سوره سینما – رضا منتظری : بیتردید جای پرداختن به جنایات هولناک گروهک تروریستی منافقین سالها است در سینمای ایران خالی به نظر میرسد هرچند که هر از گاهی در برخی از تولیدات به این موضوع اشاره شده اما پرداختن به آن کافی نبوده؛ خوشبختانه امسال در جشنواره چهل و یکم شاهد تولید چند اثر استراتژیک در خصوص این فرقه منحوس و پلید بودیم که برخی به صورت مستقیم و برخی دیگر به صورت غیرمستقیم اشاره به این جانیان تاریخ داشتند! بیشک «اتاقک گلی» یک سر و گردن بالاتر از بقیه فیلمهایی که تاکنون در این خصوص تولیدشده ایستاده است.
منافقین جنایتکار سالها در قتلعام مردم بیگناه ایران اسلامی دست داشتهاند و در جایجای برگهای تاریخ ایران اسلامی، نام مردان، زنان و کودکانی وجود دارد که بدون هیچگونه پیشینه سیاسی، قربانی ترورهای کور منافقین لعین شدهاند. منافقین در به شهادت رساندن زوار بیگناه در حرم حضرت امام رضا (ع)، کشتار مردم بیگناه در بسیاری از شهرها و استانهای کشور دست داشتهاند و البته همه اینها تنها بخشی از کارنامه سیاه منافقین است. آنها نهتنها سران نظام را هدف قرار میدادند، بلکه از کشتن و اعمال جنایت علیه مردم عادی نیز ابایی نداشتند. ازاینرو میتوان بر این امر صحه گذاشت که یکی از ضروریترین اتفاقات در حوزه فرهنگ و هنر ورود سینما و تلویزیون برای تولید فیلمها و سریالهای متعدد علیه این فرقه منحوس است تا جنایات آنها را برملا کند و چهره کریهشان را به دنیا نشان دهد؛ فعالیتهای خرابکارانه و عملیات نظامی مانند آنچه در عملیات مرصاد و تنگه چهار زبر اتفاق افتاد بخشی از تاریخ دوران دفاع مقدس و ایران اسلامی است که میتواند دستمایه تولید فیلمها و سریالهای متعدد قرار گیرد چراکه از نظر دراماتیک آنقدر بار محتوایی دارد که فیلمسازان به ورطه تکرار گرفتار نشوند و هر بار در فیلمها بتوانند بخش جدیدی از جنایت این گروهک تروریستی را به تصویر بکشند و در آگاهی بخشی و روشنگری اجتماعی نقش بسزایی ایفا کنند.
«اتاقک گلی» عاشقانهای ناب در سایه عملیات مرصاد است؛ در این فیلم قصه عشق شاهو با بازی تورج الوند و نامزدش خزال با بازی آناهیتا افشار را میبینیم ؛ شخصیتهای این فیلم مردم روستایی هستند و فیلمساز با تدبیری ویژه تلاش کرده تمرکز اصلی خود را روی مردم روستا و رزمندگان جبهههای نبرد حق علیه باطل معطوف کند و ازاینرو جز نمایی کلی از منافقین و ادوات جنگی آنها تصویر جزئیتری نمیبینیم. فیلمساز تمام تلاش خود را به کار برده تا دلاوری مردمان ایران اسلامی و دفاع نظامیان را در کنار هم نشان دهد.
به تصویر کشیدن ارتباط عاشقانه و عاطفی میان شاهو و خزال در لوای عملیات مرصاد ترفند دلنشینی است که اثر را برای مخاطب دوستداشتنی میکند؛ فیلمساز تمام توان خود را به کار گرفته تا ضمن اجرایی خارقالعاده و هدفمند، سوژهای ملتهب و انسانی را به تصویر بکشد.
داستان «اتاقک گلی» سرراست، بی غل و غش و ساده است؛ شاهو دلباخته خزال شده اما آقا مراد پدر خزال با وصلت آنها مخالفت میکند چراکه وی شاهو را در مرگ پسرش خسرو که هنگام عبور قاچاقی از مرز ترکیه کشته شده مقصر میداند؛ در ادامه شاهو بر اساس یک اتفاق با رزمندگان دفاع مقدس همراه میشود و تلاش میکند به مردم روستا که اسیر منافقین جنایتکار شدهاند کمکرسانی کند.
