سوره سینما – رضا منتظری : «سرهنگ ثریا» اولین ساخته سینمایی لیلی عاج جزو فیلمهایی است که بهواسطه روایت بی غل و غش، ساده و سر راست خود که برگرفته از حقیقت محض است ناخودآگاه مخاطب را با خود همراه، همدل و همسو میکند.
ازآنجاکه سینمای استراتژیک، مقاومت و یا دفاع مقدس در کشور ما اغلب معطوف به مردان بوده، این بار عاج توانسته با بهرهگیری از روایت بخشی از دردهای یک مادر مستأصل که سالها است فرزندش در دام فرقه منحوس رجوی گرفتار شده مادرانهای ناب خلق کند؛ مادرانهای در سایه جهاد نابرابر با منافقان؛ جهادی با دستهای خالی مادران در مواجه با تجهیزات منافقان؛ مادرانهای که در آن خشم و غیرت، عزم و همت زنان ایرانی در ستیز و پیکار با منافقان ملعون در درخشانترین حالت ممکن به تصویر کشیده است.
«سرهنگ ثریا» داستان واقعی مادری با نام ثریا عبداللهی است که فرزندش توسط گروهک منافقین ربوده شده و به پادگان اشرف منتقل شده است و مادر تمام تلاش خود را برای آزادی فرزندش از دست این گروهک شوم و تروریستی انجام میدهد.
موقعیت دراماتیکی که لیلی عاج در «سرهنگ ثریا» به تصویر کشیده در سینمای ایران همتا ندارد؛ هرچند که پیش از این برخی از فیلمسازان تلاش داشتند بخشی از سایه مهیبی که جنگ بر سر زنان این مرز و بوم در خاکریزها و پشت جبههها انداخته را به تصویر بکشند اما تاکنون کسی نتوانسته مادرانهای ناب از یک زن مقاوم خلق کند که یکتنه تمام زندگی خود را در راستای جهاد با منافقان به کار گرفته است و با دستهای خالی پشت در پادگان اشرف علیه مغزشویی و ایدئولوژی پست و حقیر فرقه رجوی فریاد میزند و خواهان ملاقات و آزادی فرزندش از چنگال این جباران و خونخواران تاریخ است؛ «سرهنگ ثریا» به درجهای از غنای مضمونی رسیده که میتوان آن را بهعنوان نمونهای کامل و کم نقص از نوع انعکاس نقش مادران و زنان در محور مقاومت و تلاش علیه ظلم و جور ستمگران تاریخ بر پرده سینما ارائه کرد.
«سرهنگ ثریا» دارای مضمونی بکر و عمیق است و به هیچ عنوان شبیه به هیچ یک از آثار سینمایی که تاکنون حول محور سینمای استراتژیک و مقاومت ساخته شده نیست؛ این فیلم ایدهای درخشان و هسته مرکزی بسیار قدرتمندی دارد؛ «سرهنگ ثریا» از منظر ساختار و محتوا موفقیتآمیز است و فیلمساز با چینشی دقیق و حسابشده روایتهایی از زندگی مادران و پدران، خواهران و برادران و خانوادههایی که از تمامی نسلها، فرهنگها و سنین و قومیتها هستند را در مواجهه با منافقان پلید کنار هم قرار داده و داستانش را پیش میبرد؛ نقش زنان در این اثر زنانه بسیار پررنگ است؛ زنان در این فیلم با بحرانی یکسان مواجه هستند و همگی چشمانتظار بازگشت عزیزانشان از چنگال اسارت فرقه منحوس رجوی ملعوناند؛ ارتباط شخصیتپردازی و سوژهای زندگی هریک از آنها نقطه عطفی در فیلمنامه است که در نهایت فیلم را برای مخاطب جذاب و دلنشین میکند؛ مخاطب با این خانوادهها همراه و همدل میشود و با ایشان احساس همذات پنداری میکند؛ عاج آنقدر صادقانه و صمیمانه روایتش را پیش میبرد که مخاطب با ثانیه به ثانیه فیلم همراه شده، با کوچکترین موفقیت کاراکترها شادان و با ذرهای شکست و سختی آنها ناراحت میشود.
