سوره سینما – برای تهیهکنندگان «جهنم تولید» معمولاً نشانۀ بدی است؛ جهنم تولید اصطلاحی هالیوودی است برای دورهای بهظاهر بیپایان از بازنویسیهای فیلمنامه و استخدام کارگردانها پیش از اینکه استودیو به شروع تولید چراغ سبز نشان دهد.
چارلز روون و الکس گارتنر تهیهکنندگان سینما در تلاش برای ساخت فیلمی بر اساس مجموعه بازی ویدئویی پلیاستیشن سونی، «سرزمینهای ناشناخته»، یا آنچارتد، خود را در این جهنم یافتند.
این گروه ابتدا در سال ۲۰۰۸ برای بر پرده نشاندن این مجموعۀ پرهیجان و پرماجرا با مت تولماک وارد مذاکره شدند که در آن زمان یکی از رؤسای کلمبیا پیکچرز، کمپانی متعلق به سونی، بود. آنها بلافاصله به تهیهکنندۀ «مرد عنکبوتی»، اوی آراد، معرفی شدند تا به این ایده جان بدهند.
اما این پروژه برای پا گرفتن با مشکل مواجه شد. در آن زمان به دلیل نمونههای اندک موفق از اقتباس بازیهای ویدئویی در صنعت فیلمسازی، پیشنهادی نامطمئن محسوب میشد. تلاشهای اولیه برای اقتباس سرزمینهای ناشناخته بر روی پردۀ سینما بر مبنای رویکردی وفادار به بازی بود. پس از حملهٔ سایبری به سیستمهای کامپیوتری سونی پیکچرز، فیلمنامهٔ ابتدایی دزدیده و منتشر شد. کارگردانهایی ازجمله دیوید او. راسل وارد شده و بعد جدا شدند.
احتمالش بود که سرزمینهای ناشناخته به یکی دیگر از برگردانهای ناشیانۀ هالیوود همچون «رستاخیز»، «شاهزادۀ ایرانی: شنهای زمان» و «کیش یک آدمکش» در زمرۀ شکستهای مفتضحانه بپیوندد.
بالاخره در سال ۲۰۱۷، پس از گفتگویی با تام هالند، ستارۀ فیلم «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» که یکی از طرفداران این بازی بود، تام روتمن، رئیس گروه سینمایی سونی پیکچرز ایدهای جدید مطرح کرد: داستان خاستگاه شخصیت اصلی بازی، نیتن دریک – که معمولاً در دنیای بازی ۳۰ تا ۴۰ ساله است – را تعریف اما او را به شخصیتی در دهۀ ۲۰ زندگیاش با بازی هالند تبدیل کنید.
گارتنر در این مورد گفت: «در آن لحظه انگار تازه چشمهایمان باز شد. گفتیم البته! تام هالند. بزن بریم! و این برای ما تبدیل به شروعی تازه شد.»
فیلم نهایی در آخر هفتهای که روز ریاستجمهوری بود اکران شد. مارک والبرگ هم در آن ایفای نقش کرده است و جدیدترین موفقیت شرکت سرگرمی سونی و اطلس و همچنین کمپانی تهیهکنندگی روون و گارتنر است.
فیلم در داخل کشور در ۴ روز اولیه پخشش در تعطیلات فروشی بالغ بر ۵۱ میلیون دلار داشت، در صدر انتظارات تحلیلها جای گرفت و ناقض نفرین کذایی فیلمهای بازیهای ویدئویی شد. در سطح جهان این اثر ۱۲۰ میلیونی، ۲۲۶ میلیون بلیت فروخت که ۸۳.۴ میلیون دلار آن در آمریکا و کانادا بود.
موفقیت این فیلم جدیدترین نشانۀ بازار قویبنیۀ سینما برای کمپانیهایی همچون وارنر برادرز است که آماده میشود تا «بتمن» را منتشر کند. فیلمی که انتظار میرود پس از «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» بیش از ۱۰۰ میلیون فروش داخلی داشته باشد.
روون تهیهکنندهای باتجربه است که آثاری همچون «۱۲ میمون»، «شوالیۀ تاریکی» و «زن شگفتانگیز» را در پروندۀ خود دارد. او و گارتنر با همکاری نتفلیکس «مرز سهگانه» را نیز ساختهاند. در میان پروژههای مهم پیش روی اطلس فیلم «اوپنهایمر» ساختۀ کریستوفر نولان دیده میشود، زندگینامۀ پدر بمب اتم جی. رابرت اوپنهایمر که انتظار میرود یونیورسال پیکچرز در سال ۲۰۲۳ آن را منتشر کند.
این مصاحبه بهمنظور شفافیت و کوتاه شدن ویرایش شده است.
سرزمینهای ناشناخته سالها در دست تولید بود و حتی از هک کمپانی سونی و تغییر بزرگی در ریاست این استودیو از امی پاسکال به تام روتمن جان سالم به در برد. چطور این فیلم به خط پایان رسید؟
الکس گارتنر: در ابتدا رویکردی کاملاً وفادارانه به این اقتباس داشتیم. بر همین اساس محتوای خوبی هم تدارک دیدیم اما نمیدانستیم دقیقاً از آن چه میخواهیم. میدانستیم که با موفقیت روزافزون این مجموعه بازی اهمیت آن هم برای سونی بیشتر میشود و دریافتیم باید کار را درست از آب درآوریم.
