقطه مقابل با ساعد سهیلی مواجه میشویم که سختترین نقش دوران بازیگریاش را در نقش «عبدالمالک» تجربه میکند و حضورش متفاوت است. «روز صفر» یک فیلم ملی و میهنی ناب و شبیه خودش است، اداواطوار ندارد و شعار نمیدهد، آرام و بی حاشیه در روایت قصهاش سربلند است و بار دیگر به یادمان میآورد که اگر سختی و مشکلات در جامعه وجود دارد، امنیت نیز وجود دارد و در شرایط حساس کنونی موجب وفاق ملی میشود. اگر ریگی از آسمان ما عبور میکرد و عملیات تروریستی بعدی خودش را طراحی میکرد، چه فجایعی در راه بود؟!
سعید ملکان ثابت کرد که در این نقطهای که ایستاده است، در اوج تکامل و پختگی پیش میرود و سینما را بهوضوح میشناسد، باید او را بهخاطر نبوغ و خلاقیتش ستایش کرد و تبریک گفت.