سوره سینما – ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، فقط چند ماه قبل از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، مسعود کیمیایی با فیلم «گوزنها» میهمان پرده سینمارکس آبادان بود. فیلمی با بازی بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، پرویز فنی زاده و عنایت بخشی. «گوزنها» روایتگر ماجراهای یک سارق بانک است که با همکاری جوان معتادی در برابر تمام ظلم های جامعه قیام میکند. ساخته کیمیایی، یکی از آثار موج نوی سینمای ایران بود. اثری که سالها بعد در برخی از نظرسنجیها به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شد. هرچند بسیاری از مردم، «گوزنها» را نه به واسطه موفقیتهایش بلکه به خاطر اتفاقی میشناسند که روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ در آبادان رخ داد. وقتی عدهای خرابکار، با قفل کردن درهای سینمارکس آن را آتش زدند تا بیش از ۴۰۰ نفر از هموطنان ما اسیر شعلهها شوند.
این جنایت تاریخی از آن حیث اهمیتی مضاعف پیدا کرد که رژیم پهلوی در تلاش بود آن را به توطئهای علیه انقلابیون مسلمان پیرو خط امام تبدیل کند و از آن پیام مخالفت مذهبیون با سینما را بیرون بکشد. بااینحال روز ۳۱ مردادماه سال ۱۳۵۷ امام خمینی ره با پیامی تاریخی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. متن پیام ایشان که بعد از گذر زمان به ما رسیده هنوز بسیاری از مسائل را پیش چشم مخاطبان روشن میکند؛
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
خدمت عموم اهالی محترم آبادان – ایّدهم اللَّه تعالی
دریافت خبر بسیار فجیع بهآتشکشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمیکنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعه وحشیانهای بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نمودهاند و خوی درندگی و وحشیگری، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد.
من تاکنون اطلاع کافی ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیرانسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداختهاند و با فداکاری از هممیهنان خود دفاع میکنند – به هر مسلکی باشند – نخواهد بود و قراین نیز شهادت میدهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی – اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفلکردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.
گفتار شاه که: تظاهرکنندگان مخالف من “وحشت بزرگ” را وعده میدهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگری بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است!
مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود میکنم نیز شاهد این مدعا است.
اظهار تأسف و تأثر در بوقهای تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هممیهنان مسلمان ما فرورفته است شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به کشتارهای فجیع زدهاند.
آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفباری کشته شدهاند هممیهنان ما نبودهاند؟ قراین نشان میدهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشتهاند؟ آیا تاکنون غیر از شاه که هرچند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم میزند این قبیل صحنهها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟
این مصیبت دلخراش برای شاه شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دستنشانده داخل و نفعطلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حقطلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.
من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر میکنم، خطر اینکه دستگاه اینگونه اعمال وحشیانه و ضداسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری میکنند لوث نماید.
لازم است گویندگان، مطلبی را که به نابودی انقلاب رهاییبخش اسلام منجر میشود برای مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانوادههای داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک میدانم. از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.
۱۷ شهر صیام ۹۸/ روح اللَّه الموسوی الخمینی»
با بازخوانی پیامی که بیش از ۴۰ سال ازآنگذشته است، هنوز میتوان به نکات جالبتوجه زیادی دست یافت. اول از همه آن که نظام شاهنشاهی در تلاش بود تا قشر مذهبی جامعه را مخالف سینما و سایر مظاهر تمدن نشان دهد و از حادثه سینمارکس استفاده میکرد تا به دوگانه دین سنتی در تقابل با دنیای مدرن دامن بزند. اتفاقی که میبینیم هنوز دشمنان نظام به شیوههای مختلف سعی در القای آن دارند و متأسفانه معدودی از مسئولین هم با ساخت بحرانهای مصنوعی (مثل حواشی کنسرتهای انتخاباتی در برخی شهرستانها) به آن دامن میزنند. امام خمینی در این پیام، ابتدا حرکت آتشزدن سینما را یک فاجعه و عملی غیرانسانی اعلام میکنند. ایشان مدتی بعد در سخنرانی تاریخی بهشتزهرا (س) هم بهصراحت فرمودند: «سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد.»
نکته بعدی آنجایی است که بنیانگذار انقلاب اسلامی، فاجعه سینمارکس را مخالف قوانین اسلام میدانند و به پیروان و مخاطبانشان آدرس میدهند که مخالفت با شاه همراه چنین رفتارهایی نخواهد بود. ایشان همچنین میفرمایند: «این مصیبت دلخراش، برای شاه شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دستنشانده داخل و نفعطلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حقطلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.» جالب آن که در ۴۰ سال گذشته دشمن حتی تلاش نکرده تا تاکتیک خودش را تغییر دهد و هنوز با ساخت آثاری که سعی در نمایش تصویری متحجرانه از مردم ایران دارد، هموطنان ما را متهم به تعصبهای کورکورانه، عقبماندگی و سهلاندیشی میکند و در سمت دیگر اسلام را سرآغاز حرکتهای تکفیری معرفی میکند. تأسفبرانگیز آن که سینمای ما هنوز نتوانسته این ذهنیت غلط را تغییر دهد و هالیوود هم با ساخت آثاری پرتعداد هر روز موج حملات را بیشتر میکند. اخیراً هم که با حمایت از آثاری چون «عنکبوت مقدس» به تقدسات مردم ما دهنکجی واضح میکند.
جالب این که راه اصلاح این وضعیت را هم مؤسس انقلاب در همان روزگار آغازین نهضت فرموده است: «در زمان طاغوت همه این دستگاهها دستگاههایی بود که جوانهای ما را خواب میکرد، ملت ما را به بیهوده روشی تبلیغ میکرد، همه را میخواست از سرنوشت خودشان غافل کند. درصورتیکه سینما برای این مقاصد شومی که اینها در این مدت طولانی طرحریزی کردند نبوده؛ اینها چیزهایی است که آموزشی است. رادیو و تلویزیون یک دستگاه آموزشی است، سینما یک دستگاه آموزشی است. باید دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحیح، به طور سلیم اداره کرد.» مطالبهای که بدون شک امروز بیش از هر زمان دیگری از مدیران فرهنگی باید داشته باشیم؛ آقایان سینما را به طور «سلیم» اداره کنید.