سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۰ آبان ۱۴۰۱ در ۱۲:۳۷ ب.ظ چاپ مطلب
قسمت یازدهم «مخاطب خاص»؛

سینمای سوم: انقلاب در سینمای انقلابی (بخش چهارم)

Bird-Man

ستون «مخاطب خاص» این بار سراغ سینمای سوم رفته است. سینمایی که در کشور ما چندان شناخته‌شده نیست اما دستاوردهایی داشته که بد نیست آنها را بررسی کنیم. در بخش چهارم به جنوب قاره آمریکا سفر می‌کنیم تا با سینمای کشورهای آن منطقه بیشتر آشنا شویم.

سوره سینما سیدمرتضی حسینی عباس دانش‌طلب : برای آنکه با سینمای سوم آشنا شویم، ابتدا باید با چگونگی شکل‌گیری سینما در کشورهای آمریکای لاتین را بررسی کنیم و بعد با نحوه همراهی آن‌ها با جنبش‌های انقلابی آشنا شویم. هفته های گذشته به سینما در کشورهای مختلف آمریکای لاتین پرداختیم و حالا نوبتی هم که باشد نوبت مکزیک است.

* سینمای مکزیک

اولین فیلم‌های تولیدی مکزیک که مستندهای کوتاه تک حلقه‌ای بود در همان سال‌های نخستین سینما تولید شد و بعدها به فیلم‌های داستانی با مضمون‌های تاریخی و میهن‌پرستانه رسید. سینمای مکزیک از همان سال‌های ابتدایی با انقلاب ۱۹۱۰ میلادی همراه شده بود و به همین دلیل بسیاری از شخصیت‌های انقلاب و حوادث مربوط به آن، مضمون و محتوای اصلی فیلم‌ها را تشکیل می‌دادند. عمده‌ی آثار تولیدی سینمای مکزیک، فیلم‌های مستند بود که در دوره‌ی انقلاب به اوج خود رسید.

سال ۱۹۱۰ میلادی، «فرانسیسکو ماده‌رو» به همراه «پانچو ویلا» و «امیلیانو زاپاتا» علیه حکومت دیکتاتوری «پرفیریو دیاس» قیام کردند و انقلاب مکزیک شکل گرفت. آن‌ها با همراه کردن روستاییان و تشکیل ارتش مردمی، علیه دیاس فعالیت کردند تا اینکه مجبور به کناره‌گیری شد. ماده‌رو در سال ۱۹۱۱ حکومت را در دست گرفت، اما در سال ۱۹۱۳ میلادی به دلیل ضعف در حکومت‌داری برکنار شد. پس از او اداره‌ی کشور به دیگر انقلابی‌ها رسید. تا سال ۱۹۱۹ انقلاب در جنگ با شورشی‌ها پیش رفت. سال ۱۹۱۹ زاپاتا کشته شد و پانچو ویلا نیز یک سال بعد با امضای توافق‌نامه‌ای دست از انقلابی‌گری برداشت و انقلاب مکزیک به پایان رسید.

در سال‌های ابتدایی انقلاب مکزیک فیلم‌هایی به نمایش درمی‌آمد‌که احساسات انقلابی مردم را بیشتر کند. دولت دیاس در همان دهه‌ی اول قرن بیستم از ظرفیت‌های رسانه‌ای سینما استفاده می‌کرد و با تولید فیلم‌های مربوط به سفر او به نقاط مختلف کشور، تبلیغات متعددی برای او انجام داد.

سینمای مکزیک به تبع انقلاب آن تا اوایل سال ۱۹۲۰ میلادی رونق داشت و بعد از آن ضعیف شد. اوضاع بد سیاسی، ورود گسترده فیلم‌های هالیوودی و پخش در بازار سینمایی مکزیک و نهایتا کاهش بودجه برای تولید فیلم داخلی، از عوامل این مسئله بود.

سال‌هایی که انقلاب مکزیک به انحراف کشیده شد، سال‌هایی بود که ایالات متحده آمریکا یعنی همسایه این کشور هم‌زمان با دخالت‌های نظامی و سیاسیش در امور این کشور، با صادرات گسترده‌ی فیلم به مکزیک در امور فرهنگی این کشور نیز دخالت می‌کرد. حجم این فیلم‌ها به‌اندازه‌ه‌ای بود که سال ۱۹۲۸ نزدیک به ۹۰درصد فیلم‌هایی که مکزیکی‌ها در سینما تماشا می‌کردند، تولید هالیوود بود.

