سوره سینما – هدیه حدادیاصل: چند سالی هست که در جهان طرفداران و کاربران گوشیهای همراه هوشمند و تبلتها به مراتب بیشتر از بینندگان تلویزیون سنتی شدهاند چراکه می خواهند انتخابی جز آنچه شبکههای محدود در ساعات مشخص در اختیارشان میگذارند، داشته باشند. در دنیای اینترنت همه چیز یافت میشود و شبکههای اینترنتی اینروزها بسیار پرطرفدارتر از شبکههای تلویزیونی هستند. استقبال خوب کاربران و در نتیجه تزریق پول و سرمایه باعث شده است کیفیت برنامههای شبکههای اینترنتی بالا رود و در رقابت با شبکههای تلویزیونی گوی سبقت را بربایند. در همین زمینه نمونه های داخلی ای وجود دارند که در تلاش هستند همپای نمونه های خارجی حرکت کنند، البته ناگفته نماند که این انتظار بعد از یک دهه، همچنان آرزویی است که برای نمونه های داخلی برآورده نشده است!
* VOD چیست؟
تا سالها پیش که خبری از اینترنت و دسترسی آسانتر به دنیای مجازی نبود، تولیدکنندگان؛ آثار و تولیدات خود را از طریق (CD و DVD) در بازاری به نام شبکه نمایش خانگی، در اختیار علاقهمندان قرار میدادند؛ اما با گسترش دنیای اینترنت، سرویسهای جدیدی تحت عنوان (VOD) وارد این رقابت شدند که فضای جدیتر و گستردهتری را به این شبکه سراسری دادند و به پلتفرمهایی تبدیل شدند که این روزها با استقبال نسبی مخاطبان مواجه هستند و چند سالی است که جایگاه خود را در میان کانون خانوادهها باز کردهاند.
در واقع VOD (مخفف Video on Demand) یک سیستم توزیع رسانه ویدیویی است که به کاربران این امکان را میدهد تا بدون نیاز به دستگاههای پخشکننده ویدیویی سنتی مثل تلویزیون و حتی بدون محدودیتهای زمانبندیهای پخش برنامهها، به ویدیوهای جذاب دسترسی پیدا کنند. پس از قرن بیستم که پخش در قالب برنامههای OTA (رایجترین شکل توزیع رسانهها) بود، وارد یک دنیای پیچیدهتری در رسانه شدیم، دنیایی که با گسترش فناوریهای اینترنت، دریچه تازهای را به روی تولیدکننده و مصرفکننده باز کرد و گرایش مصرفکنندگان به سمت حالتهای غیر سنتی از محتوای ویدیوئی حرکت کرد که با ورود VOD به تلویزیون و رایانههای شخصی اوج گرفت.
اما آنچه که در ایران امروز شاهد آن هستیم، عدم تفکیکپذیری VODها برای توزیعکنندگان و تولیدکنندگان است. در دنیای رسانه چندین مدل VOD وجود دارد که از جمله آنها میتوان به گزینههای زیر اشاره کرد:
۱- VOD تراکنشی (TVOD): به معنای فیلم درخواستی تراکنشی، یک روش توزیع است که در آن مشتریان برای هر محتوای ویدیویی درخواستی خود، هزینه پرداخت میکنند.
۲- کچ آپ تیوی (Catch-up TV): این سرویس، امکان مشاهده مجدد فیلم و سریالها را برای مدت زمان خاصی به مخاطبین میدهد.
۳- VOD اشتراکی (SVOD): به معنای ویدیوی درخواستی اشتراکی است که از یک مدل تجاری اشتراکی استفاده میکند. در این مدل، مشترکان برای دسترسی به برنامهها بهصورت نامحدود، ماهیانه مبلغی را پرداخت میکنند.
