سوره سینما – محمدعلی حیدری : [تصویر…] در سینمای ایران…! این جمله را بارها و بارها شنیدهایم. در محافل مختلف سینمایی، رسانهای و… . رسم است در چنین محافلی بیان موضوعاتی تحت این عنوان؛ که چرا تصویر یک موضوع خاص، اعم از مذهبی یا تاریخی یا مناسبتی در سینما و تلویزیون خالی است. خوب است سینما یا تلویزیون در هر کشوی نسبت به موضوعات مهم، تولیدات شاخصی را داشته باشد. کما اینکه در سینمای هالیوود ما با چنین رویکردی مواجه هستیم. درست است که سینمای ایران بنیه قوی در خلق آثار ماندگار در حوزه تاریخ و اجتماعی و… دارد و به جرات میتوان گفت این سینما توانسته قلههایی را فتح کند که بسیاری از کشورهای دنیا حتی در داشتن ابتداییترینِ آن یعنی [سینما] ماندهاند.
اما سوال اساسی اینجاست: این سینما تا چه اندازه توانسته نسبت به مهمترین رخدادهای مذهبی و تاریخی، تصویری ماندگار خلق کند؟
درست است که حساسیت محتوایی، هزینههای اجتناب ناپذیر، بازگشت سرمایه، تخصص حرفهای و… از جمله دلایلی است که باعث شده کمتر فیلمسازی سراغ این مضامین رود. اما در چهار دهه گذشته تجربه نشان داده است که بودند فیلمسازانی که با دانش و فهم و درک کافی نسبت به موضوع اقدام به ساخت چنین آثاری کنند و هم تاثیرگذار باشند و هم ماندگار. اما اینکه آیا این روند دائمی نشد و صرفا همچون جرقهای در دههای درخشید و خاموش شد سوال اساسی است.
در این گزارش علاوه بر بررسی این سوال نگاهی میاندازیم به تصویر وقایع مذهبی در سینما و همچنین صداوسیما ایران!
«قیس ابن مسهر، نماینده امام، با نامه ای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می رود. در راه به دست راهداران ابن زیاد، والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده می شود. قیس پیش از دستگیری نامه را از بین می برد و در زندان زندانیان را بر ضد زندانبان ها می شوراند. حسین ابن نمیر، فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن زیاد در کوفه، منتقل می کند. ابن زیاد به پیشنهاد مشاورش، خالد، از قیس می خواهد که در مسجد سخنرانی کند و به دروغ به مردم بگوید که امام قصد بیعت با یزید را دارد. قیس می پذیرد، اما در روز موعود علیه یزید سخنرانی می کند. ابن زیاد، که به خشم آمده، او را از فراز ارک به زیر می اندازد….»
آنچه خوانیدم خلاصهای بود از قصهای که واقعه عاشورا از منظری دیگر روایت میکند؛ با نام «سفیر». فیلمی که از شهریورماه ۱۳۶۰ کلید خورد و پایان خرداد۱۳۶۱ به پایان رسید… درست درماه فتح خرمشهر.
فریبرز صالح در اولین گفتگویش درباره مشکلات فیلم «سفیر» چنین میگوید:
«…من آن همه سیاهی لشکر را با چنگ و دندان نگه داشتم و مدام دلهره این را داشتم که مبادا فردا نیایند. لباسهایشان را در میآوردند و به گوشهای میانداختند و روز بعد نمیدانستند که دیروز چه لباسی را برتن داشتهاند، و ما باید حواسمان جمع میبود. سی تا اسب، با گدایی فراهم کردیم و هراس این که قبل از پایان کار، آنها را از ما بگیرند، آسودهمان نمیگذاشت. محل مناسب برای فیلمبرداری وجود نداشت و گاهی دو محل فیلمبرداری هفتصد کیلومتر با بکدیگر فاصله داشت، زیرا امکان دکور زدن نداشتیم. به هر نهادی برای درخواست کمک انسانی و تجهیزات میرفتیم درگیر جنگ بود. طول مدت فیلمبرداری ما هفت ماه و نیم بود که از این مدت، سه ماه و نیم به دلیل نداشتن امکانات در حال حمل و نقل و رفت و آمد بودیم.» [ماهنامه فیلم، شماره ۴، صفحه ۷.]