«اتاقک گلی» برخلاف بخش اعظمی از فیلمهای جشنواره که ریتمی کند و کسالتبار دارند و بهنوعی داستان خود را کش میدهند تا به زمان استاندارد یک فیلم سینمایی برسند، اثری قابلقبول از آب درآمده که ضرباهنگی مناسب و کوبنده دارد به نحوی که مخاطب از تماشای آن نهتنها احساس خستگی و کسالت نمیکند بلکه حتی یک لحظه نمیتواند چشم از پرده سینما بردارد!
انتخاب بازیگران فیلم عالی است؛ کارگردان «اتاقک گلی» بدون آنکه مانند برخی فیلمهای مرسوم و رایج سینمای ایرانی درگیر سلبریتیها شده باشد توانسته از بازیگران کمتر شناخته شده بازیهای درخشان و خارقالعادهای بگیرد که هنرنماییشان در قاب سینما بر دل و جان مخاطب مینشیند. تورج الوند در این فیلم بازی خلاقانه، زیرپوستی و درخشانی را از خود به نمایش گذاشته و از فیزیک، صدا و میمیک خود به خوبی برای نشان دادن موقعیتهای مختلف بهره میبرد؛ در جایی که با عشق خود خزال روبرو میشود برق عاشقانهای از چشمهایش ساطع شده و در لحظات عصبانیت آنچنان رگ گردنش باد میکند که گویی اجزای بدنش در حال انفجارند؛ بازی درخشانی که قطعاً لایق دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره چهل و یکم است!
«اتاقک گلی» اگرچه در ظاهر تلخ و ناراحتکننده به نظر میرسد اما عملاً بدل به فیلمی امیدبخش شده؛ در سکانس پایانی فیلم که شاید بتوان از آن بهعنوان شاه سکانس این اثر یاد کرد، شاهو در حالی کنار پیکر خزال میرسد که نوزادی را در آغوش دارد؛ حضور این نوزاد نویدبخش روزهای خوش در آینده میهن است و نشان از آن دارد که بعد از این مرگ و تلخیها باز هم باید به زندگی امید داشت و با امید به پیش رفت. لحظه تکان خوردن انگشتان خزال در دستان نوزاد تازه متولد شده تبلور نابی از عشق، امید، زندگی و جهاد است!
جلوههای ویژه میدانی «اتاقک گلی» جزو یکی از ماندگارترینها شده؛ در این فیلم انفجارهایی به نسبت بزرگ را شاهد هستیم که توانایی متخصصان به کار گرفته شده در این اثر را به رخ میکشند بهعلاوه آنکه فیلمبرداری، طراحی صحنه و طراحی لباس فیلم عالی شده و همه در راستای پیشبرد داستان فیلم به کار گرفتهشدهاند و دستبهدست هم داده و فضایی باورپذیر خلق کردهاند تا مخاطب خود را در آن اتمسفر ببیند و بتواند با یکایک شخصیتها همدلی، همذات پنداری و همراهی داشته باشد.
در نهایت میتوان به این مهم اشاره کرد که اولین فیلم محمد عسکری در مقام کارگردان زبانی به راستی سینمایی دارد و برخلاف بسیاری از فیلمهای این دوره جشنواره شبیه به تلهفیلم نشده است؛ فیلمساز در خلق استعارههایی عمیق با هرآنچه در اختیار داشته موفق عمل کرده؛ فیلم در لحظه به لحظهاش دلهره به مخاطب خود میاندازد و چهره واقعی جهاد و شهادت را برای وی عیان میکند؛ این فیلم از آثار مهم تاریخ سینمای ایران در حوزه دفاع مقدس است و ازاینرو باید به یکایک دستاندرکاران و سرمایهگذاران این اثر بهویژه در بنیاد فرهنگی روایت تبریک گفت.