به گزارش سوره سینما به نقل از کولایدر، این سایت به بهانه برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ به نقد فیلم سینمایی «فرار بهسوی پیروزی» محصول سال ۱۹۸۱ پرداخته است که چهل سال گذشته با محوریت فوتبال به کارگردانی جان هیوستون ساخته شد.
این سایت در این نقد نوشته است:
«چرا فیلم «فرار بهسوی پیروزی» بهترین فیلم مربوط به جام جهانی است؟ چراکه یک فیلم فوتبالی با قدرت ستارههای بزرگ است.
چه تب جام جهانی داشته باشید چه نداشته باشید، فیلم «فرار بهسوی پیروزی» به کارگردانی جان هیوستون بهترین فیلم برای تماشای محبوبترین رویداد ورزشی جهان است. این فیلم محصول سال ۱۹۸۱ یک درام تاریخی با بازی سیلوستر استالونه، ماکس فون سیدو، مایکل کین و اسطوره فوتبال پله، در میان گروهی واقعی از دیگر ستارههای محبوب فوتبال است.
این فیلم، داستان گروهی از اسیران جنگی متحد در طول جنگ جهانی دوم را دنبال میکند که قرار است یک مسابقه فوتبال نمایشگاهی (تبلیغاتی) را در برابر تیمی از بازیکنان آلمانی برگزار کنند که نتیجه آن درنهایت زندگی بازیکنان را برای همیشه تغییر میدهد.
«فرار بهسوی پیروزی» یکی از کمترین فیلمهایی است که جان هیوستون درباره آن صحبت کرده است، اما بااینحال با استقبال خوبی روبرو شد و هنوز هم ازنظر بسیاری بهترین فیلم فوتبالی است که تاکنون ساختهشده است.
ساختن یک درام سرگرمکننده در زمان جنگ کار آسانی نیست، اما «فرار بهسوی پیروزی» به نحوی موفق میشود که از مرز ترس و هیجان نیز عبور میکند. این فیلم یک فیلم سرگرمکننده است، درحالیکه خیلی هم به قلمرو سطحی مانند سریال «قهرمانان هوگان» منحرف نمیشود. برای دوست داشتن این فیلم لازم نیست طرفدار فوتبال باشید.
در این فیلم سیلوستر استالونه، مایکل کین و مکس فون سیدو با استار پاور یک فیلم فوتبالی را بازی میکنند.
مایکل کین نقش افسر ارتش بریتانیا و بازیکن حرفهای سابق فوتبال (جان کولبی) را بازی میکند. او توسط سرگرد فون اشتاینر (با بازی فون سیدو)؛ رهبر اردوگاه زندانیان، مأموریت مییابد تا تیمی از زندانیان دیگر خود را برای بازی با آلمانیها انتخاب کند. از طرفی فون اشتاینر نسبت به وضعیت اسفبار زندانیان متفقین خود ابراز همدردی میکند و این مسابقه را بهعنوان نشانهای از حسن نیت در نظر میگیرد اما مافوقهای او ایدههای دیگری دارند و مسابقه را به یک شیرینکاری تبلیغاتی برای نازیها تبدیل میکنند و بهطور ناعادلانه شانسها را در برابر تیم جان کولبی جمع میکنند. آنها برای بردن مسابقه هر کاری میکنند، از به خدمت گرفتن بهترین بازیکنان آلمان، رشوه دادن به داور و مجروح کردن بازیکنان متحد در شرایط بدشان!
سیلوستر استالونه، بعد از موفقیت راکی دوم، در «فرار بهسوی پیروزی» نقش زندانیان آمریکایی رابرت هچ را بازی میکند و در تیم متفقین بهعنوان دروازه بان بازی میکند و میخواهد از این موقعیت راهی فراری برای خود برنامهریزی کند.
استالونه در این فیلم بازی مناسب و البته غیرمنتظرهای ارائه میدهد. بااینحال، مایکل کین و مکس فون سیدو، جدیت و مهارتهای بازیگری کلاسیک را به ارمغان می آورند که بیشتر فیلم را هدایت می کند. شخصیت کین یک رهبر متفکر و اصولی است، در حالی که فون اشتاینر یک سرباز دلسوز در سمت اشتباه تاریخ است. هر دو مرد با موقعیت خود و نحوه مدیریت مسئولیت هایشان در محدوده اردوگاه مبارزه میکنند، تنش میان این دو شخصیت، عمق احساسی فیلم را بیشتر میکند و مخاطب میتواند با هر دو مرد در سطوح مختلف ارتباط برقرار کند.