مهم‌ترین مسئله درباره از بین رفتن تولیدات سینمای انقلابی مکزیک این بود که از طرف ایالات متحده آمریکا با تنها بازمانده رهبران انقلاب مکزیک یعنی پانچو ویلا دیداری شکل گرفت و قراردادی ۲۵هزار دلاری با او بسته شد. طی این مسئله قرار شد که او به هیچ کشور یا گروه دیگری اجازه‌ی تولید فیلم درباره‌ی انقلاب ندهد و این‌گونه همه‌ی فیلم‌ها درانحصار آمریکایی‌ها بود.

اوایل دهه‌ی سی میلادی و با بازگشت آرامش نسبی به مکزیک، چند سینماگر پرآوازه و مشهور به این کشور آمدند و زمینه‌ی تحولات تازه‌ی سینمایی را فراهم آوردند.

مهم‌ترین شخصیتی که به مکزیک پاگذاشت، «سرگئی آیزنشتاین» نظریه‌پرداز انقلابی و تدوین‌گر مشهور سینمای شوروی بود. او در سال ۱۹۳۰ به مکزیک آمد و به ساختن فیلم «زنده باد مکزیک» مشغول شد. اگرچه فیلم مذکور به دلیل کارشکنی تهیه‌ کننده آن به نتیجه مطلوب نرسید، اما حضور آیزنشتاین در مکزیک باعث شد که سینماگران مکزیکی از نزدیک با اندیشه‌ها و شیوه‌ی کار او آشنا شده و تاثیر بگیرند.

در این دهه سینماگران دیگری از روسیه و کوبا هم به مکزیک آمدند که البته اکثرا تفکری چپ‌گرا داشتند. حضور سینماگران خارجی از یک سو و حمایت‌های دولت جدید از سینمای تجاری این کشور از سوی دیگر باعث تحرک در سینمای مکزیک و ایجاد انگیزه‌ در جوان‌های سینماگر شد. اقتصاد کشور رونق گرفت و سینما نیز شکوفایی چشم‌گیری پیدا کرد. دهه‌ی سی میلادی آغاز یک دوره‌ی طلایی در سینمای کشور بود و تا دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ میلادی نیز ادامه داشت. عصر طلایی مکزیک با دو فیلم کمدی از «فراندو فوئنتس» باعث ظهور ژانری وطنی به نام «کمدیا رانچرا» نیز شد.

سال ۱۹۳۴ میلادی «لاثارو کاردناس» چپ‌گرا رییس جمهور مکزیک شد و ۶ سال در این مقام باقی ماند. او تغییرات زیادی در کشور انجام داد و به محبوبیت زیادی دست یافت. او به نقش دولت در زمینه ورود به سینما اعتقاد داشت. به همین دلیل حمایت مالی زیادی در جهت تولید فیلم، ساخت استودیو و تاسیس سالن‌های سینما انجام داد و با وضع معافیت‌های مالیاتی، ایجاد سازمانی برای جذب سرمایه‌های خارجی و اعطای وام جهت تأسیس استودیوی فیلم‌سازی، به رشد و گسترش سینما در مکزیک کمک کرد. اقدام مهم دیگر او نیز کاهش واردات فیلم از اسپانیا و آمریکا بود. تولید فیلم در مکزیک که در سال ۱۹۳۶ میلادی با ۲۵ فیلم همراه بود، در سال ۴۳ میلادی به ۷۰ فیلم و در سال ۱۹۵۰ میلادی به ۱۵۰ فیلم در سال رسید و به این شیوه، سینمای مکزیک بر بازار کشورهای آمریکای لاتین مسلط شد.

Roma

از عوامل مهم و تاثیرگذار دیگری که در پیشتازی سینمای مکزیک نقش داشت، حضور «لوییس بونوئل» کارگردان مشهور اسپانیایی در این کشور بود. او که پس از جنگ‌های داخلی اسپانیا و روی کار آمدن «فرانکو» تبعید شده بود، از اواسط دهه‌ی ۴۰ به مکزیک آمد و حدود بیست سال در این کشور زندگی کرد. او بیست فیلم در مکزیک ساخت که معروف‌ترین آن‌ها «فراموش شدگان»، «جمجمه بزرگ»، «بلندی‌های بادگیر»، «رابینسون کروزوئه»، «نازارین» و…. است.