پس از ۲۵ سال از ساخت فیلم کارگردانش به بیان موضوعات دیگری نیز پرداخت…
فریبرزر صالح، کارگردان این فیلم میگوید: «وقتی کارگردانی “سفیر” به من پیشنهاد شد، پس از مطالعه دیدم سوژه بسیار وسیعتر، جادارتر و با ارزشتر از آن است که در اختیار من گذاشتهاند، بنابراین پس از مشورت با آقای حدادعادل که آن موقع در تلویزیون حضور داشتند و با موافقت ایشان فیلمنامه کوتاه را با همکاری زندهیاد کیهان رهگذر به فیلمنامهیی سینمایی مبدل کردیم و بودجه آن را هم شهید بزرگوار یوسفکلاهدوز از سپاه پاسداران تامین نمودند و ماحصل کار، آن شد که ملاحظه میکنید.» [منبع: خبرگزاری ایسنا. ۳۰ دیماه ۱۳۸۶. کد خبر: ۸۶۱۰-۱۴۴۲۶]
او ساخت فیلم را اینگونه تعبیر میکند: «ساخت فیلمسینمایی “سفیر” تیری در تاریکی نبود، بلکه پدیدهیی روشن بود که در یک برههی خاص به زایش رسیده بود و لازم و ضروری و بجا مینمود که ماحصلی مثبت و معنوی داشته باشد.» [منبع: همان]
نکته جالب این فیلم عدم حضور بازیگران زن بود. سیدحسن جلایر تهیهکننده فیلم درباره این موضوع چنین میگوید: «برمبنای فیلمنامه کسی بهدنبال این نبود که هیچ زنی در فیلم نباشد. زمانی هست که در شکلگیری یک درام شما شخصیتهای متفاوت و متنوعی دارید. گاهی حتی ممکن است قهرمان قصه شما یک خانم باشد. اما در این فیلمنامه درام اینگونه شکل گرفته بود که فضای کار کاملاً مردانه بود. طبیعتاً سفیر امام حسین (ع) که نمیتوانسته خانواده با خود همراه کند. سران قبایلی هم که قرار بود او به دیدارشان برود، طبیعتاً همه مرد باید میبودند. ما به دنبال حذف خانمها نبودیم. زمانی که من مدیر بودم، اولین فیلمساز زن یعنی فریده شفاهی را حمایت کردم و بعدها هم بسیاری از پروژههای ما با همکاری خانمها به سرانجام رسید.» [منبع: خبرگزاری مهر. ۱۸ مردادماه ۱۴۰۱. کد خبر: ۵۵۵۸۷۲۶]
بازتاب حضور «سفیر» در اولین جشنواره فیلم فجر
ایوان گریگورسکو، معاون انجمن تهیهکنندگان فیلم رومانی و کارگردان فیلم “دنیای انسانی”: «فیلم “سفیر” با این که موضوع آن یک حادثه تاریخی است ولی واقعیتهای ارایه شده در آن در خدمت بیان مسائل روز است که دنیا به آن مبتلا است و معتقد بود که “سفیر” در عین حال که از تکنیک بسیار حرفهای و هنری برخوردار است، فیلمی مردمی و مورد استفاده آحاد مردم است.» [منبع: همان]
“دراگان” کارگردان فیلم “دنیای بدون آسمان” و استاد انستیتوی عالی فیلمسازی: «”سفیر” از تمام فیلمهای شرکت کننده در فستیوال از کیفیت بالای هنری، اقتصادی و سیاسی برخوردار است و فیلمی است که تکنیک را به سینمای ایران هدیه و نهادینه کرده است.» [منبع: همان]
این فیلم در سال ۶۱ در سینماهای ایران اکران شد و عنوان پرفروشترین فیلم سال را بدست آورد و بعد از آن نیز در سینماهای لبنان به نمایش درآمد که در آنجا نیز فروش بالایی داشت و به مناسب ایام محرم از تلویزیون بارها پخش شد.
در این سالها اتفاق دیگری نیز در خاموشی رخ میدهد. نگارش فیلمنامهای که درست یک دهه بعد ساخت آن آغاز میشود! روز واقعه… بهرام بیضایی روز واقعه را در سال ۱۳۶۱ نوشت، اما کتابش نخستین بار در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات ابتکار به چاپ رسید و در سالهای بعد انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نیز آن را منتشر کرد.
«روز واقعه» در سال ۱۳۷۳ به کارگردانی شهرام اسدی و نویسندگی بهرام بیضایی ساخته میشود.
داستان فیلم: ««عبدالله» جوانی نصرانی که تازه اسلام آورده است، در جریان عروسی خود با «راحله» دختر «زید» ندائی می شنود که او را به یاری فرا می خواند. «عبدالله» به دنبال این ندا بیابان به بیابان و واحه به واحه تا کربلا می تازد و سرانجام به کربلا می رسد که عصر روز عاشورا است زمانی که «حقیقت» را در زنجیر….پاره پاره بر خاک… «حقیقت» را بر سر نیزه می بیند.»