۴- Near VOD) NVOD): یک تکنیک ویدیویی است که پرداخت در ازای تماشا را شامل میشود که توسط پخشکنندههای چند کاناله با استفاده از مکانیسم توزیع در پهنای باند بالا از جمله ماهواره و شبکههای تلویزیونی کابلی استفاده میشود.
۵- Push VOD: این روش زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که ارائهدهنده محتوا، بدون اینکه مخاطب آن را درخواست داده باشد یا در انتخاب آن نقشی داشته باشد، محتوا را از طریق گیرندههای دیجیتال برای مخاطبین ارسال میکند.
۶- VOD تبلیغاتی (AVOD): به معنای فیلم درخواستی همراه تبلیغات است. در این شیوه پلتفرم مربوطه از یک مدل درآمد مبتنی بر تبلیغات استفاده میکند.
با توجه به انواع پلتفرمهایی که عنوان شد و با مشاهده تعریف کارکرد هرکدام، متوجه میشویم که نمونههای داخلی تعریف دقیقی از VOD ندارند چرا که تمامی این موارد را در دستور کار خود قرار دادهاند و این در شرایطی است که هرکدام از نمونههای بالا برای یک نوع از پلتفرم تعریف شدهاند. این دقیقا همان معادله دو سر برد برای توزیعکنندگان داخلی است!
*چگونه همپای پلتفرمهای خارجی حرکت کنیم؟
نتفلیکس، اپل تی وی، آمازون پرایم، HBO، HULU، Disney Plus و یا هر پلتفرم دیگری که در سراسر دنیا قابل دسترس است و پخش فیلمها و سریالهای بهروز جهان را در دستور کار خود دارد، دارای مزیتهایی نسبی هستند که البته در کنار نقاط مثبتشان قطعاً از ضعفهایی نیز برخوردار هستند، درست مانند فیلمیو و نماوا که نمونههای داخلی محسوب می شوند. اما نکته قابل تأمل اینجاست که اگر باور داریم نحوه انتشار آثار ویدئویی تغییر کرده پس سرویسدهی و امکانات داده شده به مخاطب نیز باید تغییر کند، نکتهای که شاید ضعیفترین بخش ماجرا در پلتفرمهای ما تلقی میشود.
نتفلیکس، HBO، اپل تی وی، آمازون پرایم و … هر کدام برای تماشای برنامه های پلتفرم خود به صورت ماهانه مبلغی را از کاربرانش دریافت می کنند و در ازای آن بخشی یا تمام برنامه های خود را برای مخاطبینی که هزینه پرداخت کرده اند، پخش می کنند. در نگاه اول این دستور کار، دقیقا همان اقدامی است که فیلیمو، نماوا و فیلم نت و … انجام می دهند اما با نگاهی دقیق تر جزییاتی نمایان می شود که می توان با بررسی آن ها، نقاط ضعف نمونه های داخلی را متذکر شد.
تنوع فراوان، دسترسی به محبوب ترین سریالها و برنامه ها با زبان اصلی، کیفیت تصویر بالا، اشتراک به صرفه ماهانه، سیستم هوشمند پیشنهاد به کاربر و … همه از نکات مثبت و قابل توجهی است که پلتفرم های خارجی به عنوان خدمات به مخاطب ارائه می دهند. اما باید دید پلتفرم های داخلی نیز با توجه به هزینه اشتراکی که دریافت می کنند این خدمات را به کاربر ارائه می دهند یا خیر؟
*آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری؟!
