فائزه مومنی؛ کارگردان هنری برنامه «ماقبل تماشا» در گفتگو با سوره سینما از شکلگیری ایده ابتدایی این برنامه صحبت کرد و گفت: ایده ابتدایی این برنامه در حاشیه برنامه «فیلمرنگی» شکل گرفت که رویکرد آن نوید ساختار جدیدی را به ما میداد. این پیشنهاد توسط آقای آهویی؛ تهیهکننده برنامه مطرح شد که ما یک آیتم طنزی برای برنامه «فیلمرنگی» داشته باشیم اما در نهایت خود «ماقبل تماشا» به یک برنامه مستقل تبدیل شد.
وی با اشاره به اینکه یک هفته پیش از شروع جشنواره فیلم فجر، ایده مطرح شد، ادامه داد: برای رسیدن به کلیت برنامه با یک سری از دانشجویان و اهالی سینما گفتگو کردیم و در مکالمههای ابتدایی به این سؤال رسیدیم که چرا ما دانشجویان و دانشآموختگان تئاتر و سینما که باید فیلمهای جشنواره را تماشا کنیم اما نه کارت خانه جشنواره را داریم و نه توانستیم بلیت سینماهای مردمی را تهیه کنیم. خود من بهعنوان کسی که از نوجوانی جشنواره را دنبال میکردم و دانشآموخته و فعال در این رشته هستم همیشه در فضای سینمای رسانه یا بهاصطلاح خانهٔ جشنواره بعضاً شاهد حضور بیدلیل کسانی بودم که کمترین قرابتی با سینما نداشتند، در جایگاه منتقد خودشان را صاحبنظر میدانستند و بلیتهای جشنواره همیشه به آنها تقدیم میشد، درحالیکه معلوم است در طول سال و خارج از جشنواره برای سینما رفتن کمترین دغدغه و علاقهای ندارند.
مومنی افزود: طرح این سؤال و این محدودیت در آغاز شرایط خندهداری را پیش روی ما قرارداد. از جمع دانشجویان تئاتر و سینما بازیگرانی را دعوت کرده بودم که فیلمهای جشنواره را ندیده بودند ولی قرار بود راجع به آنها حرف بزنند! در این موقعیت میتوانستیم شرایطی برای دیدن فیلمها قبل از ضبط برنامه فراهم کنیم اما به این نتیجه رسیدیم که چون همگی سینمایی هستیم پس «ماقبل تماشا»ی فیلمها هم حرفهایی دربارهٔ آنها داریم چرا که برنامه ما قرار نبود نقد تخصصی فیلمها باشد و خیلی خودمانی از زبان فیلمبازها بود.
وی ادامه داد: در نهایت متوجه شدیم که میتوان یک کار متفاوتتر انجام داد و آن هم حدس زدن داستان فیلم باتوجهبه تجربه زیستیِ سینما رفتن و فیلم دیدن، بود. پس شروع به نگاهکردن به نوع ارائهٔ هر فیلم و حضورش در جشنواره و حواشی آن، ارائهای که در فضای مجازی داشتند و… کردیم. از طرفی این محدودیت به بازیگران که خود ایدهپردازانِ دیالوگها هم بودند این فرصت را میداد که با نگاهی طنزآمیز و نو به فیلمها بپردازند، چیزی شبیه حدس زدن نتیجهٔ فوتبال!
مومنی اضافه کرد: این حدس زدن بیشتر از روی مواد تبلیغاتی مانند پوستر و تیزر بود و حتی گهگاه از پستهای عوامل هر فیلم در شبکههای مجازی هم کمک میگرفتیم. این کار جسارت زیادی را میطلبید و با اینکه خود برنامه «فیلمرنگی» با رویکرد خلاقانهاش و البته در کنار آن نوع طنز بهرام عظیمی این جسارت را به خرج داده بود، اما ما باید فضایی جدیدتری را خلق میکردیم. قرار نبود نقد کارشناسی انجام دهیم اما گاهی حرفهای مهم و عمیقی دربارهٔ سینما و فیلمها داشتیم که در «فیلمرنگی» هم مطرح نشده بود و عنوان کردن آنها جسارت ویژهای میطلبید.