در «سرهنگ ثریا» ما با زنانی مواجه هستیم که با وجود آن که از لحاظ سنی و فرهنگی با هم هیچگونه تشابهی ندارند، اما هریک در تنهایی خود به سر میبرند و این تنهایی و چشمانتظاری است که آنها را به هم متصل میکند. پس به طور کلی میتوان درونمایه فیلم را «درد تنهایی زنان» و «دوری از فرزندانشان» قلمداد کرد. همه شخصیتها در «سرهنگ ثریا» شناسنامه مجزایی دارند. درنتیجه با این که هر یک از شخصیتها در درون خود پر از پیچیدگی و تلاطمها روحی و روانی عمیق هستند، اما مخاطب آنها را میشناسد و با تکتک شخصیتهای فیلم رابطه عمیق عاطفی برقرار میکند.
علاوه بر مقوله مهم شخصیتپردازی که بینقص از آب درآمده، فضاسازی فیلم نیز بسیار عالی است. سکانسهای مربوط به حضور خانوادهها در گورستان اشرف، تلاشهای شبانه برای حضور در مقابل پادگان و… مخاطب را ناخودآگاه به آن اتمسفر میبرد و تمامی سبعیت فرقه شوم و پلید رجوی را پیش چشم مخاطب جان میبخشد.
فیلمساز تمام توان خود را به کار برده تا از جغرافیا، وقایع تاریخی و رفتارشناسی اجتماعی و حتی تحلیل روانکاوانه از آدمهای مختلف بهترین بهره را ببرد. فیلمساز با به تصویر کشیدن لحظات بسیار ساده نفس را در گلوی مخاطب حبس میکند. بهعنوان نمونه در سکانس مربوط به سال تحویل که خانوادهها چشمانتظار بازگشت و دیدار با فرزندانشان هستند به یک باره با قطع برق و حمله منافقان پلید تمام تصور دلنشین مخاطب برای شادی و به ثمر نشستن مبارزه مادران با دستهای خالیشان در هم میشکند.
بازیهای درخشان بازیگران فیلم به ویژه ژاله صامتی که قطعاً شایستگی دریافت سیمرغ بلورین دارد، وحید آقاپور و حتی سایر بازیگران کمتر شناختهشده فیلم ستودنی است؛ صامتی در «سرهنگ ثریا» بازی قدرتمندانه و خارقالعادهای را از خود ارائه داده که تاکنون در سینمای ایران کمتر شاهد این جنس از بازیها بودهایم.
طراحی صحنه و لباس فیلم نیز بهشدت عالی است به نحوی که در این حجم وسیع حتی یک گاف کوچک از طراح صحنه مشاهده نمیشود و بازسازی کمپ اشرف واطراف آن بسیار خوب آب درآمدت است؛ از فیلمبرداری علیرضا برازنده و قاببندیهای باشکوه و خلاقانهاش نیز نمیتوان بهراحتی عبور کرد.
با این همه «سرهنگ ثریا» ضعفهایی نیز دارد که نمیتوان به آنها اشاره نکرد؛ ریتم کند فیلم، تکرار برخی صحنههای زائد و اضافی و به ویژه پایانبندی اثر ازجمله این نقاط ضعف محسوب میشوند.
فیلمساز که همواره تلاش کرده تا در فیلمش پشت سیمخاردارهای اشرف بماند بهیکباره در پلان پایانی فیلم به تیرانا محل استقرار جدید منافقین منحوس میرود و فعالیت سایبری این شیادان را هنگام ناآرامیهای اخیر در کشور نشان میدهد، بیشک این اتفاق باعث میشود نحوه روایت که در تمام زمان فیلم از دید ثریا روایت میشد در هم بریزد چراکه قاعدتاً ثریا در تیرانا نیست و چنین تصاویری را ندیده است!
درنهایت ذکر این نکته ضروری است که منافقان یک «گروهک تروریستی» شناخته شده اند که ترور و کشتار ۱۷ هزار انسان مظلوم ایرانی تنها بخشی از عملکرد ننگین و غیرقابلجبران این گروهک در طی بیش از ۴۰ سال اخیر محسوب میشود. گروهکی مخوف که مرور مستندات تاریخی و بررسی کیفیت جنایتهای گسترده و عدیده آنها در مقایسه با سایر گروهکهای تروریستی در طول قرن اخیر و در سطح بینالملل حکایت از جایگاه نخست این گروهک تاکنون داشته و ملاحظه دقیق در عمق جنایتهای ایشان سبب میشود تا هر انسان منصفی، تروریستهای وابسته به تفکر «داعش» را در رتبه پایینتر از «سازمان مجاهدین» قرار دهد و ضروری است که سینمای ایران با تولید آثار متعدد علیه این گروهک منحوس تروریستی دست به روشنگری بزند.