سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۰ تیر ۱۴۰۱ در ۲:۴۳ ب.ظ چاپ مطلب
قسمت دوم «مخاطب خاص»؛

آیا کوتاه شدن فصل‌ها، تلویزیون را به زوال کشانده است؟

Ms-Marvel

بسیاری از سریال‌های اخیر مارول تنها شش اپیزود دارند. این یک قوت است یا یک ضعف؟

سوره سینما – بسیار خب، بگذارید از همین ابتدا روشن بگوییم: من حقیقتاً اعتقاد ندارم که کوتاه شدن فصول سریال‌ها تلویزیون را به زوال کشانده است، و بسیاری از سریال‌های عالی به این خاطر ساخته شده‌اند که استودیوها تعداد اپیزودهای کمتری برایشان در نظر گرفتند و در غیر این صورت اصلاً ساخته نمی‌شدند. این نوع سؤال‌های کلی را نمی‌توان با یک بله و خیر، یا شاید جواب داد.

اما، من دقت کرده‌ام که استودیوها بیشتر از قبل به‌دنبال ساخت فصل‌های کوتاه‌تر هستند، و اغلب پول بیشتری خرج هر اپیزود می‌کنند. به نظر من این مسئله مایه نگرانی است و باید درباره آن صحبت کرد.

در سال ۲۰۱۷، بند لیندبرگ مقاله‌ای عالی برای وبسایت رینگر نوشت و در آن با جزئیات به موضوع کوتاه شدن فصل‌های سریال‌های تلویزیونی در دهه‌های اخیر پرداخت؛ این‌که چگونه از فصل‌های بیش از ۲۰ اپیزودی در دهه ۱۹۵۰ به فصل‌های ۱۰ یا ۱۳ اپیزودی در اواخر دهه ۲۰۱۰ رسیده‌ایم. این اتفاق طی عصر طلاییِ تلویزیون که در حال حاضر در آن به سر می‌بریم رقم خورده است؛ به‌خصوص در ژانر علمی‌تخیلی و فانتزی. به معنای واقعی کلمه، هیچ‌وقت مثل امروز شاهد پخش سریال‌های ژانر با کیفیت و با بودجه‌های بالا نبوده‌ایم. در دوران جذابی برای خوره‌های فیلم و سریال قرار داریم.

بااین‌وجود، استودیوها به کاهش تعداد اپیزودها به ۱۰تا هم رضایت نداده‌اند. این روزها، تماشای سریال‌های شش یا هشت اپیزودی بیش از پیش به امری عادی تبدیل شده است. همان‌طور که در ترندهای نزولی پیشین نیز شاهد بودیم، این ترند نیز نکات مثبت و منفی خودش را دارد؛ از جمله این‌که ارزش تولید هر اپیزود بالاتر رفته اما این امر به بهای کاهش زمانی است که مخاطب با کاراکترها می‌گذراند. حتی وقتی مدت زمان اپیزودها بالاتر می‌رود نیز این حس به مخاطب دست می‌دهد که فصل‌ها کوتاه‌تر شده‌اند.

این مسئله باعث بوجود آمدن این پرسش می‌شود: آیا در حال رسیدن به کفِ تعداد اپیزودها هستیم؟ چه تعداد اپیزود در یک فصل، موجب می‌شود فصل‌ها بیش از حد کوتاه در نظر گرفته شوند؟ و این‌که آیا تک‌رقمی شدن تعداد اپیزودهای یک فصل سریال، به قصه‌گویی ضربه می‌زند؟

همانند هر سؤال کلی دیگری، پاسخ به این پرسش نیز طیف گسترده‌ای از جواب‌ها را شامل می‌شود. پاسخ صحیح به این پرسش که «یک فصل سریال تلویزیونی باید چه تعداد اپیزود داشته باشد؟» بدون شک این است: «هر تعدادی که بتوان طی آن قصه را به خوبی روایت کرد.» اما این بدان معنا نیست که ما نمی‌توانیم یک سری موارد را تجزیه و تحلیل کنیم.

