سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۴ تیر ۱۴۰۱ در ۶:۱۹ ب.ظ چاپ مطلب

به سمت قهقرا و فراتر از آن

لایت‌یر

گیشه این هفته و فروش پایین انیمیشن «لایت‌یر» درس عبرت جدیدی برای کمپانی چپ‌گرای دیزنی بود.

سوره سینما – بسیاری از کارشناسان وب‌سایت‌های ددلاین، ورایتی و هالیوود ریپورتر پیش‌بینی می‌کردند که «لایت‌یر» (Lightyear) فروش بسیار خوبی در سینماهای آمریکا و جهان داشته باشد. اما فیلمی که با بودجه دویست میلیون دلاری ساخته شده، نتوانست حتی به پرفروش‌ترین فیلم هفته تبدیل شود؛ «دنیای ژوراسیک» (Jurassic world dominion) همچنان در صدر این هفته بوده و «تاپ‌گان: ماوریک» (Top Gun: Maverick) در رتبه سوم قرار دارد. شایان‌ذکر است که «تاپ‌گان» بهترین هفته چهارم فروش در تاریخ آمریکا را پس از «آواتار» دارد. این موفقیت را حتی پرفروش‌ترین‌هایی نظیر «انتقام‌جویان آخر بازی» و «مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست» نیز نتوانسته بودند کسب کنند.

اما فروش پنجاه و یک میلیون دلاری «لایت‌یر» سبب شده است تا کارشناسان لیبرال رسانه‌های سینمایی به دنبال بهانه‌های متعددی برای توجیه کردن این شکست بروند. ددلاین چند دلیل آورده بود که پاسخ هر بهانه را خواهیم داد. آنها در وهله اول اشاره کردند که اسپیناف‌ها لزوماً موفق عمل نمی‌کنند. پاسخ این بهانه را در گیشه موفق برخی از فیلم‌های مارول که زیر چتر کمپانی دیزنی ساخته شده‌اند، داده است. بهانه دوم گرمای هوا بود؛ آیا هوا برای «تاپ‌گان» و «دنیای ژوراسیک» گرم نبود؟ یا به طرز عجیبی هوا برای دیدن فیلم لیبرالی دیزنی فقط گرم شده؟ ممکن است که ما چیزی را متوجه نشده‌ایم.

بهانه بعدی این بود که خانواده‌ها سرگرم دیدن مابقی فیلم‌ها هستند. مگر غیر آن است که دیزنی خود را مدعی‌العموم برند «خانوادگی» بودن می‌داند؟ پس چرا مردم به دیزنی اعتماد نکردند تا محصولی «خانوادگی» سر سفره آنها بگذارد؟! بهانه دیگر این است که «لایت‌یر» اثری دخترپسند نیست. آیا «تاپ‌گان» دخترپسند است؟ انیمیشن «سونیک و جوجه‌تیغی» که به‌هیچ‌عنوان شهرت و محبوبیت مجموعه «داستان اسباب‌بازی» را ندارد، از فیلم دیزنی توانست بیشتر بفروشد. لازم به ذکر است که بیش از شصت و شش درصد مخاطبان «سونیک» پسرها بودند! این بهانه آن‌قدر پوچ و بی‌اساس است که معلوم نیست چرا اصلاً ذکر شده بود. هالیوود به‌خوبی می‌داند که تمامی پرفروش‌ترین‌های تاریخ به‌استثنای Frozen بیشترین مخاطب را در میان مردها و پسران داشته‌اند.

یکی دیگر از بهانه‌های جالب این بود که سالن‌های نمایش «دنیای ژوراسیک» صندلی‌های باکیفیت‌تری داشته است. بهانه‌ای که ما را بیاد بهانه‌های تهیه‌کنندگان وطنی می‌اندازد. کشتی‌گیر بلد نیست کشتی بگیرد و تقصیر را بر گردن کج بودن زمین می‌اندازد!