علیرضا شجاعنوری، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، مهدی فتحی، محمدعلی کشاورز، سعید نیکپور، عنایتالله بخشی، حسین پناهی، ژاله علو، حمیده خیرآبادی، لادن مستوفی، منصور عراقی و… از جمله بازیگران این فیلم بودند. شاید بتوان گفت روز واقعه یکی از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینماست.
این فیلم در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست موفقیت قابل توجهی در آن دوره کسب کند:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم (شهرام اسدی)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی (عبدالله اسکندری)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (شهرام اسدی)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین صحنه آرایی (مجید میرفخرایی)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (بهرام بیضایی)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (شهرام اسدی)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (علیرضا شجاعنوری)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین تدوین (مهدی رجاییان)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (مازیار پرتو، اصغر رفیعیجم)
شهرام اسدی درباره این فیلم چنین میگوید: «روز واقعه از نقطه نظر معنوی شما را اقناع میکند، بیآنکه به ورطه شعار بیفتد. لحظهبهلحظه فیلم آکنده از احترام به تماشاگر است، بیآنکه به باورهای او رخت تزویر بپوشاند. همه فیلم همانند یک سمفونی است، یکپارچه و یکدست، لبریز و مالامال از ایمان و باور راستین به حسین(ع) و راه بیبدیل او. هر حرکت بصری در آن، حرکتی مضاعف درون خود هم دارد. شما را فریب نمیدهد و احساسات شما را در بنبستهای هیجانی کاذب گرفتار نمیکند. شیوه بازی بازیگرانش منحصر بهفرد است، بهگونهای که از سبک بازیهای پرطمطراق و عصا قورتداده و مرسوم این دسته از فیلمهای تاریخی، کاملا متفاوت است. همه رنگها از شروع تا پایان، از لباس تن بازیگران گرفته تا خاروخس صحرا و تا سپیدی خاک، همه رو به سوی او (امام حسین(ع)) خود را تنظیم کردهاند. از نقطهنظر تکنیکی هیچچیز بالاتر از دیگری نمیایستد. همه یکسان و برابر سمفونی او را مینوازند. در ساخت روز واقعه همه همدل بودند. کسی ۲، ۳ یا ۴قرارداد همزمان نداشت. کسی نیامده بود که به سرعت کارش را رفع و رجوع کند و برود. کسی به قصد خودنمایی آنجا نبود. کسی به فکر سیمرغ نبود. همه عاشق بودند. و پهنه امن این همدلی و حضور عاشقانه را سیاستگذاران و مدیران فرهنگی و سینمایی آن روز برای روز واقعه پدید آورده بودند.» [منبع: روزنامه همشهری. ۶ شهریورماه ۱۳۹۹]
او در پاسخ به این پرسش که اگر حالا در همین وضعیت کنونی بازهم ساخت فیلم عاشورایی دیگری به شما پیشنهاد شود قبول میکنید یا نه روز واقعه آخرین حرف شما در زمینه ساخت فیلم عاشورایی است؟ چنین میگوید: «بیش از ربع قرن از ساخت روز واقعه میگذرد. طبیعی است که در این ۲۵سال بیشتر آموختهام و به تجربیاتم اضافه شده، هنوز بیکم و کاست، حقانیت راه حسین(ع)، ظلم ستیزی او و ایستادگیاش در برابر ظالمان زمان، خون مرا بهجوش میآورد و همانند همیشه مرا به سوی خودش میخواند. اما چه باید کرد که زمانه، دیگر زمانه معصومیتها و همدلیها و ارادتمندیهای خالصانه گذشته نیست. بین همدلان، پراکندگی افتاده و عشق پارهپاره شده است. مدیران و سیاستگذاران فرهنگی هم -که همواره باید افق دیدشان وسیعتر و جلوتر از جامعه باشد- در هیاهوی تعجیل و تنگنا و تنگدستی گرفتار شدهاند. این است که روز واقعهای دیگر، با همان میزان از دلدادگی، تقریبا ناشدنی است.» [منبع: همان]
