سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۹ بهمن ۱۴۰۱ در ۳:۲۶ ب.ظ چاپ مطلب

«روایت ناتمام سیما»؛ ملال‌آور‌ و شعارزده

Revayate-Natamame-Sima

با اکران فیلم «روایت ناتمام سیما» به کارگردانی علیرضا صمدی در سینمای رسانه‌ها، رضا منتظری منتقد سینما به بررسی آن پرداخته است.

سوره سینمارضا منتظری : «روایت ناتمام سیما» داستان زندگی‌ یک زوج با بازی حامد کمیلی و آزاده صمدی بانام‌های آرش و لاله را روایت می‌کند؛ آرش استاد دانشگاه و چهره‌ای شناخته‌شده در فضای مجازی است و همسرش لاله نیز پزشک است؛ آن‌ها زندگی مالی موفقی دارند و در ظاهر خللی در زندگی زناشویی‌شان به چشم نمی‌خورد؛ به موازات روایت داستان این خانواده، دختر جوانی با نام سیما با بازی غزل شاکری را می‌بینیم که تا نیمه‌های پایانی دلیلی برای بودن او در داستان ارائه نمی‌شود و همین مسئله پرسش‌های زیادی را در ذهن مخاطب به وجود می‌آورد.

«روایت ناتمام سیما» به کارگردانی علیرضا صمدی یک گام رو به عقب برای این فیلم‌ساز محسوب‌ می‌شود؛ فیلمی که احتمالاً تنها بر اساس یک ایده ابتدایی شکل‌گرفته و به دلیل عدم پختگی و انسجام ایده به حال خود رها شده و سرانجام همان‌طور که از عنوان اثر پیدا است ناتمام به پایان می‌رسد و مخاطب را با انبوهی از پرسش‌های پاسخ داده نشده به حال خود رها می‌کند!؛ ازجمله اینکه چرا آرش چند سال قبل به ناگاه در روز عروسی‌اش با سیما در مراسم حاضر نشده و آن‌ها را ترک کرده است؟؛ چرا سیما پس از چند سال انتظار تازه یادش افتاده که بخواهد از آرش انتقام بگیرد؟ در فیلم منتشرشده علیه آرش، چه جزئیاتی افشا شده که باعث می‌شود مسئولان دانشگاه این‌طور علیه او موضع بگیرند؟ و بسیاری پرسش‌های بی‌پاسخ دیگر!

فیلم‌نامه «روایت ناتمام سیما» مدام حول یک محور دور می‌زند و همین اتفاق فیلم را بدل به اثری طولانی، کسالت‌بار و ملال‌آور بدل می‌کند.

اینکه برخی فیلم‌سازان به‌ویژه در جشنواره فجر چهل و یکم صرفاً با داشتن یک ایده اولیه مبادرت به تولید اثرشان کرده‌اند اتفاق تلخی است که بسیار شاهد آن هستیم اما مشکل اصلی این فیلم آن است که همین سوژه و ایده ابتدایی‌اش نیز بارها دستمایه تولید قرارگرفته و‌ فیلم‌ساز اگر اصرار به تولید چنین اثری داشت باید تلاش می‌کرد با پرداختی نوین فیلم خود را به اثری جذاب بدل کند و مخاطب خود را به چالش بکشد اما هرچه در «روایت ناتمام سیما» می‌بینیم تکرار مکررات است و بس!

روایت فیلم پر از حفره‌های عجیب است و منطقی در برخی کنش‌ها و واکنش‌های شخصیت‌های فیلم به چشم نمی‌خورد. گویا برای خود فیلم‌ساز تمامی مناسبت‌ها، رفتارها و کنش کاراکترها در هاله‌ای از ابهام بوده و به همین علت نتوانسته پرداخت درستی روی فیلم‌نامه داشته باشد.