لحظهای که برگ جدیدی گشودیم و متوجه شدیم باید داستانی تازه تعریف کنیم، چارهای نداشتیم جز اینکه از شکاف در روایت داستان استفاده کنیم، یعنی از زمانی که نیتن دریک در دهۀ ۲۰ زندگیاش است. در این صورت میتوانستیم برای افرادی که با بازی آشنا هستند داستانی جدید و برای کسانی که هیچچیز از بازی نمیدانند داستانی بسیار سرگرمکننده تعریف کنیم.
چارلز روون: همیشه میخواستیم کاری تازه انجام دهیم؛ اما پیداکردن این بازۀ زمانی برای تعریف کردن داستانی روایتنشده دستمان را باز گذاشت.
شیوع کووید–۱۹ چه تأثیری روی تولید داشت؟
گارتنر: همهچیز را تعطیل کردیم؛ و بعد در جولای، درست بعد از تعطیلات ۴ جولای، دوباره برگشتیم. به برلین رفتیم و دوباره شروع کردیم. پس میشود گفت وقفهای قابلتوجه داشتیم؛ اما در مقایسه با بسیاری پروژههای دیگر کار سریع انجام شد.
هزینههای کار بهواسطۀ تأخیر ناشی از کووید–۱۹ و پروتکلهایش چقدر افزایش پیدا کرد؟
روون: به نسبت بودجۀ کلی، هزینههای تعطیلی ما حدود ۲٪ از بودجه را شامل شد و حدود ۲ تا ۳٪ دیگر صرف پروتکلهایی شد که برای پیش بردن پروژه اجرا کردیم و درنهایت مراحل پس از تولید هم با پروتکلهای کووید انجام شد که یعنی خیلی از کارها را ناچار شدیم مجازی انجام دهیم.
آن زمان خبری از تستهای فوری نبود برای همین ناچار بودیم دمای بدن را اندازهگیری کنیم. با توجه به تعداد خدمهای که داشتیم و سیاهیلشکرها، نمیشد تمام تستها را در یک آزمایشگاه بررسی کرد. چندنفری به کووید مبتلا شدند، اما یاد گرفتیم چطور مدیریتش کنیم. دیگر کار را تعطیل نکردیم.
گارتنر: برای بسیاری از صحنههای فیلم در آلمان بودیم، به اسپانیا هم رفتیم. آلمان واقعاً از همان اول در مورد برخورد با کووید جدی عمل کرد و بهسرعت هم به روال عادی بازگشت. اما قوانینش هم حسابی سفتوسخت بود. وقتی میگفتند «ما تعامل مبتلاها را ردیابی میکنیم» واقعاً این کار را میکردند. تماس میگرفتند و با همه مصاحبه میکردند.
آیا هالیوود بالاخره راز اقتباس از بازیهای ویدئویی را کشف کرده است؟
روون: برداشتن محتوایی از یک رسانه و بردنش به رسانهای دیگر همیشه پرمخاطره است. همیشه عیبجوهایی خواهد داشت چون معتقدند «نیازی نبود وارد این رسانۀ جدید شویم». اما حقیقت امر این است که قطعاً میشود از پسش برآمد. فراموش نکنیم که حتی برای بازی تختهای «سرنخ» هم فیلم ساختند.
گارتنر: بازیها درزمینۀ داستانسرایی و شخصیتپردازی پیشرفت چشمگیری داشتهاند که کمک بزرگی است. ماجرای نفرین بازیهای ویدئویی و ننگ آن همچنان پابرجاست. دیگر تبدیل به برچسبی شده که قوت خود را دارد اما پایه و اساسی واقعی ندارد.
چرا اینقدر محکم طرفدار گیشههای فروش سینما هستید، حتی برای فیلمهای غیر ابرقهرمانی و غیر ترسناک؟
روون: هیچوقت به فکرم هم نرسیده که ممکن است زمانی دیگر کسبوکار سینما وجود نداشته باشد. تماشای چیزی در خانه، چه در شبکههای اینترنتی، تلویزیونی یا پخش آنلاین نوعی از تجربۀ تماشاست و تجربۀ بسیار ارزشمندی هم هست. و بهوضوح گمان میکنم من و الکس و همۀ ما موافقیم که خیلی خوب است تمام این گزینهها را داشته باشیم.
اما همچنان عاشق تجربۀ سینما هستم که بسیار با تماشای فیلم در خانه متفاوت است. پس باور دارم که مردم هم میخواهند همچنان این تجربه را داشته باشند. مرد عنکبوتی حقیقتاً این مسئله را ثابت کرد و تصور میکنم که سرزمینهای ناشناخته هم ثابتش کرده باشد.
