سوره سینما – کامبیز حضرتی: فیلم سینمایی «تیتی» ساخته آیدا پناهنده مانند دو فیلم قبلی این کارگردان، «ناهید» و «اسرافیل» فیلمی شخصیتمحور است. گرایش غالب در جهان سینمایی پناهنده متمرکز بر ساخت فیلمهایی شخصیتمحور و با تأکید بر کاراکترهای زنانه است. به همین سبب هر سه فیلم مورداشاره او، علاوه بر وجوه زنانه و روایت قصههای زنانه در لوکیشن شمال ایران و با چشماندازهای طبیعی از دریا و جنگل اتفاق میافتد. این کارگردان بیشتر با رویکردی برآمده از دغدغههای زنانه و عناصر طبیعی پیرامونی به دنیای روایت ورود پیداکرده و از طریق چنین کاراکترهایی جامعه و شخصیتهای خود را کشف یا بررسی میکند.
«تیتی» نیز مانند دو اثر قبلی پناهنده فیلمی کاراکترمحور است و همانطور که از نامش برمیآید جهان روایی زنانهای دارند که دو شخصیت اصلی مرد این فیلم درنهایت حول شخصیت مرکزی آن؛ یعنی شخصیت تیتی و دغدغههای مخصوص او شکل گرفته و گسترش پیدا میکنند.
روایت کاراکترمحور
روایتهای داستانی در آثار سینمایی به دو شکل کلی قابلتقسیم است: اول: روایتهای کاراکترمحور و دوم: روایتهای پیرنگمحور. این تقسیمبندی دوگانه روشی مناسب برای تحلیل و بررسی جهان روایی آثار و درواقع یک تقسیمبندی نظری و منتقدانه است. اساساً هیچ داستانی وجود ندارد که صرفاً از پلات یا پیرنگ بیبهره باشد و تنها دلمشغولی آن ساختن یک کاراکتر جذاب باشد، همانطور که شخصیت بدون پلات بیمعنا و غیرداستانی است. چرا که ساخت شخصیت داستانی بدون پلات و عدم قراردادن کاراکتر در موقعیت داستانی امکانپذیر نیست. وقتی اشاره میکنیم که «تیتی» فیلمی شخصیتمحور است این پیشفرض را در ذهن داریم و قصد ما این است تا از این مجرا به وجه غالب روایی این فیلم بپردازیم.
اساساً کاراکتر یا شخصیت در آثار روایی نمیتوانند بالکل فاقد خصایص انسانی باشند یا ویژگیهای فراواقعی داشته باشند. یعنی شخصیت برای باورپذیری نیاز به معرفی یا ترکیب کردن مجموعهای معمول از خصائص انسانی دارد و نمیتواند خصائص شگفتیساز و غیرقابلباور داشته باشد. به همین دلیل شخصیتهای سینمایی علیرغم داشتن وجوه خاص و منحصربهفردشان برای مخاطب آشنا هستند. چراکه اساساً بار شگفتیآور اثر به دوش خصایص ویژه و فراواقعی شخصیت نیست بلکه بار اصلی شگفتیسازی و تازگی یک اثر را پیرنگ آن برعهده دارد و نه شگفتی شخصیتها.
با این نگاه شخصیتهای فیلم «تیتی» هرکدام واجد ویژگیهای مشخص و متعارف مخصوص به خود هستند. از یکسو شخصیت زن فیلم را داریم و از سوی دیگر او را در بین دو کاراکتر مرد فیلم میبینیم که هردو بهنوعی در پیوند با تیتی قرار دارند. دو شحصیت مردانهای که دو وجه مختلف و متفاوت از وجوه مردانه را بازنمایی میکنند. از یکسو با مردی آرام، عالم و درونگرا (با بازی پارسا پیروزفر) مواجه هستیم و در مقابل مردی دور از ثبات، و برونگرا (با بازی هوتن شکیبا) را میبینم که هردو نسبتی پیدا و پنهان با تیتی دارند. شخصیت تیتی نیز زنی است که خصائل سودایی و سادگی را توأمان دارد و توانسته است بین خصائل زندگی ایلیاتی و تمدن شهری ارتباط برقرار کند و حلقه واسط این دو دنیا شود.
میگویند تیتی خلوچل است اما واقعیت اینجاست که درعین سادگی زنی بهشدت قدرتمند است که با طبیعت همراه و همگام است. او تنها کاراکتر کامل فیلم است که مردان کنارش اتفاقاً آدمهایی هستند که زندگی بلد نیستند و در زندگیشان نقصی دارند.