حضور بونوئل در مکزیک و شیوه‌ی فیلم‌سازی او، در سینمای مکزیک تاثیر مهمی گذاشت و دگرگونی‌های عمیقی در صنعت سینمای این کشور به وجود آورد.

ایالات متحده که پس از جنگ جهانی دوباره توانسته بود به بازارهای اروپایی تسلط پیدا کند، حمایت‌های سینمایی خود از مکزیک را دریغ کرد و از آنجا که بخش‌های صنعتی این سینما از استودیو تا سالن‌های نمایش با سرمایه‌ی خارجی راه‌ندازی شده و یا مالکانی خارجی داشت، شدیدا آسیب دید.

سال ۱۹۵۸ میلادی، «آدولفو لوپز ماتئوس» رییس جمهور مکزیک شد و شش سال امور اجرایی را در دست داشت. دوره‌ی ریاست جمهوری او بحرانی‌ترین دوره سینمایی مکزیک بود. به دلیل نزدیکی تفکر او به مقامات آمریکایی، ورود فیلم‌های آمریکایی به این کشور دوباره زیاد شد و بر سبک‌ فیلم‌های این کشور نیز تاثیر زیادی گذاشت. بونوئل نیز در همین دوره از مکزیک به فرانسه رفت.

در سال ۶۴ میلادی نخستین مدرسه‌ی سینمای مکزیک به نام «مرکز مطالعات سینمایی دانشگاه» «CUEC» در دانشگاه مکزیک «UNAM» تشکیل شد که فیلم‌های کوتاه و بلند باارزشی ساخت. گروهی از منتقدان و استادان و فیلم‌سازان جوان، مجله‌ی «سینمای نو» را منتشر کردند، انجمن‌های سینمایی به وجود آمد و نخستین مسابقه‌ی سینمای تجربی برپا شد.

دهه ۶۰ میلادی در مکزیک رویش دوباره جریان فیلم‌سازی جوانی بود که کارش را ابتدا با مجله «سینمای نو» ‌آغاز کرده بود. درون‌مایه‌ بیشتر آثار کارگردان‌های جوان این دوره اجتماعی، سیاسی و انقلابی بود. از این‌رو دهه‌ی ۶۰ را می‌توان به عنوان بارورترین دوران سینمای سیاسی و انقلابی مکزیک دانست.

سال ۱۹۶۴، «گوستاوو دیاس آرداس» توانست در دوره‌ای که بحران‌های سیاسی و اقتصادی شدت گرفته بود، رییس‌جمهور شود. اعتماد و نزدیکی بیش از حد او به آمریکا، خشم و نارضایتی مردم و روشن‌فکران را برانگیخت و دولت نیز در مواجهه با این مسئله دست به تعقیب و بازداشت روشنفکران و سانسور فیلم‌ها و کتاب‌های انقلابی زد و بحران را تشدید کرد. آن سال دولت وقت به خاطر تظاهرات مردم علیه برگزاری المپیک در این کشور، مردم را به‌وسیله‌ی ارتش سرکوب کرد و تأثیر روحی منفی زیادی در فکر آن‌ها گذاشت.

فیلم‌سازها در این وضعیت بیکار نمانده و فیلم‌هایی پیرامون قیام خونین و خشونت‌بار دانشجویی تولید کردند.

یکی از تجربه‌های بدیع و نو در سینمای مکزیک و حتی سینمای جهان در این برهه رقم خورد. فیلم «آتنثینگو» به کارگردانی «ادواردو مالدونالدو» به این شکل تولید شد که روستاییان یکی از مناطق این کشور پیش قدم شده و برای تولید فیلم اقدام کردند. صدها روستایی که کارشان نی‌شکر بود، رویدادهای مربوط به چهل سال گذشته خود را را از طریق مصاحبه‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های مستند با صدای خود روی فیلم ثبت کردند و بعد یک فیلم باکیفیت از آن تولید شد.

در دهه ۷۰ میلادی و با روی کار آمدن «لوییس اچه‌وریا آلوارس»، دوباره سیاست دولتی شدن سینما پی گرفته شد و دولت در همه نهادها، موسسات و استودیوها، در زمینه توزیع و تولید فیلم امور را در دست گرفت و یک سینه‌تک ملی راه اندازی کرد و موجب تقویت سینما شد.