بدنام‌ترین مثال… و طلایه‌دار آنچه در حال رقم خوردن بود

فصل‌های هفتم و هشتم «بازی تاج و تخت» به ترتیب هفت و شش اپیزود داشتند. بااین‌که فصل‌های قبلی هر کدام ۱۰ اپیزود داشتند (و اچ‌بی‌او اصرار داشت که تعداد اپیزودهای دو فصل آخر نیز به اندازه فصول قبلی باشد)، گردانندگان سریال دیوید بنیوف و دی. بی. وایس اپیزودهای کمتری می‌خواستند که زمانش به اندازه‌ای بلند باشد که بتوان وقایعی نظیر «نبرد وینترفل» را در آن‌ها جای داد؛ نبردی که مدت زمان آن در تاریخ سینما بی‌سابقه بود.

این اتفاق با واکنش شدیدی نیز مواجه شد. صحبت‌های زیادی در این مورد انجام شده که چطور می‌شد فصل ۸ «بازی تاج و تخت» را «درست» کرد، و به نظر من کوتاه‌تر شدن مدت زمان اپیزودها بخشی از این مسئله است. فصل‌های ۷ و ۸ سریال، روی کاغذ مشکلی نداشتند. مسئله لزوما آنچه اتفاق افتاد نبود، بلکه سریال زمان کافی را صرف پروراندن و توضیح اتفاقات نکرد؛ مثل شاه شدنِ بِرَن، یا چرخش ۱۸۰ درجه‌ایِ شخصیت دنریس.

به نظر من تنها چیزی که فصل ۸ «بازی تاج و تخت» واقعاً نیاز داشت، این بود که زمان بیشتری برای لحظات سکوت و سکون با کاراکترها بگذارد تا مخاطب حال و هوای درونی آن‌ها در آن برهه تاریک از قصه را بهتر درک کند؛ نه این‌که همه را به زور همراه کنند و تصور کنند ارتباطی که مخاطب پیشتر با کاراکترها برقرار کرده او را از این مرحله عبور می‌دهد.

«بازی تاج و تخت» به خودی خود، عملاً نمونه‌ای منحصر به فرد از هر جنبه است. نقطه عطفی در مسیر این گفتگو بود؛ زیرا اگرچه پیش از جمع‌بندی این سریال در ۲۰۱۹، تعداد اپیزودهای سریال‌های تلویزیونی دیگر نیز در حال کوتاه‌تر شدن بودند، اما از زمان پخش بازی تاج و تخت چشم‌انداز تلویزیون با سرعت بالایی تغییر کرده است.

پیش از «تاج و تخت»، در موارد خیلی خاص، تعداد اپیزود سریال‌ها به کمتر از ۱۰ می‌رسید؛ مثل فصل‌های اول «مردگان متحرک» و «برکینگ بد» که بخاطر اعتصاب نویسندگان تنها شش اپیزود داشتند. طبیعتاً چنین دلایلی که منشأشان اتفاقات بیرون از پروژه‌ها هستند امروزه نیز پیدا می‌شوند. برای مثال فصل ۶ سریال «غریبه» بخاطر مشکلات ناشی از کرونا و قرنطینه تنها هشت اپیزود دارد.

بااین‌حال، بعد از «تاج و تخت» به نظر می‌رسد سریال‌های دیگر نیز دیدند که مخاطبان به‌دنبال صحنه‌های تماشایی و خیره‌کننده هستند و حاضرند در ازای کمتر شدن اپیزودها شاهد چنین صحنه‌هایی در سریال‌ها باشند. «ویچر» ساخته نتفلیکس فصل‌های هشت اپیزودی دارد. «چرخ زمان» از آمازون نیز وضعیت مشابهی دارد؛ علیرغم آن‌که سازندگان آن از استودیو خواسته بودند که فصل‌های سریال ۱۰ اپیزودی باشد. «ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» نیز هشت اپیزود دارد؛ و شایان ذکر است که این سریال آنقدر بودجه‌اَش بالا است که می‌تواند هر کاری دلش بخواهد بکند.

