سوره سینما – سام بهشتی: بعد از پایان سریال متفاوت «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان میتوان گفت که کارگردانی متولد شده که روح زنانگی در قلم، نحوه روایت و تصویرکردن قصهاش که برش زندهای از تاریخ معاصر ایران است بهشدت ستودنی و قابلتقدیر است. «خاتون» نماد ایران است که همواره آبستن حوادث مختلف بوده و در طول تاریخ چه روزهایی را به خود دیده است. این سریال یکی از ماندگارترین تولیدات در صنعت سریالسازی ما خواهد بود و یک ادای دِین جدی به قهرمانان و فرزندان این خاک است. «خاتون» سه ضلع مهم دارد که به تفکیک در ادامه به آن اشاره میشود.
(نخست) نحوه روایت قصه و درک درست از واقعه تاریخی
مهمترین ویژگی این سریال که آن را متفاوت میکند، نحوه روایت قصه و نوع داستانگویی آن است، نویسنده میخواهد یک واقعه تاریخی را با شخصیتهایی که شاید ما به ازای بیرونی دارند در عین وفادار بودنش به تاریخ روایت کند. عاشقانهاش را از ابتدا با قصه عشق «سرگرد ملک» و «خاتون» در قسمت نخست آغاز میکند و در روند روایت قصهاش با معرفی شخصیتهای دیگر که در دل تاریخ تأثیرگذارند بهدرستی پیش میبرد. همین که از ابتدا تا انتها میتواند قصه بگوید و فیلمنامهاش بهدرستی شکل میگیرد بیانگر این است که نویسنده دغدغهمند پیش رفته است. همین تحقیق و تفحص بر روی واقعه تاریخی و شکلدادن شخصیتها منطبق بر تاریخ؛ یک دستاورد است و خروجیاش تمیز و مهم میشود.
(دوم) بازیگری و شخصیتپردازی
مهمترین اتفاقی که در «خاتون» با آن مواجه میشویم، شخصیتپردازی اصولی و توانمند آن بر روی کاغذ است، با کاراکترهایی مواجه میشویم که شناسنامه دارند و شخصیت هستند. اگر انتخاب بازیگرها منطبق بر کاراکترها شکل نمیگرفت این سریال نمیتوانست با مخاطبش بهدرستی ارتباط برقرار کند و تا این حد مهم جلوه کند. نگار جواهریان در نقش «خاتون» بهشدت حضور متفاوت و جذابی دارد و فرازوفرود شخصیتش که نماد ایران است را بهخوبی درک کرده و مهمترین نقش کارنامه بازیگریاش را ایفا کرده است. شخصیت «سرهنگ ملک» از ابتدا تا انتهای قصه حضور مهمی دارد و اشکان خطیبی بعد از مدتها دوری با یک بازگشت درخشان ثابت کرد که بازیگری است که جزئیات در بازیگری برایش مهم است و ملک را جان بخشید و ماندگارش کرد. اما جدیترین بازی و شخصیت برای بابک حمیدیان است که با ایفای نقش «رجباف»، یک نقش منفی منفور را طوری از آن خود کرد که تا مدتهای زیاد در اذهان باقی خواهد ماند. شخصیت بهغایت تأثیرگذار در قصه که بر لبه تیغ است اما حمیدیان با نبوغ خود آن را تثبیت کرد. در پایان یک بازیگر مهم دیگر در این ترکیب وجود دارد و آن هم انتخاب درست مهران مدیری در نقش دایی خاتون است. حضور مدیری در «خاتون» به شکل قابل تقدیری باصلابت و پرشکوه است و نقشآفرینی ویژه او در جان دادن به این شخصیت ستودنی است. مدیری در اینجا به یک تکامل در بازیگری رسیده است و برگ برنده پاکروان در انتخاب بازیگر و خلق شخصیت بوده است.
(سوم) تکنیک و دستاوردهای فنی
فُرم و لحن کارگردان برای بهتصویرکشیدن عاشقانهاش در دل تاریخ بهشدت مبتنی بر تکنیک است. دو عنصر قاببندی فیلمبردارش برای خلق میزانسنها و طراحی صحنهاش برای شکلگیری سکانسهای خوش رنگ و لعاب، خاتون را متفاوت میکند. هومن بهمنش در مقام مدیر فیلمبرداری حضور به جا و درستی دارد و کامیاب امین عشایری با طراحی صحنه خوب و باورپذیرش برای فضاسازی شهر گیلان و تهران اصولی و درست کار کرده است که هر دو یک امتیاز مهم محسوب میشوند. بهرهگیری از امکانات ویژوال افکت هم برای فضاسازی منطقی در روند قصه قابلتقدیر است.
«خاتون» یکی از مهمترین سریالهای سالهای اخیر نمایش خانگی است، چون هویت دارد و حرفش بهشدت جدی است و تلنگر میزند که یادمان نرود که چه بر این سرزمین گذشت و مهمترین حرفش در همین دیالوگ بود: دیکتاتوری یا اشغال؟ هیچ کدوم آزادی…