او در پاسخ به این سوال که چقدر به متن فیلمنامه استاد بهرام بیضایی وفادار بودید، میگوید: «میزان وفاداری من به متن آقای بیضایی در روز واقعه از وفاداری لارنس اولیویر در «هملت» شکسپیر که مشهور عام و خاص است بهمراتب بیشتر است. در ۱۰۴دقیقهای که مدت زمان فیلم است میزان آنچه تغییر کرده کمتر از حتی ۵درصد است. و شما به امروز نگاه نکنید. شرایط سال ۶۷ را درنظر بگیرید که هیچکس دنبال دردسر ساختن فیلم تاریخی و مذهبی نبود. ۸ماه تمام فیلمنامه بینقص و ارزشمند بهرام بیضایی را به دندان گرفتم و به هر جلسهای که فراخوانده شدم، رفتم و از کلمه به کلمه آن دفاع کردم و به پشتیبانی مدیران دلسوز آن زمان در برابر خیل بیشمار مخالفان ۹۵درصد، آن را حفظ کردم.» [منبع: همان]
سه دهه پس از ساخت روز واقعه، سیدحسن جلایر تهیه کننده فیلم سفیر؛ صحبتهای مهمی درباره فیلم روز واقعه داشت. او نه تنها درباره این فیلم بلکه درباره سفیر نیز حرفهای مهمی را بیان کرد: «من در سال ۶۲ فیلمنامه «روز واقعه» را از بهرام بیضایی به قیمت ۶۰ هزار تومان خریداری کردم و کارهای مرتبط با تولید آن را هم آغاز کردیم. با هزار گرفتاری میخواستم کار دومم بعد از «سفیر» همین فیلم «روز واقعه» باشد اما آنقدر مشکلات و موانع پیش آمد که این اتفاق رخ نداد. دوستان خودمان همان زمان میگفتند زود است که بخواهیم درباره مسائل دینی و مذهبی فیلم بسازیم! حتی برخی از زاویه دلسوزانه وارد میشدند و میگفتند زود است سراغ مسائلی تا این اندازه مهم و عمیق برویم. بعد از «روز واقعه» حتی پروژه «میرزاکوچکخان» را هم من در تلویزیون کلید زدم که بعدها بهروز افخمی آن را به سرانجام رساند. واقعیت این است که در کشور ما افراد کمتر دنبال کار هستند و بیشتر افراد میخواهند جلوی پای کسی که کار میکند، سنگاندازی کنند تا حاصل کارش به زمین بیفتد و بعد آن را بردارند! من در تمام این سالها درباره این مسائل سکوت کردم و هنوز هم معتقدم که در شخصیت بسیاری از مدیران ما طرح و توطئه حرف اول را میزند و هنوز هم مدیران فرهنگی ما رنگ عوض نکردهاند.
همان زمان ما کار تولید «روز واقعه» را آغاز هم کرده بودیم و حتی نزدیک به ۶ میلیون تومان برای دکورهای آن خرج هم کردیم، اما آنقدر مصائب برای ما بهوجود آوردند که احساس کردم حتی خود آقا سیدالشهدا (ع) هم دیگر دوست ندارد با وضعیتی که بهوجود آورده بودند، کار ادامه پیدا کند. به همین دلیل هم از کار کنار کشیدم. بعدها آقای لاریجانی که به وزارت ارشاد آمد، پیگیر این پروژه شد که چرا به سرانجام نرسید؟ به او گفتند آقای جلایر نخواست کار را ادامه دهد. سپاه هم که حامی مالی ما بود، پروژه را کنار گذاشته بود. در این شرایط آقای لاریجانی دستور داد که فیلم ساخته شود. اصل فیلمنامه متعلق به من بود و روی بخشهایی از کار هم سرمایهگذاری کرده بودم، وقتی دیدم کار دارد شروع میشود، پیگیر که شدم، گفتند آقای لاریجانی به واسطه رفاقتی که با هم داشتیم، گفته است، من وارث جلایر هستم و از جانب او میگویم که کار را آغاز کنید! بعدها آقای شایسته پای کار آمد و فیلم ساخته شد، اما واقعیت آن است که آن فیلمی نشد که باید میشد.» [منبع: خبرگزاری مهر ۱۸ مردادماه ۱۴۰۱. کد خبر: ۵۵۵۸۷۲۶]
در همان دهه، سریال امام علی (ع) به کارگردانی و نویسندگی داوود میرباقری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و ساخته شد. که از مردادماه تا بهمنماه سال ۱۳۷۵ روی آنتن شبکه یک سیما رفت. سریالی ماندگار در دل تاریخ که بارها از تلویزیون پخش شد. میرباقری نشان داد جز آن دسته از فیلمسازانی نیست که درباره موضوعی فیلم میسازد که هم شناخت کافی را دارد هم فهم درست آن را! برخلاف کسانی که درباره موضوعاتی فیلم میسازند که نه شناختی دارند و نه درکی از آن!
تصویر عاشورا در سینمای ایران آنقدر انگشتشمار است که میتوان دردل یک گزارش کوتاه به ذکر همه آنها پرداخت. درست برعکس سایر ژانرهای سینمایی و مضامین دیگر همچون اعتیار، قاچاق مواد مخدر، لاتهای جنوب شهری، و… .