گارتنر: در حال حاضر این جنبش را سینماروهای جوان هدایت میکنند. قطعاً مرد عنکبوتی این را نشان داد و به نظرم سرزمینهای ناشناخته از آن بهره برده است. اما تصور میکنم اتفاقی که قرار است بیفتد این است که با بالا رفتن سن این موج هم بزرگتر میشود. حجم عظیمی از خواستۀ برآوردهنشده برای بیرون رفتن از خانه و کسب تجربۀ مجدد جمعی هم وجود دارد.
ممکن است فیلمی که بر اساس داستانی معروف ساخته نشده باشد هم در سینما موفق عمل کند؟
روون: به نظرم میدانید که اطلس تولیدکننده و من تهیهکنندۀ فیلمی به نام «اوپنهایمر» به همراه اما توماس و کریس نولان هستم. واضح است که هر سۀ ما عاشق تجربۀ سینماییم و فیلم را برای روی پرده رفتن میسازیم پس بهوضوح باور داریم که در میان مردم برایش بازاری وجود دارد.
گارتنر: این فیلم هم درواقع بر اساس کتابی است که جایزۀ پولیتزر برنده شده: [پرومتئوس آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر].
روون: اما اینکه مثل کتابهای مصور و بازیهای ویدئویی نیست. راههای بسیاری است که میتوان فیلمی سینمایی را چشمگیر کرد. به نظر من که محدود به کتابهای مصور و بازیهای ویدئویی و فیلمهای ترسناک نیست. این فیلمها هم بسیار خوب هستند. اما تصور میکنم ژانر حادثهای-ماجراجویی همیشه در صحنه حاضر باشد. همینطور ژانر هیجانی. به نظرم این رخدادهای تاریخی که میشود به فیلمهای سینمایی بسیار موفقی تبدیلش کرد هم همیشه در صحنه باشند.
به اوپنهایمر اشاره کردید. چه شد که تصور کردید میتواند فیلم سینمایی چشمگیر و مناسب برای نولان باشد؟
روون: یکی از دوستانم این کتاب را به من داد. متوجه شدم که فقط فیلمسازی بسیار خاص میتواند از عهدهاش بربیاید. اما میدانید، بههرحال جایزۀ پولیتزر برده است. ادبیاتی بسیار فاخر دارد. دربارۀ رخدادی سرنوشتساز در قرن ۲۰ است، چیزی که هنوز بر زندگی کنونی ما تأثیر میگذارد.
کریس و اما را ۲۰ سال است که میشناسم. آخر هفتهای دور هم بودیم که موضوع را مطرح کردم. هنگام صحبت با آنها کریس گفت «خب، بگذار کتاب را بخوانم.» و بعد برگشت و گفت «دوست دارم بسازمش.»
فیلمنامهاش محشر است و گروه فوقالعادهای از بازیگرها را دور هم جمع کردیم که حسی مثل ما داشتند، به نظر همه داستان بسیار جذاب بود. در نوع خود فیلمی هیجانی است. تصور میکنم بسیاری از مردم قرار است بگویند «جدی؟ کریس نولان این فیلم را ساخته؟ باید بروم ببینمش.»
گارتنر: قبلاً هم همینطور شده. میشود گفت «دانکرک» نمونۀ مشابه بسیار خوبی است.
چارلز، تو «زن شگفتانگیز ۱۹۸۴» و «جوخۀ انتحار» را تولید کردی که هر دو همزمان در اچبیاو مکس و سینماها منتشر شدند. الآن چه حسی نسبت به این تصمیم وارنر برادرز داری؟
روون: در اوج کووید، زمانی که یک سال برای اکران فیلم زن شگفتانگیز ۱۹۸۴ دست نگه داشته بودیم از من و پتی جنکینز و گل گدوت پرسیدند که آیا از انتشار همزمان فیلم در سینما و شبکههای پخش خانگی حمایت میکنیم یا نه. واقعاً با انتخاب میان پخش همزمان در اچبیاو مکس در دسامبر ۲۰۲۰ یا صبر کردن تا دسامبر ۲۰۲۱ مواجه بودیم.
موافقت کردیم که این کار انجام شود. اما به ما نگفته بودند که کل سال ۲۰۲۱ قرار است همین وضع برقرار باشد. باید بگویم که خود آنها (برادران وارنر) هم میدانستند این کار نتیجه نداده است. فیلمهای بسیار خوبی وجود دارد و به نظرم من هم تهیهکنندۀ یکی از بهترینهایش بودهام که جوخۀ انتحار جیمز گان است که فروش گیشهای آن در مقایسه با فروشش در اچبیاو مکس ناچیز بود. به نظر من که این فرصتی ازدسترفته است.
این گزینه دیگر در دسترس نیست و نهفقط ازاینجهت که فیلمسازان دوستش نداشتهاند بلکه ازاینجهت که به نظر من استودیوها خودشان متوجه شدند دارند درآمدهای خودشان را محدود میکنند. اگر مرد عنکبوتی را با شبکههای پخش آنلاین شریک میشدیم امکان نداشت به این اندازه پرفروش شود.
به قلم: رایان فاینر- لس آنجلس تایمز
مترجم: سعیده کاظمیان