آرون گازیکوفسکی گرداننده سریال «بزرگ‌شده توسط گرگ‌ها» در صحبت درباره کم شدن اپیزودهای فصل دوم سریال خودش از تعداد ۱۰ به هشت، به کُلایدر گفت: «در مورد سرویس‌های پخش اینترنتی (استریمرها) این حرف در محافل مطرح شده که روال جدیدشان ساخت فصل‌های هشت اپیزودی بجای فصل‌های ۱۰ اپیزودی است.»

در عصر پخش اینترنتی، نسبت به قدیم‌تر که سریال‌ها در تلویزیون خطی برای ماه‌ها روی آنتن می‌رفتند، پاگیر کردن مخاطب توسط یک سریال برای مدت طولانی دیگر موضوعیت کمتری دارد. حالا دیگر موضوع این است که باید آنقدر محتوا داشته باشید که مخاطب همچنان مشترک پلتفرم‌تان بماند. بنابراین اقتصا می‌کند که سرویس‌های پخش اینترنتی بجای سریال‌های طولانی‌تر، تعداد سریال‌هایشان را بیشتر کنند (که در مجموع تعداد فصل‌های بیشتری داشته باشند).

از بسیاری جهات، این روند ادامه صحبت‌ها درباره «تاج و تخت» است. آیا کمتر شدن تعداد اپیزودها به این معناست که مدت زمان هر اپیزود بیشتر خواهد شد؟ احتمال دارد. آیا به این معناست که کیفیت بهتری هم خواهند داشت؟ نه لزوماً. ترس اصلی من این است که استودیوها بدون تأمل و تعمق کردن در مورد دلایل واکنش‌های شدید مردم به فصل آخر «بازی تاج و تخت»، در حال رفتن همان راه باشند.

اصلاً مشکل کوتاه‌تر شدن فصل‌ها چیست؟

حالا اصلاً این همه جار و جنجال برای چیست؟ ما الآن در عصر طلایی تلویزیون قرار داریم. آیا معنی‌اَش این نیست که کوتاه‌تر شدن فصل‌ها جواب داده است؟

در برخی موارد، فصل‌های کوتاه‌تر مناسب و شایسته است، اما در موارد دیگر مسئله زمان وجود دارد. شاید هیچ سریالی نمی‌تواند مثل «گستره» این موضوع را به‌خوبی به ما نشان بدهد؛ سریال در سال ۲۰۱۵ با فصل‌های ۱۰ تا ۱۳ اپیزودی در شبکه سای‌فای شروع شد، سپس وقتی در ۲۰۱۹ به آمازون رفت روی ریل فصل‌های ۱۰ اپیزودی قرار گرفت، و نهایتاً در فصل آخرش که زمستان گذشته پخش شد، تعداد اپیزودهایش باز هم کاهش یافت و روی عدد شش ایستاد. «گستره» یکی از سریال‌های نادری است که توانست کاهش مدت زمانش را در فصل‌های پایانی خوب از آب در بیاورد، اما همه از این قضیه راضی نبودند.

یکی از مسائل این است که هرچقدر هم که فیلمنامه و متن قوی و خوب باشد، نمی‌تواند جای زمانی که مخاطب با کاراکترها می‌گذراند را پر کند. حتی اگر مدت زمان اپیزودها و کل فصل به همان اندازۀ قدیم باشد (یعنی زمان اپیزودهای کم شده را روی اپیزودهای باقی‌مانده بگذراند)، باز هم این اتفاق رقم نمی‌خورد، زیرا وقفه‌های طبیعی بین پخش اپیزودها توهم طولانی‌تر بودنِ مسیر را به مخاطب می‌دهد. و اگر اپیزودها جوری طراحی شده باشند که هر کدام، آغاز، وسط، و پایان مجزا داشته باشند، در نتیجه مخاطب در هر فصل شاهد قوس‌های داستانیِ کمتر و کوچک‌تری خواهد بود. این قضیه می‌تواند خوب از آب درآمدن شخصیت‌ها و قوس قصه را سخت‌تر کند، زیرا در چنین حالتی همه چیز حس متراکم‌تر بودن می‌دهد.