نگاهی به برخی از آثار سینمایی یا تلویزونی که مستقیم یا غیر مستقیم به مضامین عاشورایی پرداختند…
شب دهم (۱۳۶۸)
شب دهم(جمال شورجه) به کارگردانی «جمال شورجه» که انقلاب و دفاعمقدس با باورهای حسینی را به تصویر کشیده است. او این فیلم را در سال ۱۳۶۸ با بازی جهانبخش سلطانی، ولی شیراندامی و … ساخت.
خلاصه داستان: عزیز سحرخیز، در شب دهم ماه محرم پس از درگیری خیابانی عزاداران با مأموران ارتش، که برای حمایت از چند آمریکایی مست به خیابان آمدهاند، از مهلکه میگریزد و همسرش را تنها رها میکند. او تا سالها بعد از حرکت خود احساس پشیمانی و حقارت می کند و موفق نمی شود فرزندش را، که شانزده ساله شده، از زیر تأثیر برادر همسرش، نایب، که عزادارن شب دهم ماه محرم را رهبری میکرده، خارج کند. پسر او به جبهه جنگ میرود و عزیز به دنبال پسر روانه ی جبهه جنگ می شود، اما در راه بر اثر موج انفجار دچار فراموشی می شود و پس از بهبودی خود را در موقعیت متفاوتی می بیند.
به خاطر هانیه (۱۳۷۳)
فیلم «به خاطر هانیه» کیومرث پوراحمد نیز اشارههای صریحی به نفوذ فرهنگ عاشورایی در زندگی ایرانیان دارد. ناخدا علو نذر کرده شب دهم محرم تا صبح دمام بزند تا هانیه شفا یابد، اما مرگ امانش نمیدهد. پس از مرگ ناخدا، بشیرو تصمیم میگیرد نذر پدر را ادامه دهد.
در این فیلم تلاش بشیرو برای زنده نگه داشتن یک آیین مذهبی درام اصلی داستان را شکل میدهد و نشان میدهد برای مردم جنوب کشور پایبندی به مناسک سنتیشان چقدر اهمیت دارد.
بالهای سپید (۱۳۷۷)
در سال ۱۳۷۷ مهدی هاشمی و ناصر هاشمی در اولین ساخته خود به سراغ فیلمی برای نوجوانان با مضمونی عاشورایی رفتند.
خلاصه داستان: تعدادی از دانشجویان رشته بازیگری به دیدن یکی از استادان رشته تعزیه خوانی می روند. استاد در این دیدار ماجرای نوجوانی به نام مراد را برای دانشجویان اینطور نقل می کند که مراد نوجوانی بوده که بسیار به رشته شبیه خوانی در مراسم عزاداری امام حسین (ع) علاقه داشته و همیشه آرزو داشته که در این مراسم در نقش حضرت قاسم ظاهر شود. سرانجام موقعیتی بوجود می آید تا مراد بتواند ایفای نقش کند. او برای اینکه بهتر بتواند نقش خود را بازی کند، تصمیم میگیرد که خود را در شرایط یاران امام حسین (ع) در روز عاشورا قرار دهد. برای همین هم چند روزی را با تشنگی تمرین می کند تا بالاخره یک روز در حال تمرین نقش خود بیهوش می شود. نقل استاد که به اینجا میرسد همه دانشجویان تحت تأثیر می گیرند و شناخت بهتری از نمایش شبیهخوانی پیدا میکنند.
تعزیه آخر (۱۳۸۳)
فیلم مستند “تعزیه آخر” ساخته ناصر تقوایی جزو آن دسته از فیلمهایی است که به این موضوع به شکل مستقیم پرداخته؛ فیلمی که قرار بود به یونسکو برای ثبت پرونده تعزیه ارائه شود و درنهایت به دلیل طولانی بودن زمان آن تنها به اکران چندباره در این گوشه و آن گوشه اکتفا شد.
راه طی شده (۱۳۸۴)
یکی دیگر از فیلمهایی که درباره تعزیه ساختهشده “راه طی شده ” عباس رافعی است که با تکیهبر فیلمنامه فرهاد توحیدی و با بازی شقایق فراهانی و پژمان بازغی ساخته شد. در این فیلم یک گروه فرانسوی بهمنظور انتخاب نمایش تعزیه برای جشنواره اوینیون و ساخت فیلم مستندی از مراحل آمادهسازی و اجرای تعزیه به ایران میآیند. حضور این گروه موجب بروز ماجراهایی میان شبیه پوشان و شبیه گردانان تعزیه میشود، بهگونهای که تعزیه را تا مرز تعطیلی پیش میبرد.
