سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۸ شهریور ۱۴۰۱ در ۴:۴۸ ب.ظ چاپ مطلب
قسمت هشتم «مخاطب خاص»؛

سینمای سوم: انقلاب در سینمای انقلابی (بخش اول)

Wild-Tales

ستون «مخاطب خاص» این بار سراغ سینمای سوم رفته است. سینمایی که در کشور ما چندان شناخته‌شده نیست اما دستاوردهایی داشته که بد نیست آنها را بررسی کنیم. در بخش اول به جنوب قاره آمریکا سفر می‌کنیم تا با مفهوم سینمای سوم بیشتر آشنا شویم.

سوره سینماحسام‌الدین ابوالحسنی : وقتی عباراتی مثل «هالیوود»، سینمای فرانسه، سینمای ایتالیا و حتی سینمای کشورهای دست چندمی چون هند («بالیوود») به گوش ما می‌رسد، ناخودآگاه تصویرهای بسیاری از فیلم‌های متعدد در ذهن ما مرور می‌شود. بازیگران و کارگردان‌های شاخص آن را به یاد میاوریم، تاریخچه‌ای درباره آن می‌دانیم، با استودیو‌های فیلم سازی و جشنواره‌های خارجی آن کم و بیش آشنا هستیم و درکل آشنایی اجمالی و یا مفصلی با آن‌ها داریم.

حالا برعکس این ماجرا وقتی است که نام «سینمای سوم» به گوش ما می‌رسد به چه چیزی فکر می‌کنیم؟ و چه سینمایی را در ذهن خود مرور می‌کنیم؟

بسیاری از بیننده‌های حرفه‌ای فیلم‌های سینمایی نیز نمی‌دانند سینمای سوم چیست و به کدام سینما گفته می‌شود. سینمای سوم یا سینمای جهان سوم به تولیدات کشورهای آمریکای لاتین اشاره دارد. طبق دسته بندی جهانی واژه سینمای اول به هالیوود اطلاق می گردد. سینمای دوم فیلم های اروپایی است و واژه سینمای سوم همان طور که اشاره شد عموما به آمریکای لاتین (و گاهی آفریقا) اختصاص پیدا می کند.

واقعیت این است که سینمای آمریکای لاتین در کشور ما نیز به‌مثابه بسیاری از کشورها ناشناخته و مهجور مانده است. کسی نمی‌داند این سینما چگونه و از کجا به چه نقطه‌ای رسیده است. با وجود اینکه فیلم‌های شاخصی در این منطقه حتی نامزد «اسکار» شدند و جایزه گرفته‌اند و یا سینماگرانی هستند که در تئوری‌پردازی نیز از اهمیت فراوانی برخوردارند، با این حال عمدتا کسی سینماگران مطرح و فیلم‌های مهم این سینما را نمی‌شناسند.

اگرچه در این بین به دلیل وجود تصاویر و صحنه‌های جنسی فراوان –که ناشی از فضای فرهنگی این کشورهاست- نباید از مغایرت‌های این سینما با فرهنگ کشورمان غافل شویم، با این وجود فیلم‌های خوب، مستندهای بسیار قوی و کارگردان‌های شاخص آن از چشم ما مغفول مانده‌اند.

سیطره هالیوود از یک‌سو و فیلم‌ها و جشنواره‌های اروپایی از سوی دیگر باعث شده است که در توزیع، بازاریابی، اکران و پخش نیز به فیلم‌های این منطقه توجه زیادی نشود. اینکه با وجود دریافت جایزه از سوی جشنواره‌های خارجی نیز کمپانی‌های بزرگ آمریکایی و اروپایی از توزیع و پخش این فیلم‌ها جلوگیری می‌کنند، شائبه سیاسی بودن این روند را تقویت می‌کند. خصوصا این مسئله وقتی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم سینمای انقلابی آمریکای لاتین یا همان سینمای سوم از دشمن‌ستیزی و روحیه ضداستعماری سربرآورده است.

اگر مغفول ماندن این سینما در کشورهای خارجی می‌تواند به ضداستعماری و سیاسی بودن آن مربوط باشد، مهجوریتش در کشور ما نیز می‌تواند به این دلیل باشد که آشنایی با سینمای انقلابی کشورهای آمریکای لاتین و شناخت چگونگی پیوند سینما با انقلاب‌های این منطقه و رسیدن به فرم و محتوای انقلابی برای برخی گران خواهد بود. سال‌هاست که بسیاری از سینماگران ما از عدم امکان همراهی سینما با انقلاب اسلامی سخن می‌گویند و این سینما می‌تواند نمونه‌ای بر رد این مدعا باشد.

آنچه ما را به این مسئله واداشته است که سراغ سینمای سوم برویم، این است که هم آشنایی اجمالی با این جریان مهم سینمایی پیدا کنیم و هم با چگونگی نحوه درهم آمیختن سینما و جنبش‌های مردمی این منطقه آشنا شویم.