به گزارش سوره سینما، اولین محصول قرارداد بسیار بزرگ میان استودیو آمازون و جاناتان نولان، مجموعه «پریفرال» (The Peripheral) بوده که اکنون در حال پخش از سرویس پرایم است. ساخت این سریال علمی تخیلی بر اساس رمانی با همین نام به قلم ویلیام گیبسون، از سال ۲۰۱۸ کلید خورد؛ نولان در این زمان هنوز تحت قرارداد «وستورلد» با شبکه اچبیاو بود. نولان چند ماه پس از ساختن فصل دوم این سریال، از اچبیاو جدا شده و به آمازون پیوست.
«پریفرال» (The Peripheral) داستان چند جوان در شهرستانی کم جمعیت در ده سال آینده را دنبال میکند. کاراکتر کلوئی گریس مورتز با وصل شدن به یک دستگاه VR درگیر ماجرایی جنایی در لندن ۲۱۰۰ میشود. جاناتان نولان تابستان امسال نیز مشغول ساختن اپیزود پایلوت «فال اوت» (Fallout) بوده و قرار است تا چند اثر دیگر را برای آمازون بسازد.
نولان به مناسبت پخش شدن «پریفرال» به گفتگویی با ورایتی نشست که در ادامه به بخشی از مصاحبه خواهیم پرداخت.
طرح ساختن «پریفرال» قبل از انعقاد قرارداد با آمازون بود. ایده اولیه از کجا شکل گرفت و چرا با استودیو آمازون؟
نولان: طرح را وینچنزو ناتالی برای اولین بار برای من مطرح کرد. ما پیشتر چند کار دیگر را با او جلو برده بودیم. روزی او به دفتر کار من آمد و گفت که پروژه ایدهآل خود را پیدا کرده است. او در ادامه گفت که با نویسنده رمان «پریفرال» چند جلسه داشته است. من از دوره نوجوانی با آثار گیبسون آشنا شدم و شیفته توانایی او در خلق دنیاهای تخیلی بودم. او یکی از بزرگترین مغزهای ژانر علمی تخیلی در آمریکا است.
وقتی سال ۱۹۹۹ به لس آنجلس نقل مکان کردم و مشغول به کار در هالیوود شدم، خیلی از فیلمها و سریالها از آثار او الهام میگرفتند. آثار او مملو از جزئیات، پیچیدگی و خلاقیت است. من سریال «فرد تحت نظر» (Person of Interest) را با الهام گرفتن از دنیای گیبسون ساختم؛ این حقیقت که روزی هوش مصنوعی به قدری پیشرفت خواهد کرد زندگی خود را پیدا خواهند کرد.
وقتی وینچنزو صحبت از پروژه ای از گیبسون کرد، من بدون لحظهای معطلی، گفتم پایهام.
با توجه به اینکه این سریال هم در دنیای امروز و آینده و جهانی شبیه سازی شده میگذرد، چه ترتیبی دادید تا شبیه «وستورلد» نشود؟
گیبسون مدت زیادی را در آینده سپری کرده است؛ در آینده نزدیکی که مشاهده میکنیم، نظامیان عادی یک سیستم هپتیک در ساعدشان قرار دارد. این امر که تنها رابط شهرستانیها با دنیای پیشرفته کلانشهرها، فقط یک سیستم هپتیک است، بسیار هوشمندانه و در خدمت پیشرفت قصه است. تصویری که در سال حدود ۲۰۳۰ نمایش داده میشود، یک پیش گویی نیست؛ ما احساس میکنیم که این قبیل اتفاقات قطعا رخ خواهند داد. از نحوه خرید دارو گرفته تا مایحتاج روزمره آشپزخانه، ما میبینیم که دنیای این افراد جدا افتاده از مدرنیته، تفاوتهای اساسی با دنیای کلانشهرها دارد. در ضمن گرمایی در آثار گیبسون وجود دارد که برای منی که در اطراف شهر بزرگ شدم، آشنا بود.
آیا برنامه بلندی برای ادامه دادن سریال دارید؟
فعلا در حد گفتوگو هستش. باید ببینیم که چه پیش خواهد آمد؛ وقتی اسکات و گرگ مشغول نوشتن فصل اول بودند، گیبسون نیز شروع به نوشتن قسمت دوم کتاب کرد. حال باید دید که دو نویسنده خلاق ما، چه مسیری را برای ادامه قصه، پیش خواهند گرفت.
بیل گیبسون در آثارش نشان داده است که توانایی بازی کردن با زمان را دارد. ما در این سریال نیز بستر این کار را داریم. من خیلی درباره سفر در زمان فکر کردهام، علی الخصوص در «میانستارهای» (Interstellar) ما با دنیای های متفاوت و سفر در زمان بازی کردیم و طی چند دفعهای که با فزیکدانان گفت و گو داشتم، فکر میکردم که ایدههای جالبی درباره سفر در زمان دارم. اما وقتی کتاب «پریفرال» را خواندم، متوجه شدم که بیل از همه بهتر سراغ این مسئله رفته است. او با هوشمندی تمام، تار پود قصه را در ایده سفر در زمان تنیده است. او بهصورتی سراغ این مسئله رفته است که برای مخاطب قانع کننده است.
البته مفهوم سفر در زمان نیز این پتانسیل را دارد که به ضرر داستانگویی تمام شود. اگر به دفعات در زمان سفر کنیم و مداما آینده را عوض کنیم، دیگر اتفاقات اهمیتی خواهند داشت؟ گیبسون نیز در قصههایش، با مقوله تغییر آینده بازی کرده اما او معتقد است که این تغییرات منجر به پیدایش دنیای موازی میشود. لذا دست ما برای شکل دادن به قصه این سریال باز است.
چند نکته درباره مصاحبه نولان و «پریفرال» لازم به ذکر است. اولاً نولان پاسخ نداد که چرا این سریال را با آمازون ساختند. دوماً وقتی مصاحبه گر ورایتی پرسید که فرق بین این سریال و «وستورلد» چیست، نولان یک صفحه حرف زد ولی از جواب طفره رفت. حقیقت این است که فصل اول «وستورلد» یک نیم تنه بلند تر از این سریال است. در آنجا (فصل اول و دوم) ما سفر در زمان نداشتیم، اما با مقوله شبیه سازی دنیاها روبرو شده بودیم. سوماً مثل روز روشن است که وقت کافی و یا بودجه خوبی برای تیم بازیگری در نظر گرفته نشده است. بیش از هشتاد درصد بازیگران اصلی «وستورلد» به درستی انتخاب شده بودند و توانسته بودند کاراکترها را در بیاورند، اما تقریباً هیچ کاراکتری در «پریفرال» درنیامده و لهجههای بومی بازیگران اصلی در آن شهرستان آمریکا مضحک است. البته این مسئله بیشتر نشانگر جهل و سهلانگاری هالیوود در شناختن مردم خارج از دو ایالت کالیفرنیا و نیویورک است. به نظر میرسد رسانههای آمریکایی سعی خودشان را می کنند تا این سریال بیش از چیزی که هست دیده شود.