دستهای خالی (۱۳۸۵)
خط اصلی قصه فیلم «دستهای خالی» ساخته ابوالقاسم طالبی درباره رزمندهای به نام امیرحسین است که پس از بازگشت از جنگ، اسیر توطئه چینیهای مخالفانش میشود. نام فیلم از یکی از دیالوگهای زندهیاد خسرو شکیبایی (امیرحسین) گرفته شده است. او در جایی میگوید که خودش را دیوونه حسین میداند، اما اعتراف میکند که در برابر عظمت حسین، دستهایش خالی است. در این فیلم صحنههای با شکوهی از حضور خانواده شخصیت اصلی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) را میبینیم. دشمن امیر حسین میخواهد دختر او را به اتهام قتل مجازات کند، اما به این شرط که او بتواند شفای پسر بیمارش را از امام حسین(ع) بگیرد، حاضر به گذشت میشود. امیرحسین یک شبانهروز دعا میکند و سرانجام معجزه رخ میدهد و پسر حالش خوب میشود. بنابر این گره فیلم به دست امیرحسین و با توسل او به امام سوم شیعیان باز میشود.
مصایب دوشیزه (۱۳۸۵)
در فیلم «مصایب دوشیزه» به کارگردانی مسعود اطیابی، جلوههایی از عشق و ارادت اقلیتهای مذهبی ایرانی به امام سوم شیعیان را میبینیم. مصایب دوشیزه به باورهای عاشورایی یک اقلیت دینی در ایران یعنی مسیحیت میپردازد. یکی از سکانسهای تاثیرگذار فیلم جایی است که یک پسر جانباز مسلمان (امین) دارد روی دیوار کلیسا طرح حضرت مسیح را میکشد و در خانه دختر مسیحی (ژانت) سفره نذری امام حسین(ع) پخش شده است.
مسیر عشق (مسافر کربلا) (۱۳۸۷)
مسیر عشق (مسافر کربلا) به کارگردانی بیژن شکرریز و نویسندگی مهدی شجاعی محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. داستان فیلم درباره یوسف پسربچه یازده ساله ای است که آرزو دارد نذر مادربزرگ اش را ادا کند و آن پهن کردن قالیچه ای در کربلا است که نذر دایی امیر است که از دوران جنگ ایران و عراق به وطن برنگشته. یوسف، پنهانی قالیچه را برمی دارد و سوار اتوبوسی می شود که مقصدش کربلا است.
دل شکسته (۱۳۸۷)
فیلم «دلشکسته» ساخته علی رویینتن ماجرای عاشقانه دختر و پسری را روایت میکند که گرایشهای مذهبی متفاوتی دارند. این دو در مسیر ازدواج به درک جدیدی از جهان پیرامونشان میرسند. کارگردان برای نمایش درک تحول اخلاقی شخصیت دختر، نیمنگاهی به مراسم عزاداری سالار شهیدان میاندازد. شخصیت دختر (با بازی بیتا بادران) که با مفاهیم مذهبی بیگانه بود، در پایان داستان شیفته فرهنگ افراد باایمان و معتقد میشود و سعی میکند با حضور در یک مراسم عزاداری مربوط به امام حسین(ع) حس معنوی جدیدی را تجربه کند.
عصر روز دهم (۱۳۸۷)
زنده یاد رسول ملاقلی پور در سال ۱۳۸۵ قصد داشت «عصر روز دهم» را کارگردانی کند و پیش تولید فیلم و بازدید از لوکیشن ها را نیز آغاز کرده بود که پایان یافتن عمر، فرصت ساخت این فیلم را به او نداد. ملاقلی پور که سال ها فیلم هایی درباره دفاع مقدس ساخته بود در «عصر روز دهم» قصد داشت ماجرایی از جنگ ایران و عراق را در عراق روایت کند و به این ترتیب نیم نگاهی نیز به ماجرای عاشورا داشته باشد، اما کار او نیمه رها شد تا اینکه پس از مدتی منوچهر محمدی، تهیه کننده فیلم، مجتبی راعی را به عنوان کارگردان این فیلم سینمایی معرفی کرد. [منبع: خبرگزاری خبرآنلاین. ۲ آبانماه ۱۳۹۳. کد خبر: ۳۸۲۰۴۵]
منوچهر محمدی تهیه کننده این فیلم میگوید: «هر فیلمی یک زمان تقویمی دارد که قصه در آن اتفاق می افتد. در اینجا هم حرکت گروه پزشکی هلال احمر در زمان ایام محرم که بیشترین زائر را در کربلاداریم اتفاق می افتد و قصه هم با آن شروع می شود. اما از طرف دیگر همه اینها پیوند زمانی پنهانی با واقعه کربلادارد. بعد از ظهر عاشورا چه اتفاقی می افتد؟ این حضرت زینب(س) است که راوی این جنگ می شود و سرپرستی اسرا و بچه ها را بر عهده می گیرد. در جنگی که میان ایران و عراق اتفاق افتاد هم ما همواره نبرد مردها را دیده ایم، ولی اثرات جنگ در خانه ها بیشتر و طولانی تر است. مادر دکتر شیرازی در جنگ همسرش را از دست داده و یک دخترش را و سال هاست با این حس زندگی می کند و نمی تواند او را فراموش کند. از طرفی نمی خواهد دختر دیگرش را هم از دست بدهد. بعد ما در پایان مواجهه دو مادر را داریم که هر دو درد کشیده اند. یعنی بعد از ۲۵ سال شما هنوز مصائب یک جنگ را در میان این دو خانواده می بینید.» [منبع: همان]
رستاخیز، فیلمی که پس از هشت سال اکران عمومی شد
«رستاخیز» به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا درویش محصول سال ۱۳۹۱ بود.