ورایتی نیز مسیر قابل پیش‌بینی در پیش گرفت؛ «کرونا». گویا ویروس کرونا فقط وقتی که فیلم‌های مملو از المان‌های چپ‌گرایی نمی‌فروشند، گریبان گیشه را می‌گیرد. بر حسب تعداد، کودکان بیشتری «مرد عنکبوتی» را دیدند که هنوز هوا سرد بود و ترس از کشنده‌ترین عامل در تاریخ بشر، هنوز حس می‌شد! حتی «تاپ‌گان» کودکان بیشتری را به سینماها کشانده است. «لایت‌یر» یکی از ضعیف‌ترین عملکردهای فروش را برای یک فیلمی که کمپانی پیکسار می‌سازد، داشته است. بهانه دیگر، گنگ بودن قصه است. ورایتی می‌گوید که کاراکتر محبوب «داستان اسباب‌بازی»، وودی با صداگذاری تام هنکس است. شایان‌ذکر است اگر کاراکتر وودی بیشتر از باز لایت‌یر طرفدار پسر نداشته باشد، کمتر هم ندارد؛ پس آیا مشکل فیلمی که مخاطب دختر ندارد با آوردن قهرمانی پسر پسند تر، حل می‌شود؟! بهانه دیگر اشاره به یک «اسباب‌بازی» پلاستیکی بودن باز لایت‌یر دارد. آیا کاراکترهای مجموعه میلیاردی «داستان اسباب‌بازی»، چند اسباب‌بازی پلاستیکی نبودند؟! بهانه بعدی اشاره دارد که دیزنی در بازاریابی فیلم مشخص نکرده بود که باز لایت‌یر اسباب‌بازی محبوب اندی بود. ورایتی رسماً می‌گوید که کمپانی دیزنی نتوانسته بود به خردسالان بفهماند که اسباب‌بازی محبوب یک کاراکتر خیالی در یک بستر خیالی چه کسی بود؟! گویا اگر دیزنی در بازاریابی این امر را مشخص می‌کرد، مشکل به اینجا نمی‌رسید!

هالیوود ریپورتر نیز فقط توانسته کرونا را بهانه کند و نکته جدیدی نتوانست پیدا کند.

فیلم که دیزنی فقط دویست میلیون دلار هزینه ساختنش کرده نتوانست در هفته اول خوب بفروشد، بلکه پیش‌بینی می‌کنیم این اثر در هفته دوم در رتبه چهارم قرار بگیرد.

لایت‌یر

اما دلیل اصلی شکست «لایت‌یر» چیست؟

ما به طور مفصل درباره بحران دیرنی در آمریکا، صحبت کرده‌ایم. در یکی از گزارشات اشاره داشتیم که دیزنی تسلیم مافیای چپگرایی شد؛ یکی از شرایط تسلیم، بازگرداندن صحنه همجنس‌گرایی در «لایت‌یر» بود. کارکنان دیزنی با به راه انداختن کمپینی، دیزنی و پیکسار را مجبور کردند که صحنه همجنس‌گرایی را به فیلم بازگرداند. اگر دقت کرده باشید، هیچ یکی از رسانه‌های لیبرال اشاره‌ای به این مطلب مهم نکردند. شاید یکی از دلایل دیده نشدن فیلم، تبلیغ و اشاعه انحرافات جنسی به خردسالان و کودکان است.

بیش از شصت و هفت درصد از والدین آمریکایی، با موضعی که دیزنی در قبال لایحه «حقوق والدین» فلوریدا گرفت، مشکل دارند. کمپانی دیزنی موافق تدریس انحرافات جنسی به خردسالان و کودکان است و این امر سبب واکنش والدین شد.

دلیل واقعی دیگر این است که به‌غیراز آنهایی که خود عضو  slgbtqqia+ هستند یا طرفدار دو آتیشه این گروه هستند، مردم دوست ندارند که فرزندانشان را پای این‌گونه تبلیغات کمپین‌های لیبرال‌ها بنشانند.