راهی برای دور زدن این مسئله وجود ندارد. بله، اگر فیلمنامه و بطور کل کیفیت تولید شما عالی باشد، می‌توانید اثری بسازید که در آن مخاطب خیلی سریع شیفته کاراکترها شود، اما این معادل گذراندن زمان با شخصیت‌های قصه نیست. در حالت ایدئال، باید هر دو را داشته باشیم.

سریال‌های کم اپیزود در وضعیتی ناخوشایند میان سریال‌های طولانی‌تر و فیلم‌ها که طبیعتاً زمان بسیار کمتری نسبت به سریال‌ها دارند، قرار گرفته‌اند. بعد از تماشای «شوالیه ماه» خیلی به این مسئله فکر کردم؛ این سریال مشکلاتی دارد که برای یک فیلم بخشودنی هستند، اما در سریال واقعاً باعث حواس‌پرتی می‌شوند. و چون سریالی کم اپیزود هست، نمی‌دانم که پیش از پایانش فرصت حل و فصل این مشکلات را خواهد داشت یا نه.

طبیعتاً این یک مسئله فراگیر نیست؛ فرمت سریال محدود می‌تواند خیلی خوب جواب بدهد؛ مثل وضعیتی که برای «نگهبانان» از شبکه اچ‌بی‌او رقم خورد. اما لازم به ذکر است که آن سریال هم ۱۰ اپیزود داشت.

سریال‌های مارول و جنگ ستارگان روی دیزنی‌پلاس بهترین نمونه برای این آزمون و خطا هستند

سریال‌های مارول و «جنگ ستارگان» بر روی سرویس دیزنی‌پلاس برای سریال‌های تلوزیونی با فصل‌های کوتاه به مثابه قناریِ درون معدن زغال‌سنگ هستند. اولین سریال مارول با عنوان «وانداویژن»، نُه اپیزود داشت، و دو فصل اول «مندلورین»، هر کدام هشت اپیزود دارند. سریال‌های بعدی مارول به شش اپیزود کاهش یافتند. «کتاب بوبا فت» و «اوبی-وان کنوبی» نیز هر دو تعداد اپیزودهای پایینی دارند.

البته این بدان معنا نیست که آن سریال‌های دیگر فی‌نفسه بدتر از «وانداویژن» یا «مندلورین» بودند (با این‌که این دو سریال تا به امروز هنوز هم بیشتر از باقی مجموعه‌های این سرویس در محافل مختلف مورد بحث و بررسی قرار دارند)؛ برای مثال مشخصاً سریال «لوکی» عالی بود. و بعضی از آن سریال‌ها مشکلاتی فراتر از کم بودن تعداد اپیزود داشتند؛ مثلاً «کتاب بوبا فت» بیش از نیمی از زمانش را بجای شخصیت اصلی قصه روی کاراکترهای فرعی می‌گذارد.

یک خط داستانی از اپیزود چهارم «شوالیه ماه» من را به فکر انداخت. در این اپیزود، لیلا الفولی (با بازی می قلماوی) رازی را درباره مرگ پدرش کشف می‌کند که این راز قرار است وضعیت موجود را بهم بریزد. اما در عوض، تاحدودی در این مسیر ناموفق است. دلیلش، سوای از مشکلات انتقال سریال، به بحث‌مان در مورد کوتاه شدنِ فصل‌ها برمی‌گردد.

در اپیزودهای پیش از این رازگشایی، پدر لیلا در مجموع تنها یک بار مورد اشاره قرار می‌گیرد. «شوالیه ماه» سریالی محدود است که در کل فقط شش اپیزود دارد. یکی دیگر از معماهای سریال این است که هویت سومی نیز در لایه‌های زیرین شخصیت کاراکتر اصلی مجموعه مارک اسپکتور مخفی شده و پیش از اپیزود ۴ اشارات ظریفی به این موضوع شد، و زمان ارزشمند و بسیار کمی برای پرداخت به این خط داستانی وجود دارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که «شوالیه ماه» فصل دومی داشته باشد، چون ستاره آن اسکار آیزاک قرارداد سریال محدود امضا کرده است. بنابراین «شوالیه ماه» باید در دو اپیزود باقی مانده این پرسش را به شکلی رضایت‌بخش حل و فصل کند.

