سوره سینما – صبح چهارشنبه ۱۶ فروردینماه خبر درگذشت کیومرث پوراحمد؛ کارگردان با سابقه سینما منتشر شد، خبری تکاندهنده که با تلخی در جامعه سینمایی همراه شد و در نهایت به تایید همسرش رسید.
خیلی از ما شاید کیومرث پوراحمد را با فیلم «خواهران غریب» یا مجموعه «قصههای مجید» بشناسیم اما جهان بینی این کارگردان تنها درهمین آثار و دغدغه های کودکانه خلاصه نمی شد. پوراحمد کارگردانی بود که هرآنچه در دانشگاه از کارگردانی آموخته بود را با تمام تلاش فکری در آثار خود می گنجاند. کارگردانی که فکر، ایده و اجرا را به خوبی می دانست و از روی کاغذ، مقابل دوربین می آورد.
آثار به یاد ماندنی در کارنامه هنری این کارگردان فقید، حالا او را که دیگر در میان ما نیست؛ ماندنی تر می کند. «قصههای مجید»، «سرنخ»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه»، «صبح روز بعد»، «اتوبوس شب»، «شب یلدا» و چندین اثر دیگر، همه ما را یاد قاب های ماندگاری می اندازند که این کارگردان در ذهن هایمان ثبت کرده بود.
اما زیبایی ماجرا کجاست؟! از کیومرث پوراحمد نه تنها تفکرات و فیلم هایی که کارگردانی کرده است باقی مانده اند بلکه او از آن دست هنرمندانی بود که هرازچندگاهی مقابل دوربین هم می رفت تا تصویر فتوژنیک اش از یادها نرود. او در اکثر آثار خودش نیز ایفای نقش کرده بود. آخرین فیلمی که پوراحمد در تک سکانس آن بازی داشت، فیلم سینمایی «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی بود که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. در دوره چهل و یکم این جشنواره نیز آخرین فیلم کیومرث پوراحمد به نام «پرونده باز است» آخرین برگه از دفتر زندگی هنری او ورق زد و متاسفانه دو ماه بعد این دفتر بسته شد…
*کیومرث پوراحمد که بود؟
کیومرث پوراحمد ۲۵ آذرماه ۱۳۲۸ دیده به جهان گشود. اصالتا اصفهانی بود و تا جایی که می توانست اصالت خود را در آثارش نشان می داد. در مجموعه «قصههای مجید» بود که این اصالت نمود پیدا کرد و اتفاقا مادرش (پروین دخت یزدانیان) نیز با همان لهجه شیرین اصفهانی یکی از بازیگران اصلی این مجموعه بود. پوراحمد دانش آموخته رشته کارگردانی سینما بود و کار خود را با نقدنویسی به خصوص در ماهنامه فیلم آغاز کرد.
کمی بعد در سال ۱۳۵۳ تصمیم گرفت آنچه که آموخته است را تجربه کند. همان سال بود که با دستیاری در مجموعه تلویزیونی «آتش بدون دود» وارد سینما و تلویزیون شد.
سال ها در این مسیر فعالیت کرد و آموخت تا در سال ۱۳۵۷ فیلمنامه فیلم «قصه خیابان دراز» را نوشت و محسن تقوایی آن را کارگردانی کرد. پوراحمد اولین تجربه کارگردانی اش را با مجموعه «تابستان سال آینده» رقم زد که در سال ۱۳۶۰ تولید شد. پس از آن «باران»، «تاتوره»، «بی بی چلچله»، «آلبوم تمبر»، «گاویار»، «لنگرگاه» و «شکار خاموش» را برای سینما ساخت تا به مجموعه تلویزیونی «قصههای مجید» رسید، همان مجموعه ای که هنوز هم بعد از سی و چند سال برای مخاطب جذابیت های اولیه را دارد. یعنی ماندگارترین اثر کیومرث پوراحمد…
دو سال پس از موفقیت «قصههای مجید» این کارگردان فیلمی سینمایی با عنوان «صبح روز بعد» را بر اساس داستانی از «قصههای مجید»، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی ساخت. بعد از آن فیلمهای «سفرنامه شیراز»، «نان و شعر»، «به خاطر هانیه» در کارنامه کارگردانی و نویسندگیاش ثبت شد.