این کارگردان عنوان کرد: این سالها در صحبت با دانشجویان سینما و تئاتر به این نتیجه رسیدم که دغدغه نسل گذشته را ندارند، خیلی کمتر برای تماشای فیلم در سینما حاضر میشوند و مثل ما که آن همه ذوق و شوق در ایام جشنواره فیلم فجر داشتیم را ندارند. اگر ما نسل جدید را همراهی و تشویق نکنیم ممکن است به کل سینما را رها کنند و این که دانشجوی سینما با سینمای کشور خودش، مواجههٔ مشتاقانه، مطالبه و معاشرتی نداشته باشد، بد است؛ چرا که دانشجویان این رشتهها بهشدت جوانان باهوشی هستند و میتوانند بسیار خلاق به این عرصه وارد شوند.
وی در خصوص سناریوی برنامه «ماقبل تماشا» توضیح داد: جذابیت این ارائه به بداهه بودن آن بود، پس تصمیم گرفتیم کمتر به متن مکتوب برگردیم. از اول ایدهپردازی و نگارش متن بهصورت گروهی و با همراهی خود بازیگران شکل گرفت و مهمترین ویژگی برایمان بداهه پردازی بود، هرچند که قبل از تصویربرداری ما بهصورت مفصل درباره فیلمها و حواشی آنها صحبت میکردیم و شوخیها در جریان طراحی هر صحنه و موقع گفتگو درباره فیلم خلق میشد. در حقیقت این برنامه را شبیه به یک اتود تئاتری و بهصورت گروهی طراحی کردیم و در نهایت در یکی از پلاتوهای تئاتری حوزهٔ هنری هم تصویربرداری کردیم.
این کارگردان افزود: در میان جمع قرار گذاشتیم که واقعاً بازیگران، هیچکدام از فیلمها را نبینند و فقط من فیلمها را تماشا کرده بودم و وقتی شروع به ایدهپردازی میکردیم هیچچیز از خط داستانی و روند شکلگیری آن مطرح نمیکردم چراکه میخواستم بازیگران در همان موقعیت «ماقبل تماشا» بمانند، گاهی اشارههایی به بازیگران داشتم و تلاشم این بود که در این مواجههای که با فیلمها دارند راهنماییشان کنم و البته مراقب باشم تا از داستان و فضای اصلی هر فیلم دور نشوند. تمام این مسائل بهخاطر این نکته بود که بتوانیم در مسیر هدف برنامه شوخیهایی دغدغهمند و داری ارزش اجتماعی و فرهنگی طراحی کنیم.
مومنی افزود: اما در پاسخ به این سؤال که این کار چه فایده و آوردهای برای مخاطب دارد باید بگویم که ما میخواستیم زاویه دید جدیدی به مخاطب ارائه دهیم تا بتواند با دید بازتری یک فیلم را برای تماشا انتخاب کند و برای انتخاب فیلم مناسب، وسواس بیشتری به خرج دهد، چرا که این نوع نگاه میتواند مخاطب را ترغیب کند تا از سینما، فیلم خوب را مطالبه کند. همچنین رویکرد این برنامه، جایگاه و اهمیت ارائهٔ مناسب یک فیلم در مرحلهٔ تبلیغات و معرفی حین اکران را همراه دارد. بدین ترتیب سینماگر میداند که مخاطب با آگاهی بیشتر و نگاه دقیقتری فیلم را برای تماشا انتخاب کرده و به سینما میرود.
وی درباره بازتاب برنامه نیز توضیح داد: تا جایی که من باخبر شدم واکنش مخاطبان به خروجی این برنامه مثبت بوده است و مخاطب توانسته با آن ارتباط برقرار کند. البته مثل هر اثری، این کار هم نظرات منفی از مخاطب دریافت کرد که گمانم بیشتر ناشی از تعجب از رویکرد جدید ما بود انگار توقع چنین ساختارشکنی ای را نداشتند اما در کل نظرات مثبت بیشتر بوده است.
مومنی در پایان خاطرنشان کرد: این برنامه احتیاج به جدی گرفته شدن دارد چرا که یک رویکرد جدید طنز و نگاه نوآور دارد.