Revayate-Natamame-Sima-Poster

فقدان شخصیت‌پردازی مناسب باعث می‌شود مخاطب با هیچ یک از شخصیت‌ها همراه نشود، با آن‌ها احساس همذات پنداری نداشته باشد و آن‌ها را درک نکند؛ در «روایت ناتمام سیما» رسماً همه‌چیز در سطحی‌ترین شکل ممکن باقی می‌ماند؛ به عنوان نمونه شخصیت آرش با بازی حامد کمیلی که قرار است نقش یک استاد دانشگاه و بلاگر معروف اینستاگرامی را بازی کند هیچ نمود و‌ مصداق عینی از هیچ یک از این شخصیت‌ها ندارد! آرش وقتی در کلاس درس درباره کنش ارتباطی هابرماس سخن می‌گوید تمام کوشش خود را به کار می‌برد تا خود را به عنوان یک استاد دانشگاه به مخاطب معرفی کند درصورتی‌که چنین تصویر و ذهنیتی از وی رسماً در مخاطب شکل نمی‌گیرد. آزاده صمدی که نقش لاله همسر آرش را بازی می‌کند و قرار است در این اثر به‌عنوان یک پزشک به مخاطب معرفی شود هیچ نمودی از این کاراکتر را با خود به همراه ندارد؛ از سوی دیگر هر آنچه در بازی مهران احمدی می‌بینیم تکرار نعل به نعل بازی‌هایی است در گذشته از او در ذهن داریم! فردی که فقط به منافع خود می‌اندیشد، دلال است و‌ برخلاف ادعاهایش بویی از رفاقت و دوستی نبرده و حتی حاضر است برای رسیدن به منافعش روی حیثیت دوست خود پا بگذارد!

«روایت ناتمام سیما» اثری شعارزده نیز هست؛ از ابتدا تا انتهای فیلم به کرات و به صورت گل‌درشت ماهیت زشت فضای مجازی به خورد مخاطب داده می‌شود! البته سال‌ها است که بسیاری از فیلم‌ها، سریال‌ها و… کوشش می‌کنند تا داستانی علیه فضای مجازی داشته باشند و به دردسر زا بودن و تنش‌آفرین بودن این فضا بپردازند اما اینکه این‌چنین گل‌درشت این شعارها بخواهند به خورد مخاطب داده شوند قطعاً نتیجه‌ای معکوس خواهد داشت!

از سوی دیگر گویا فیلم‌ساز به‌شدت تلاش داشته تا به مخاطبان اثر خود در رابطه با مکافات اعمالشان هشدار بدهد و به‌نوعی به آن‌ها پند بدهد که در این دنیا هرچه انجام دهند باید مکافاتش را پس دهند!

«روایت ناتمام سیما» رسماً یک ملغمه و آشفته‌بازار بی‌حدوحصر است که از نیمه پایانی فیلم ادامه تماشای آن برای مخاطب به‌شدت زجرآور می‌شود؛ چرا که تکلیف این اثر معلوم نیست و مخاطب نمی‌داند قرار است در این فیلم رسماً چه چیزی را مشاهده کند؛ یک درام خانوادگی؟ اثری در رابطه با تأثیرات بد و منفی فضای مجازی در دنیای امروز؟ فیلمی با محوریت مشکلات زنان؟ خلاصه هیچ‌چیز برای مخاطب روشن نیست چراکه فیلم‌ساز در آشفته‌بازاری که خلق کرده هر ثانیه به یک مسئله متوسل می‌شود تا بتواند مخاطب را با خود همراه کند اما درنهایت نه می‌تواند چینش مطلوبی روی کاراکترهای محدودش داشته باشد و نه به یک انسجام موضوعی برسد و همین باعث می‌شود این فیلم در قیاس با دو فیلم قبلی صمدی یعنی «بی‌نامی» و «صحنه زنی» در پایین‌ترین سطح قرار بگیرد!

درنهایت ذکر این نکته ضروری است که «روایت ناتمام سیما» به دلیل داشتن سوژه‌ای تکراری اما به شدت الکن، فیلم‌نامه‌ای عاری از منطق روایی، بازی‌های سطحی بازیگران و… قطعاً نمی‌تواند برای مخاطب جذابیتی به همراه داشته باشد.