سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۷ شهریور ۱۴۰۱ در ۲:۰۶ ب.ظ چاپ مطلب
قسمت پنجم «مخاطب خاص»؛

پرسه‌زن چیست؟ (بخش دوم: یک شخصیت سینمایی)

Bicycle-Thieves

سال ها از دوره‌ای که انسان پرسه‌زن وارد سینمای جهان شد می‌گذرد. انسانی با سبک زندگی خاص که خاستگاهی فرانسوی دارد. ستون مخاطب خاص در قسمت جدید خود به ویژگی‌های این شخصیت می‌پردازد و سراغ ریشه‌های آن روی پرده سینما می‌رود.

سوره سینمامحمدرضا نوروزبیگی : والتر بنیامین[۱] در بخشی از کتاب خیابان یک طرفه می نویسد : بدون استثناء نویسندگان بزرگ آثار خود را در جهانی می پرورانند که تازه بعد از آنها فرا می‌رسد مانند خیابان‌های پاریس در شعر‌های بودلر یا شخصیت‌های داستایوفسکی که تنها پس از قرن نوزدهم شاهد به وجود آمدنشان بوده‌ایم. شخصیت پرسه‌زن بعدها در قرن بیستم و در مواجهه با سینما بسط و تکامل می‌یابد اما می‌توانیم نمودی از این شخصیت را خیلی قبل‌تر از آن، در ادبیات و در داستان‌های داستایوفسکی به خصوص همزاد مشاهده کنیم. از این منظر عالم مدرن و به نوعی معماری مدرن را علت به وجود آمدن پرسه‌زن می‌دانیم. در همان زمانی که شاهد ظهور پرسه‌زن در فرانسه هستیم داستایوفسکی در سال ۱۸۴۶ همزاد را می نویسد. اگر به خاطر بیاوریم‌، همزاد داستان تکوین مجنون شدن یک کارمند اداره به نام گالیادکین است. در ابتدای داستان زمانی که گالیادکین از خواب بیدار می‌شود و واقعیت زندگی خود را با آنچه در خواب دیده است مقایسه می‌کند، افسوس می‌خورد و چشمانش را به این امید که حتی به قدر دقیقه‌ای به خواب بازگردد می‌بندد اما از خواب خبری نیست.  فخر فروشی او زمانی که با کالسکه به بازار می‌رود را به یاد داریم زمانی که ادای مردان ثروتمند را در می‌آورد. و از خرید و گشت و گذار در بازار لذت می‌برد.  مردم گریز بودن گالیادکین و لکنتی که در سخن گفتن دارد نیز ویژگی دیگری از انسان پرسه‌زن است که در این اثر داستایوفسکی به چشم می‌خورد. از دیگر نویسندگانی که بازتابی از شخصیت پرسه‌زن در آثار آنها مشخص است آلبر کامو[۲] است به ویژه با اثر سقوط[۳] و شرح اتفاقی که برای شخصیت اصلی این داستان بر روی پلی در پاریس و در پی پرسه‌زنی‌اش رخ می‌دهد. به هر حال ویژگی‌های مهم این شخصیت را می توان با در نظر گرفتن ابعاد روانشناسانه اش در مشخصه هایی چون هرزه گردی در شهر، علاقه به حضور در جمع اما همزمان تنها بودن‌، گشت و گذارهای بی هدف در کوچه پس کوچه های شهر، برخوردهای لحظه‌ای و تصادفی و لذت بردن از این اتفاق‌ها دانست.

این مفهوم با فاصله چندین دهه بعد از حیات خود با پدیده ای به نام سینما مواجه می شود. مسئله قابل توجه این است که زادگاه رمان و سینما شهرهای مدرن و شهرنشینی مدرن است. نکته مهم اینجاست که سینما نقش مهمی را در باز تعریف این مفهوم و حتی انتقال آن از یک وجه به وجه دیگر ایفا می‌کند و به دور از محتوای فیلم‌ها، خود فضای سینما پناهگاهی می شود برای این انسان. یعنی پرسه‌زنی که تا قبل از اختراع سینما، خیابان‌های پاریس و کافه‌های آن مکان گشت و گذارش بود، حالا سالن‌های مختلفِ گوشه و کنار شهر، فیلم‌های مختلف آن و رها کردن خود در این محیط تاریک هدفش می‌شود یا به تعبیری گزینه بهتری می‌شود برای دوری از فضای غم‌زده شهری. سینما علاوه بر این، قابلیت دیگری را فراهم می‌کند و آن هم تجربه کردن پرسه‌زنی در شهر‌های دیگر، توسط افرادی است که این فیلم‌ها را تماشا می‌کنند. در واقع تماشاگر در تجربه پرسه‌زن شریک می‌شود. تماشاگری که شاید هیچگاه پاریس دهه ۵۰ و ایتالیای دهه ۴۰ را ندیده باشد اما این شهرها را از دریچه نگاه پرسه‌زن می‌بیند. این اعجاز سالن‌های تاریک سینما است.

این مفهوم فراتر و جلوتر از ژانرهای سینمایی تحت تاثیر مکاتب سینمایی است (البته صحبت پیرامون این مفهوم در ژانرهای سینمایی از جمله وسترن و نوآر کم نیست) به طوری که بسط و گسترش این مفهوم در فیلم های رئالیستی به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم بیشتر نمایان می‌شود. وقتی کارگردان های ایتالیایی که اغلب در حکومت سابق جزئی از بدنه سینما بودند و حتی فیلم هایی در تکریم و تایید رژیم فاشیستی موسولینی می‌ساختند در یک چرخش تاریخی از استودیو های بمباران شده چینه چیتا[۴] خارج می‌شوند و به میان مردم می‌آیند، موج جدیدی از فیلم‌های رئالیستی را مشاهده می‌کنیم که با نمونه‌های قبلی تفاوت دارند. فیلم‌های رئالیستی اولیه در این سینما تحت تاثیر مستقیم جنگ است و موضوعات آن تماما در جنگ رخ می‌دهد و یا نسبت نزدیکی با آن دارد. در این سال‌ها است که بارقه‌هایی از شخصیت پرسه‌زن در این سینما مشاهده می‌شود برای مثال می‌توان از آنتونیو در فیلم دزد دوچرخه[۵] ویتوریو دسیکا[۶] یاد کرد شخصیتی که برای یافتن دوچرخه دزدیده شده‌اش تمام شهر را زیر پا می‌گذارد و نهایتا خود او هم مجبور می‌شود تن به این کار، یعنی دزدیدن دوچرخه فرد دیگری بدهد که البته موفق هم نمی‌شود. اما نمونه‌ها و الگوهای اصلی زمانی نمایان می‌شود که فیلمسازان یا بهتر بگوییم منتقدان فرانسوی آمال و آرزوی خود را در فیلم‌های ایتالیایی مشاهده می‌کنند، زمانی که رئالیسم با رویکرد موج نو در فرانسه جان می‌گیرد. که این خود ماجرایی مفصل است.

[۱] Walter Benjamin

[۲] Albert Camus

[۳] The Fall 1956

[۴] Cinecittà

[۵] Bicycle Thieves

[۶] Vittorio De Sica