تیتی زنی است که به قول خودش دارد «مثل انسان» زندگی میکند. مهربانی و اخلاق بچهگانه تیتی نشان از معصومیت بیشازحد این زن دارد؛ زنی که در حولوحوش مردانی قرار دارد که اساساً به او یا به چشم زنی نابالغ نگاه میکنند یا یک هرزه. چراکه او با اجاره دادن رحم خود به زوجهای نابارور، کسب درآمد میکند. تیتی نامزدی دارد (هوتن شکیبا) که مرد قابل اعتمادی نیست. اما نکته جالب اینجاست که تیتی پاک در افکار خودش غرق شده و چشمانش را به روی حقیقت (نامزدی که از او سوءاستفاده میکند) بسته است. ابراهیم اما این دیدگاه را به تیتی ندارد، به او میگوید تو مثل هیچ زنی نیستی که تا امروز دیدم و ذرهذره عاشقش میشود.
در این خط روایی سه کاراکتر(دو مرد و یک زن) در نسبت باهم قرار دارند و اتفاقاً این سه کاراکتر -و از همه مهمتر کاراکتر تیتی- به عنوان انسانهایی با ویژگی و درونیات خاص خود بهخوبی برای مخاطب قابلشناسایی است اما مشکل اصلی فیلم این است که این جهانهای جداگانه و فضای روایی این سه کاراکتر هیچگاه به هم نمیرسند. جدایی این جهانها و عدم ارتباط و اتصال آنها در روایت به این معناست که پیرنگ منسجمی در فیلم شکل نمیگیرد و سه جهان منحصربهفرد این سه کاراکتر، در عین جذابیت به همدیگر اتصال پیدا نمیکنند و روند منسجمی به خود نمیگیرند.
بازی شخصیتها
فیلم سینمایی «تیتی» اثری با مختصات شخصیتهایی است که جهانهای مخصوص به خود را میسازند. این شخصیتهای جداگانه از نظر اجرایی در یک بافت تصویری زیبا و خوش آبورنگ و کارگردانی شده ارائه میشود. بخشی از این کارگردانی حسابشده به بازیهای روان و منطقی سه بازیگر اصلی معطوف میشود که بازیهای جذاب و قابلتوجهی ارائه میدهند.
یکی از ویژگیهای کارگردانی آیدا پناهنده این است که -برخلاف بسیاری از کارگردانهای مؤلف سینمای ایرانی- فیلم را از روی قصه دکوپاژ نمیکند. بسیاری از کارگردانهایی که در سینمای ایران دستی بر نوشتن فیلمنامه دارند فیلمنامههای خود را بر اساس نقاط کلیدی داستانی دکوپاژ میکنند و فیلمی در خدمت فیلمنامه میسازند. به گونهای که چنین فیلمهایی عموماً ترجمه بصری و متناظر بزنگاههای داستانی است و ارزش فیلم بیش از آن که به وجوه بصری آن باشد به جنبههای داستانی آن برمیگردد. یکی از ویژگیهای اصلی فیلم «تیتی» و سایر کارهای سینمایی آیدا پناهنده این است که این آثار به غیر از جنبه داستانی و فیلمنامهای واجد ارزش سینمایی، توجه به بافت و رنگ، حرکتهای آگاهانه دوربین و میزانسن جذاب است. به همین دلیل است که فیلم از جنبه کارگردانی یک سروگردن بالاتر از فیلمنامه قرار گرفته است. آنهم در شرایطی که پناهنده در این فیلم یک شخصیت جالبتوجه و خوب زنانه را به سینمای ایران اضافه کرده است.
فیلم سینمایی «تیتی» فیلمی دراماتیک با مایههایی از داستان فانتزی در فضاسازی و شخصیتپردازی است اما به جای آنکه ما را به عمق داستان و موضوعات مورد سؤال در فیلم؛ یعنی به پایان جهان نزدیک کند در سطح نگه میدارد تا یک پیام اخلاقی صادر کند: که هیچچیز به اندازه مراقبت و تربیت از انسانها اهمیت ندارد. این پیام اگرچه دربردارنده نگاه و فحوای خوبی است اما فاقد کاشتهای داستانی در طول فیلمنامه است. یعنی درعینحال که این پیام از خلال فیلم به مخاطب منتقل میشود اما در طول اثر جا نمیافتد و عمق پیدا نمیکند.