تصور این‌که «شوالیه ماه» بتواند به شکلی رضایت‌بخش و اقناع‌کننده این کار را انجام بدهد بسیار بعید است، زیرا هرچقدر هم که از شاخ و برگ‌ها بزنند، حداکثر تنها دو اپیزود برای جمع کردن کار فرصت خواهند داشت.

زمان عنصر مخفی برای بازپسگیری زمین‌هایتان است

در مورد خطرات کاهش تعداد اپیزودهای فصول سریال‌ها زیاد صحبت کرده‌ایم، اما حالا بیایید سریالی را مورد بررسی قرار بدهیم که برعکس این مسیر را رفت و به موفقیت بالایی رسید. فصل ۵ «آخرین پادشاهی» ماه گذشته در نتفلیکس پخش شد، و شاهد واکنش‌های شدیداً خوبی از طرف منتقدین و طرفداران بوده است؛ تاجایی‌که در فضای آنلاین بحث‌هایی مبنی بر بهتر بودنِ این سریال از «بازی تاج و تخت» در گرفت.

دو فصل اول «آخرین پادشاهی» تنها هشت اپیزود داشتند، اما در سه فصل آخر آن تعداد اپیزودها به ۱۰ افزایش پیدا کرد. شرط می‌بندم، بخش عمده‌ای از دلیل موفقیت فصل ۵ «آخرین پادشاهی» آن بود که زمان گذاشت تا حقیقتاً حس تبعات و پیامدهای اتفاقاتی که در جریان بود و مسیری که کاراکترها تا پایان گذرانده بودند را به مخاطب منتقل کند. بله، آهترد برای آخرین بار به روستای کودکی‌اَش ببانبرگ نگاه می‌اندازد، اما با نزدیک شدن به خط پایان، او توفق کرده و پرسش می‌کند که آیا واقعاً برای حرکت آماده است، یا این‌که خدایان با دادن فرصت به او برای بازپس‌گرفتن زمین‌هایش به نوعی دارند یک حقه ظالمانه به او می‌زنند.

بطور خلاصه، «آخرین پادشاهی» زمان گذاشت تا قصه‌اَش را به نحو احسن بازگو کند. معدود مقاطعی وجود داشت که در آن حس می‌کردیم روند اتفاقات بیش از حد سریع در حال جلو رفتن است، اما در اغلب موارد آن‌ها از افتادن در این چاله‌ها خودداری کردند.

در نهایت همه این‌ها چه معنایی دارد؟

​​​​​​​من حیث المجموع، فاکتورهای بسیار زیادی در تصمیم در مورد تعداد اپیزودهای یک فصل از سریال‌های تلویزیونی دخیل است: بودجه، برنامه زمانی بازیگران و عوامل، خواسته‌ها و توقعات پلتفرم‌ها و شبکه‌ها… و بسیاری از فاکتورهای دیگر. سریال‌های زیادی هستند که بخاطر کم بودن تعداد اپیزودهایشان آب را گل آلود کرده‌اند، اما به همان اندازه نیز سریال‌هایی با اپیزودهای کم بوده‌اند که به موفقیت رسیده‌اند. آیا در صورت بیشتر شدن اپیزودهای فصل دوم «ویچر»، کیفیت آن ارتقا پیدا خواهد کرد؟ راستش را بخواهید، فکر نمی‌کنم. این‌طور به نظر می‌رسید که تعداد اپیزودها برای آنچه تیم تولید می‌خواست به آن دست پیدا کند، کافی بود.

اما بطور کلی، به‌عنوان یک ترند، به نظر من بحث تعداد اپیزودها مسئله‌ای است که تهیه‌کنندگان باید دقت زیادی در تصمیم‌گیری در موردش داشته باشند. کم شدن تعداد اپیزودها باید ابزاری باشد که برای دلایل خاصی استفاده می‌شود، نه این‌که امری پیش‌فرض صرفاً محض بالا بردن درآمد باشد.

منبع: وب سایت سالن – دنیل رومن

مترجم: رامین کریمی