مسئله دیگر، حالت نصیحت گویانه و درست عبرت دهنده فیلم‌هایی با حضور افراد زیرمجموعه LGBTQ  است. حضور این کاراکتر، اغلب غیرطبیعی از کار در می‌آید و جنبه تبلیغاتی پیدا می‌کند.

دلیل نهایی، جایگزینی تیم آلن که بسیار محبوب در میان خانواده‌های آمریکایی است، با کریس ایوانز بود که اخیراً سابقه صحبت‌های پرحاشیه‌ای علیه مسلمانان را دارد.  بهانه‌ای که پیکسار برای جایگزینی آلن آورده این است که این فیلم به پیش‌درآمد قصه کاراکتر باز لایت‌یر می‌پردازد. اما سؤال اینجاست که آیا لازم است تا صدای یک اسباب‌بازی متغیر باشد؟ اسباب‌بازی که پیر نمی‌شود تا ما بگوییم، «آهان کریس ایوانز صدای جوانی‌های لایت‌یر است و آلن صدای مسن‌تر شده!»

پیوند میان تیم آلن و تام هنکس یکی از بزرگ‌ترین دلایل موفقیت «داستان اسباب‌بازی» در سال ۹۵ بود. سؤال اینجاست که دلیل پشت پرده جایگزینی آلن چیست…

تیم آلن یکی از معروف‌ترین چهره‌های غیرلیبرال هالیوود است. او رسماً موضع سیاسی خود را مشخص کرده و به امثال کلینتون و بایدن رأی نمی‌دهد. پس حذف او قطعاً پیش‌زمینه سیاسی داشته است. اگر باور نمی‌کنید که از دیزنی بر بیاید تا بر اساس گرایش‌های سیاسی، یک نفر را کنار بگذارند، به سراغ داستان جینا کارانو بروید. جینا کارانو ستاره مجموعه «مندلورین» بود که صرفاً به‌خاطر انتقاد از سیاست‌های افراطی لیبرال‌ها در قبال مردم، از کار اخراج شد.

پاتریشا هیتن ستاره تلویزیونی هالیوود درباره جایگزینی آلن گفت: پیکسار/دیزنی خطای بزرگی با جایگزین‌کردن تیم آلن مرتکب شد. چرا آنها باید این کاراکتر نمادین و دوست‌داشتنی را عقیم کنند؟

جایگزینی تیم آلن به‌مثابه آن است که به فرض اگر قرار بود قسمت دوم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» را بسازند تصمیم می‌گرفتند که سیاست‌های پل نیومن با مافیای چپ‌گرایی زاویه دارد، لذا باید او را جایگزین کرد. این مثال بسیار مصداق واقعی دارد زیرا رابرت ردفورد چپ‌گرای افراطی است.

یا جایگزین‌کردن مل گیبسون در «اسلحه مرگبار». هالیوود ناگهان تصمیم می‌گرفت که موضع سیاسی گیبسون همسو با برند لیبرالیسم نبوده و باید او را از این مجموعه فیلم حذف کنیم.

وب‌سایت ببیلون بی درباره «لایت‌یر» گفت: دیزنی پس از مشاهده شکست این اثر در گیشه، پروژه «بروکبک وودی» (ترکیب اسم کاراکتر وودی که کابوی است با اسم فیلم «کوهستان بروکبک» که وسترنی با محوریت همجنس‌گرایی بود و اسکار بسیار چنین اثری را دوست داشت و جوایز فراوانی به آن داد) را کنسل کرد.

سینمایی در ایالت اوکلاهاما با چسباندن هشدار «همجنس‌گرا» در بیرون سالن‌ها، مورد انتقاد لیبرال‌ها قرار گرفت. مدیران این سینما به مخاطبان هشدار دادند که تنها کاری که از دست آنها بر می‌آید، فست فوروارد کردن صحنه همجنس‌گرایی در فیلم است.

گرمای هوا، مردانگی، صندلی نرم، کرونا دلیل نفروختن «لایت‌یر» نیست؛ لذا فریب هالیوود را نباید خورد.