«فرار بهسوی پیروزی» یکی از آن فیلمهایی است که تنها در دو ساعت توانسته خود را در ژانرهای مختلف غرق کند. در زمانهای مختلف حس و حال یک درام تاریخی، یک فیلم جنگی، یک فیلم هیجانانگیز و درنهایت یک فیلم ورزشی را دارد. این تنوع، از گرفتار شدن بیشازحد در جزئیات جلوگیری میکند و باعث میشود روایت فرار در سراسر فیلم به جلو حرکت کند. سیاست داخلی و دسیسه در یک اردوگاه زندانی، چه برای زندانیان و چه برای زندانبانان، یکی از جالبترین قسمتهایی است که فیلم به نمایش درمیآورد.
تفاوت میان دو فیلم «فرار بهسوی پیروزی» و «فرار بزرگ» که محصول سال ۱۹۶۳ (با بازی استیو مک کوئین، جیمز گارنر و ریچارد آتنبرو)، بسیار زیاد است، اما «فرار بهسوی پیروزی» طعم خاص خود را دارد و از «فرار بزرگ» تقلید نکرده است.
مسابقه فوتبال در فیلم هیوستون چیزی است که تماشای فیلم را لذتبخش میکند. ازآنجاییکه تماشاگران در طول فیلم، از برنامهریزی گرفته تا تمرین، تا گرم کردن قبل از بازی، تمام مراحل آمادهسازی برای مسابقه را دیدهاند، شروع مسابقه یک اکشن خوشایند است. تماشاگران میتوانند به طور موثری با بقیه جمعیت در جایگاهها بنشینند و از رقابت لذت ببرند. این نتیجه کاملاً رضایتبخش است.
در مورد ماهیت واقعگرایانه بازی فوتبال، تلاش برای بهکارگیری بازیکنان واقعی فوتبال در صحنه پایانی تا حد زیادی نتیجه داده است. بازیکنان در سطح جهانی از جمله پله، بابی مور، جان وارک، اوسی آردیلس (و تعدادی دیگر) نشان میدهند که یک مسابقه فوتبال واقعی چگونه باید باشد. برای دوستداران یک بازی زیبا، این یک تغییر خوشایند نسبت به رفتار فداکارانه صفحه نقرهای با ورزش است، چه قبل و چه بعد از اکران فیلم در سال ۱۹۸۱. حتی بازیکنان کمتر شناخته شده در دو طرف توپ همگی بازیکنان حرفهای فعلی و سابق هستند.
علاوه بر سبک دقیق بازی در زمین، نحوه فیلمبرداری صحنه نیز بر هیجان میافزاید. با نماهای متناوب از زمین و سکوها، تماشاگران میتوانند مسابقه را هم از دید بازیکنان و هم به عنوان هواداران در استادیوم تجربه کنند. این یک راه مؤثر برای هیجانانگیز نگهداشتن بازی است و تعلیق را در هنگام تماشای فیلم بسیار ملموستر میکند.
در طول فیلم صحبتهای زیادی در مورد معنای بازی وجود دارد. برای کین و زندانیان جنگی، این راهی برای بازپس گیری بخشی از حیثیتشان از آلمان هاست. برای رابرت هچ نشاندهنده یک فرار، برای فون اشتاینر نوعی شاخه زیتون و برای مافوق نازی او راهی برای اثبات تسلط خود بر زندانیان است. این یک استعاره لایه به لایه است که به فیلم عمق بیشتری نسبت به یک فرار معمولی را میدهد. در نهایت، با همه شانسها، تیم متفقین موفق میشود در مقابل تیم آلمان ایستادگی کند. در درجه اول این یک پیروزی اخلاقی است که طرفداران فرانسوی را با هیجان به داخل زمین میفرستد و به نتیجه نهایی فیلم منجر میشود.
به طور کلی، «فرار بهسوی پیروزی» راهی عالی برای گذراندن چند ساعت است و حس و حال یک فیلم کلاسیک دهه ۱۹۸۰ را دارد.»