داستان «رستاخیز» درباره واقعه عاشوراست که با همراهی بکیر(فرزند حر ابن یزید ریاحی) به قیام امام حسین (ع) و متن حوادث واقعه عاشورا می پردازد. این فیلم مقطع زمانی مرگ معاویه تا قیام امام حسین (ع) و شهادت آن حضرت را در بر می گیرد.
این فیلم در جهان غرب با عنوان حسین آنکه گفت نه (به انگلیسی: Hussein Who Said No) و در جهان عرب با عنوان قربان (به عربی: القربان) شناخته میشود. رستاخیز در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر در ۱۱ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود و در نهایت در ۸ بخش از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برنده سیمرغ بلورین شد.
اتفاق قابل توجه در فیلم حضور عوامل مطرح سینمای جهان بود. «تدوین این فیلم توسط طارق انوار Tariq Anwar تدوینگر نامزد اسکار در سال ۲۰۱۰ برای فیلم سینمایی “سخنرانی پادشاه” (The King’s Speech) انجام شده است. تمام مراحل فنی و تکنیکی این فیلم در استودیو “مولینر Molinare” در لندن انجام شده است. موسیقی این فیلم توسط “اِستفان واربک Stephen Warbeck” آهنگساز برجسته و برنده اسکار برای موسیقی فیلم “شکسپیر عاشق” (Shakespeare in Love) نوشته شده و اجرای آن را ارکستر فیلارمونیک بلژیک برعهده داشته و در استودیو “گلکسی” بروکسل ضبط شده است.» [منبع: سایت فرارو. ۹ شهریور ۱۳۹۲. کد خبر: ۱۶۰۹۰۱]
این فیلم در ۲ دی ۱۳۹۲ در سینما فرهنگ با حضور برخی اعضای دولت اکران خصوصی شد و در ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ در کاخ جشنوارهٔ فجر همزمان با برگزاری سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
داستان حواشی اکران فیلم و اتفاقات آن به قدری گستره است که باید در گزارش دیگری به آن پرداخته شود، اما در خلاصهترین حالت ممکن باید گفت فیلم پس از هشت سال در تاریخ شانزدهم اسفندماه ۱۴۰۰ همزمان با سالروز میلاد حضرت عباس (ع) به صورت برخط (آنلاین) نمایش داده شد.
کربلا جغرافیای یک تاریخ (۱۳۹۳)
مستند کربلا جغرافیای یک تاریخ ساخته داریوش یاری و محصول حوزه هنری انقلاب اسلامی است. راوی این مستند سید شهاب الدین حسینی است و موسیقی متن آن را مجید انتظامی ساخته است.
مستند کربلا جغرافیای یک تاریخ، نگاهی برحرکت حماسی امام حسین علیه السلام از ابتدا تا پس از شهادت در روز عاشورا دارد و چگونگی عزاداری در فرهنگهای مختلف در جهان را در ماه محرم بررسی میکند…
مستند کربلا جغرافیای یک تاریخ در سی و سومین جشنواره فیلم فجر و نهمین دوره جشنواره «سینما حقیقت» روی پرده رفت؛ این مستند داستانی، تندیس بهترین تحقیق و پژوهش از جشنواره چهل چراغ را دریافت کرده و نامزد دریافت تندیس بهترین فیلم و بهترین دستاوردهای هنری از این جشنواره بوده است؛ کربلا جغرافیای یک تاریخ جایزه بزرگ جشنواره کربلا را نیز دریافت کرده است.