اما این کارگردان «خواهران غریب» را با بازی به یادماندنی مرحوم خسرو شکیبایی و سوژه ای تازه در سال ۱۳۷۴ روانه سینماها کرد، فیلمی که دومین نقطه عطف در کارنامه کارگردانی کیومرث پوراحمد به شمار می رفت. قطعه «مادر من» با صدای خسرو شکیبایی در کنار موسیقی به یادماندنی این فیلم، باعث شد هنوز هم آن را در بسیاری مواقع بشنویم. این فیلم بر اساس رمان «خواهران غریب» «اریش کستنر» به عنوان یک اثر اقتباسی تولید شد.
مجموعه تلویزیونی «سر نخ»، «برج» و «پرانتز باز» آخرین آثاری بودند که پوراحمد برای تلویزیون تولید کرد. پس از گذشت موفقیت «سر نخ» و دوری ۶ ساله این کارگردان از سینما، اینبار او به سراغ سوژه ای رفت که داستان آن الهام گرفته از زندگی شخصی اش بود؛ «شب یلدا» که در سال ۱۳۸۰ تولید شد و مجله فیلم و سینما آن را به عنوان یکی از صد فیلم برتر تاریخ سینمای ایران معرفی کرد. خود پوراحمد درباره این فیلم عنوان کرده بود: «شب یلدا پس از اکران کشف شد و دیده شد. من زیاد از دوستان و اطرافیان و غریبهها شنیدهام که فیلم را پنج بار، شش بار و شانزده بار دیدهاند. آقایی در سوئد به من میگفت فیلم را سی چهل بار دیدهاست.» البته او معتقد بود فیلمی مثل «شب یلدا» دیگر تکرار نمیشود، چون بخشی از هر فیلم، حدیث نفس است و از آنجا که دوز و درجه این حدیث نفس در «شب یلدا» در بیشترین حد است، دیگر تکرار نمیشود.
فیلم های «گل یخ» و «نوک برج» دو فیلم بعدی پوراحمد بودند که گرچه موفقیت «شب یلدا» را کسب نکردند اما از فروش هم بی نصیب نماندند. پس از این دو، این کارگردان به سراغ «اتوبوس شب» رفت، فیلمی دیگر باز هم با بازی متفاوت خسرو شکیبایی که می توانست سومین نقطه عطف در کارنامه کارگردانی این کارگردان باشد.
کیومرث پوراحمد، قصه «اتوبوس شب» را در طول ۹ ماه، پنج بار بازنویسی کرده. او که این فیلم را بر اساس «داستانهای شهر جنگی» اثر حبیب احمدزاده ساخته بود، در این باره گفته بود: «وقتی این کتاب را مطالعه کردم، داستان نوجوانی که چهل اسیر را از آبادان به ماهشهر میبرد، به قدری گیرا و جذاب بود که مرا به دنبال خود کشاند و گفت مرا بساز…»
پوراحمد در «اتوبوس شب» که به صورت سیاه و سفید پخش شد، مهرداد صدیقیان را به عرصه بازیگری معرفی کرد، گرچه او پیش از این فیلم، تجربه بازی در فیلم دیگری را داشت اما با «اتوبوس شب» و بازی که پوراحمد از او گرفته بود، دیده شد.
«پنجاه قدم آخر»، «کفشهایم کو؟»، «تیغ و ترمه» و «پرونده باز است» چهار فیلم پایانی کیومرث پوراحمد هستند که هر کدام به یک درام اجتماعی پرداخته اند. «تیغ و ترمه» نتوانست رنگ پرده سینما را ببیند و به اکران آنلاین رسید و آخرین فیلم پوراحمد نیز با عنوان «پرونده باز است» دو ماه پیش در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد اما هنوز اکران نشده است.
از دست رفتن کارگردانی با این سابقه درخشان و آثار به یادماندنی که هر کدام جای روزها تامل را به مخاطب می داد، می تواند اولین خبر تلخ سال در جامعه هنری کشور باشد. خبری که امیدواریم حداقل تا مدت ها تکرار نشود…