از آنجایی که مخاطبان VOD تمامی اقشار جامعه و خانواده ها هستند در نتیجه بحث محتوایی آثاری که برای آن ها تولید می شود و خروجی ای که به مخاطبان خود ارائه می دهند نیز به مراتب اهمیت بیشتری پیدا می کند. پلتفرم های جهانی در خصوص تولید آثار و محتوا دقیقا متناسب با آنچه که مخاطب به اقتضای گروه سنی طلب می کند، تولید می کنند. البته در کنار این مهم، در خارج از ایران پلتفرم هایی وجود دارند که تنها مختص به گروه سنی کودک و نوجوان هستند و صفر تا صد محتوای آن مربوط به آن ها می شود. نکته ای که در ایران از آن غافل شدیم دقیقا همین امر است که پلتفرمی جداگانه برای کودکان در کشورمان وجود ندارد و هر کدام از رسانه های موجود به صورت توامان هم در دسته کودک و هم در دسته بزرگسالان توزیع محتوا می کنند. در نتیجه کودکان بی واسطه در برابر خیل آثاری قرار میگیرند که به گروه سنیشان تعلق ندارد.
مورد بعدی نظارت بر عملکرد تولید محتوای VODها است که اگر در یک مقایسه سطحی بخواهیم آن را بررسی کنیم به بازار آشفته در تولیدات نمونه های داخلی می رسیم که نظارت دقیقی (خصوصا از نظر کیفی) از سوی «ساترا» قبل از انتشار آن ها صورت نمی گیرد و آنقدر این آشفتگی در تولید سریال ها مشاهده می شود که در نتیجه آن توقف در پخش و یا توقیف یک اثر قبل از توزیع را شاهد هستیم، امری که این روزها با حذف مجموعه «جیران» از فیلمیو روی این ماجرا صحه گذاشته است.
*تبلیغات اجباری دستاورد پلتفرمهای داخلی!
مورد بعدی که می توان در خصوص پلتفرم های ایرانی متذکر شد بحث تبلیغات است. در خارج از ایران هنگامی که کاربر اشتراک ماهیانه برای تماشای آثار پرداخت می کند به هیچ عنوان، هیچ تبلیغی را در ابتدا یا انتهای پخش اثر مشاهده نمی کند، مساله ای که این روزها در نمونه های داخلی می بینیم و کاربران از آن ناراضی هستند، نمایش تیزر تبلیغاتی پیش از شروع سریال مورد علاقه شان است که بعضا به صورت اجباری باید آن را تماشا کرده و حتی رسانه اجازه رد کردن آن ها را به کاربر نمی دهد! این دقیقا عدم احترام به کاربری است که هزینه بالا برای تماشای اثری پرداخته کرده اما مجبور است به صورت اجباری آگهی های تبلیغاتی را نیز تماشاگر باشد. چون بخشی از درآمد پلتفرم مربوطه از همین تبلیغات به دست میآید. در واقع پلتفرم ایرانی بر خلاف نمونه خارجی تلاش میکند تا هیچ فرصتی را برای درآمدزایی از دست ندهد. حتی اگر به قیمت نارضایتی مخاطبان باشد.
همین امر در خصوص اکران های آنلاین نیز صدق می کند. در این خصوص شاید در زمان همه گیری شیوع کرونا که با تعطیلی سینماهای کشور رو به رو بودیم، اکران آنلاین فیلم های سینمایی می توانست اقتصاد سینما را به چرخه درآورد اما این ماجرا که پس از اکران عمومی فیلم ها و فروش قابل توجه بسیاری از آن ها (که مدتی است سینما را رونق بخشیده است)، می تواند یک حقه به کاربری باشد که به پلتفرم ها اعتماد کرده است. در چنین شرایطی باز هم شاهد آن هستیم که فیلم های روی پرده پس از آن که کف فروش خود را پر کرده اند و ماه ها فروش قابل توجهی را تجربه کرده اند، در ادامه به نام اکران آنلاین به VODهای اشتراکی می آیند و کاربر علاوه بر خرید اشتراک ماهیانه باید مبلغی را بابت خرید بلیت اکران های آنلاین نیز پرداخت کند!