سال ۱۹۸۲ میلادی، سینماتک ملی مکزیک که بزرگترین مرکز آرشیو فیلم آمریکای لاتین به شمار می‌آمد، آتش گرفت و به کلی از بین رفت. در همین سال «میگل دولا مادرید اورتادو» رییس قوه مجریه شد و با سیاست‌های سینمایی او دوران احیا و بازسازی سینمای مکزیک آغاز شد.

اگرچه در سال ۱۹۹۱ میلادی، تعداد فیلم‌های تولیدی مکزیک به پایین‌ترین سطح خود از دهه‌ی سی رسیده بود و سالی ۳۴ فیلم تولید می‌شد، اما سینمای این کشور در بعد هنری آثاری تولید می‌کرد که باب طبع جشنواره‌‌های بین‌المللی اروپایی بود و جوایز متعددی نیز به دست آورد.

از اوایل دهه‌ی ۹۰، دولت نقش خود را در تولید فیلم به حداقل رساند و فیلم‌سازان به سرمایه‌گذاری بخش خصوصی روی آوردند. سال ۸۸ میلادی با پیروزی «کارلوس سالیناس دگورتاری» در انتخابات، دگرگونی عمیقی در اقتصاد مکزیک رخ داد. او سعی کرد سرمایه‌گذاران سینمایی را برای تولید محصولات مشترک از کشورهای دیگر به این کشور بیاورد و این اتفاق نیز افتاد، اما صنعت سینمای مکزیک با بحران تعطیلی استودیوهای فیلم‌سازی و سالن‌های نمایش داخلی روبرو شد و نهایتا برای بهبود اوضاع دوباره سرمایه‌گذاری‌های خصوصی کم شد.

در اواخر دهه‌ی ۹۰، مکزیک با بحران‌های سیاسی حادی روبه‌رو شد. حزب انقلابی که حدود ۷۰ سال حکومت را در دست داشت، در سال ۲۰۰۰ برکنار شد.

از اغاز دهه‌ی ۲۰۰۰ میلادی نیز با ظهور سینماگرانی چون «آلفونسو کوآرون»، «آلخاندرو گونسالس اینیاریتو» و «گی‌یرمو دل تورو»، سینمای مکزیک بار دیگر در صحنه‌های جهانی مطرح شد. این سه فیلم‌ساز از معدود سینماگرانی هستند که نامزدی اسکار نصیب‌شان شد و البته آن‌ها چند سال بعد به آمریکا رفتند و فعالیت‌های سینمایی خود را در آن کشور ادامه دادند. کوارون و اینیاریتو تنها فیلم‌سازانی هستند که هم جایزه‌ی «اسکار» را کسب کردند و هم جایزه «اتحادیه کارگردانان و تهیه کنندگان آمریکا» را به دست آوردند. این دو فیلمساز در کنار گیرمو دل تورو به ترتیب به خاطر فیلم های «جاذبه» (ساخته آلفونسو کوارون محصول ۲۰۱۳)، «مرد پرنده ای» (ساخته الخاندرو گونسالس اینیاریتو محصول ۲۰۱۴)، «بازگشته» (ساخته الخاندرو گونسالس اینیاریتو محصول ۲۰۱۵)، «شکل آب» (ساخته گیرمو دل تورو محصول ۲۰۱۷) و «روما» (ساخته آلفونسو کوارون محصول ۲۰۱۸) که به اتفاقات سال ۱۹۷۰ مکزیک می پردازد توانستند در ۶ سال ۵ اسکار کارگردانی را به مکزیکی ها اختصاص دهند. اگرچه خیلی ها این موضوع را در راستای دهن کجی دموکرات ها به سیاست های دیوار کشی دونالد ترامپ می دانند. پنج فیلم نام برده در این بازه زمانی توانستند ۲۱ تندیس اسکار را به خودشان اختصاص دهند که در این میان «مرد پرنده ای» و «شکل آب» توانستند به جایزه بهترین فیلم هم دست پیدا کنند. سینمای جریان اصلی امروز مکزیک کماکان تحت تاثیر آمریکا فیلم می سازد، اکران می کند و جایزه می گیرد. به طوری که کمتر نشانی از آرمان های انقلابی در آن نشانه ای هست.