جبار آذین منتقد سینما درباره این اثر چنین میگوید: «یاری با نگاهی متفاوت و غیر کلیشه ای از وقایع عاشورا و قیام امام حسین (ع) و حماسه عاشوراییان یک اثر مستند دیدنی و تأثیرگذار سینمایی ساخته است. تلاش فیلمساز در گزینش زاویه نگاه متفاوت تاریخی و اجتماعی به رخداد عاشورای حسینی (ع) بیش از هر چیز به جنبه حماسی این واقعه بزرگ بشری معطوف است و او فیلم خود را از بازگویی سینمایی حرکت امام حسین (ع) به کربلا تا پس از شهادت ایشان و پرداخت تأثیرات فرهنگی، دینی و اجتماعی آن در میان شیعیان جهان تا مراسم مختلف مذهبی و محرمی مسلمانان گسترش داده است.» [سینماپرس. ۲۷ مهر ۱۳۹۵. کد خبر: ۷۹۴۸۹]
ناسور (۱۳۹۴)
به کارگردانی کیانوش دالوند و تهیهکنندگی مشترک محمدحسین قاسمی و داریوش دالوند در سال ۹۴ تولید شد. این انیمیشن روایتی از زندگی عبیدالله بن حر جعفی یکی از کوفیان مکه را به تصویر میکشد که از امام حسین (ع) دعوت کرده تا به کوفه بیایند و زمانی که میشنود سپاه امام (ع) به کوفه نزدیک شده از این شهر خارج میشود تا با ایشان روبرو نگردد؛ اما از بد حادثه به صورت کاملا ناگهانی با ایشان روبرو شده و مجبور میشود دست رد به سینه امام بزند.
هیهات (۱۳۹۴)
هیهات فیلمی در ۴ اپیزود و به کارگردانی و نویسندگی هادی نائیجی، دانش اقباشاوی، روحالله حجازی و هادی مقدمدوست و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی محصول سال ۱۳۹۴ است. این فیلم چهار اپیزودی با درونمایهای مذهبی و اعتقادی، سعی در نمایش چهار گوشه از ارتباط مردمان معاصر با فرهنگ و منش عاشورایی دارد.
خون خدا (۱۳۹۷)
به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی و تهیه کنندگی سیاوش حقیقی است که روایتی است متفاوت از روز عاشورا، این فیلم سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و هنوز زمان برای اکران عمومی نیافته است. اما داستان این فیلم درباره مردی کارتن خواب است که در شب عاشورا براثر یک اتفاق چکی با رقم بسیار بالا به دستش میرسد و حالا او باید آن را به صاحبش برساند. رضا اخلاقی راد، فرید سجادی حسینی، سعید داخ، علیرضا ثانی فر، خسرو احمدی، وحید نفر، امین میری، میثاق جمشیدی، حسین غایبی شباهنگ و شیوا ابراهیمی بازیگران “خون خدا” هستند.
اربعین (۱۳۹۸)
مستند “اربعین” را محمدتقی یازرلو کارگردانی کرده و از محصولات جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است. در مستند “اربعین” شاهد زحمات چند جانباز دوران دفاع مقدس هستیم که بهعنوان خادمین زوار اربعین حسینی در صحن مطهر حضرت زهرا(س) در نجف به خدمتگزاری مشغول میشوند. در این مستند خدمات این جانبازان به زوار، با دوران دفاع مقدس مقایسه میشود.
سریال مختارنامه
مختارنامه یک مجموعهٔ تلویزیونی پیرامون زندگی و قیام مختار ثقفی به کارگردانی داوود میرباقری بود. این سریال به داستان مختار ثقفی، با کنیهٔ ابواسحاق، و چگونگی قیام او که پس از حادثهٔ عاشورا به خونخواهیِ حسین بن علی برمیخیزد، میپردازد. این سریال در ۴۰ قسمت ۶۰دقیقهای از صدا و سیما پخش گردید. شروع پخش این سریال در تاریخ جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ از شبکه اول سیما بود. سریالی ماندگار برای تاریخ. میرباقری پس از تجربه موفق در ساخت سریال امام علی (ع) اینبار نیز توانست با ساخت سریال مختار روند موفقیت خود در پرداخت به چنین مضامین و موضوعاتی را تکرار کند.
اگر بخواهیم به سایر سکانسهای عاشورایی در سینمای ایران بپردازیم میتوان به موارد زیر اشاره داشت: (خبرگزاری فارس- تاریخ: ۱۵/۱۰/۱۳۸۷)
سکانس آب آوردن فرمانده رزمندگان که تداعیگر با آب آوردن حضرت ابوالفضل است در فیلم «پرواز درشب» به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلیپور
سکانس عزاداری قبل از عملیات آبی رزمندگان در فیلم افق
سکانس خداحافظی فرمانده با رزمندگان در فیلم «حماسه مجنون»
صحنهای از فیلم «بربال فرشتگان» که فرماندهنیروی بسیجی از بسیجی پشت بیسیم میخواهد که برایش زیارت عاشورا بخواند
سکانس تعزیهخوانی نهایی سریال «شب دهم» ساخته حسن فتحی.
سکانس عروسی فیلم سینمایی «شب بهخیر فرمانده»