جالب این که در ایران به خاطر اجرا نشدن قانون کپی/رایت در مقوله محتواهای خارجی زبان، پلتفرمها بدون پرداخت هزینه میتوانند باکیفیت ترین محتواهای جهانی را روی پلتفرم خودشان قرار دهند و از مخاطب ایرانی پول فیلم و سریالی را بگیرند که یک ریال برای تولید آن هزینه نکردهاند. درست برخلاف نمونه های خارجی که برای دقیقه به دقیقه محتواهای خود هزینه پرداخت می کنند و آنچه که به صورت اشتراک ماهیانه از کاربر دریافت می کنند بسیار به صرفه تر از چیزی است که پلتفرم های ایرانی دریافت می کنند. این یعنی انحصاری بی واسطه و سودآور که پلتفرم های ایرانی برای خودشان در نظر گرفته اند و اکنون به نظر میرسد هیچ کنترل کیفیتی هم روی آن صورت نمیگیرد و کسی نگران حقوق مردم مصرف کننده نیست.
*به نام مخاطب به کام توزیع کننده!
اگر عملکرد VODها را در سه گروه جداگانه قرار دهیم، هر کدام بسته به کارکردی که برای خود تعریف کردهاند، از نظر درآمدزایی ملزم به انتخاب یکی از این سه گروه هستند، سه گروهی که شامل موارد زیر میشوند:
۱- گروهی که اشتراک دریافتیاش مطابق با تعداد محتوایی است که کاربر تماشا میکند.
۲- گروهی که محتوا را رایگان ارائه می دهد اما در قبال آن کاربر مجبور به تماشای تعدادی آگاهی و تبلیغ است.
۳- VODهایی که به صورت ماهانه اشتراک می فروشند و کاربر با خرید اشتراک می تواند در یک ماه هر تعداد محتوایی را که می خواهد تماشا کند.
اما با نگاهی به خروجی VODهای داخلی، متوجه میشویم که آنها هر سه این گروه را توامان با هم در دستور کار خود قرار دادهاند و با توجه به خروجی غیرقابل قبولشان همهی سود را به جای تقسیم با کاربر، از آن خود کردهاند و این دقیقا شرایطی است که به نام مخاطب اما به کام توزیع کننده رقم میخورد!
همانطور که در بالا مطرح شد شبکه های اینترنتی در جهان با توجه به گستردگی که دارند هر کدام تنها از یکی از سه گروه بالا تبعیت می کنند اما در کشور ما شبکه نمایش خانگی دقیقا مخالف این ماجرا حرکت می کند. VOD هایی که در ایران در حال فعالیت هستند هر سه گروه عنوان شده را در دستور کار خود قرار داده اند و این موضوعی است که صراحتا از تمامی ابعاد به نفع توزیع کننده استفاده میکند، توزیع کننده ای که الزاما تولیدکننده هم نیست!
*چه کسی پاسخگو است؟
سوالی که در نهایت می توان مطرح کرد این است که این شبکه های داخلی با چه محوریتی، چه هدفی و با توجه به کدام نمونه جهانی ثبت شدند و کار خود را آغاز کردند؟ آیا اکنون که یک دهه از حضورشان در کشور می گذرد توانسته اند همپای نمونه های بین المللی قدم بردارند یا خیر؟ چه کسی و چه سازمانی وظیفه نظارت بر عملکرد تولید و توزیع آن ها را دارد؟ آیا همچنان ساترا و ارشاد قصد دارند به اختلافات خود در این زمینه ادامه دهند؟ شاید تصور شود که سوالاتی از این دست پس از ماجراهای اختلاف ساترا با ارشاد شکل گرفته اند اما باید خاطرنشان کرد که پیش از این نیز کاربران این پلتفرم ها به طور مداوم در فضای مجازی مطالبی را در قیاس شبکه های ایرانی با نمونه های غربی منتشر می کردند و همواره در حال نکته سنجی در خصوص آن ها بوده اند، نکته هایی که دیگر زمان جوابگویی به آن ها رسیده است…اما مشخص نیست در میان همه هیاهوها چه کسی حامی حقوق مصرف کننده است؟!