سوره سینما – هادی اعتمادی مجد: یوسف تیموری مشت ظاهراً سنگینش را حواله بازوی ایمان قیاسی می کند و او دردکشان، قصد دارد تا اجرای مسابقه را پی بگیرد، اما با یک کات سریع، اوضاع دوباره بسامان می شود! در موقعیت دیگری، تیموری که در طول هر قسمت، اصرار دارد قیاسی نسبش به هندی ها می رود، چهره او را شبیه نمونه ای از «پدر عروس هندی سختگیر» در کلیشه های بالیوودی می داند و او را ناگزیر می کند تا در میان تماشاگران به شیوه مردمان سرزمین هفتاد و دو ملت، با حالتی معذب، «نِهی نِهی» کند!
اینها تنها لحظاتی کوتاه از شوخی های-بخوانید بلاهای!- متعددی هستند که تیموری طی حدود یک ماه گذشته در قالب اجرای مسابقه «قهرمان» سر قیاسی آورده است. تاکتیکی که هرچند در مواردی به بی مزگی و لوس بازی منجر می شود، اما در نگاهی کلی، به داد این برنامه شبکه سه رسیده و آنرا از یکنواختی و رخوت نجات داده است. تا جایی که گاه زیر سایه حضور این کمدین و شوخی های بی حد و مرز او با مجری دیگر، خیلی ها شاید موقتاً فراموش کنند نسخه های اریژینال تر آن یعنی مسابقه تلویزیونی مهیج «بازیهای تایتان» The Titan Games با مجریگری سوپراستاری خوش مشرب مثل دوواین جانسون از شبکه NBC و نیز «امریکن نینجا واریر»American Ninja Warrior ، یا مسابقه Wipeout در شبکه ای بی سی و … به مراتب هیجان بیشتری دارند و آدرنالین ناب تری را تزریق می کنند. در همین حد اما، «قهرمان» فارغ از ادعاهایی چون بین المللی بودن، در زمینه سنجش و نمایش توانایی، سرعت عمل، ابتکار و استقامت بدنی شرکتکنندگان جذاب و سرگرم کننده است. مسابقه ای که طی یک ساعت و البته بضاعت آشنای پروداکشن های جام جم، با ریتم مناسب و مراحل دشواری که تدارک دیده و نَفس حضور بازیگری مثل تیموری، برای مخاطب ایرانی، انتخابی دیدنی است.
به «قهرمان» اعتماد کنید
«قهرمان»، مسابقه استعدادیابی شبکه سه در حالی روی آنتن رفته که از پخش نخستین مسابقه تلویزیونی در جهان ۸۵ سال می گذرد و البته که تلنت شوها عمری به مراتب کمتر هم دارند. با این وجود اما، امکان و رخصت «آزمون و خطا» برای این دست مسابقات را باید دیدگاهی آماتوری دانست. در واقع مخاطب علاقه مند امروز، حتی با وجود فیلترهای رایج در کشورمان، استانداردهای چنین مسابقاتی را خوب می شناسد و نمونه های نازل را بی رحمانه پس می زند.
بویژه اینکه احتمالاً خیلی از ما چندان دل خوشی از مسابقات تلویزیونی نداشته باشیم که عمده دلیلش نوع مواجهه دم دستی صدا و سیما با چنین قالب ارزان، اما پرمخاطبی از برنامه سازی است. تکرار، کپی کاری های بدون اعتنا به شاخصه های بومی و خلقیات ایرانی و در نهایت تهیه خوراک برای آنتن به هر قیمتی، اصولاً پاشنه های آشیل مسابقات تلویزیونی صدا و سیما هستند.
«قهرمان» هم اگرچه از آسیب آیتم های کپی کاری شده دور نمانده، اما تلاش سازندگانش در افزودن ایده هایی برای ایرانیزه کردن آن، موجب شده تا تبعات این تکرار، وبال گردنش نشود. با این وصف، تعبیه سلیقه ای برخی نمادهای فرهنگ و هنر ایرانی از جمله دار قالی در میانه دکور، تا حدودی زیادی نامرتبط با روح چنین مسابقه ای تلقی خواهد شد.
«قهرمان» اصول مهم در تدوین و تصویربرداری در مسابقات تلویزیونی را تا حد زیادی رعایت کرده. تماشاگر از واکنش لحظه ای حضار و همراهان شرکت کننده تا کنش های فرد مسابقه دهنده، ماهیت آیتم ها و ریزه کاری های دکور در چنین استودیوی وسیعی تا حرکات مجریان را در کمترین زمان در دیدرس خود دارد. ضمن اینکه در زمان آغاز هر رقابت، مکث و تمرکز غالب روی حرکات شرکت کننده قرار می گیرد. نمای معرف در شناساندن کلیت دکور به اندازه و کافی است و از لانگ شاتهای بی مورد که بیننده را به ناظر بی روحی بدل می کند، کمتر خبری است.
این ویژگی ها، بی شک همذات پنداری او با فرد شرکت کننده و درکش از اتمسفر استودیو را افزایش می دهد. گرچه گاهی شاهد کات های ناشیانه و اسلوموشن های کشدار هم هستیم که بی دلیل شبهه ممیزی، ایراد پخش یا آب بستن را پیش می آورد.
تایتل ها و تایمرها دقیق و موجز هستند، اما با این حال گرافیک برنامه در مقایسه با طراحی و رنگ بندی دکور تعریفی ندارد و از آن جا می ماند. خاصه آنکه یک وُله بشدت تکراری و ناکارامد، بخش های برنامه را بارها به هم پیوند می دهد. واگویی بصری نامناسبی که در پخش چند باره، چشم را می زند.
همچنین باید این ایراد را به قسمتهای ابتدایی مسابقه وارد دانست که با تعبیه آیتمهای بشدت دشوار و موانع طاقت فرسا، عملاً فرصت تداوم و پایندگی سوسپانس نزد بیننده را با شکست های پی در پی و زودهنگام شرکت کنندگان زائل کرده اند. به این معنی که در تایم کوتاه هر بار رقابت، هنوز ثانیه ای از آغاز حضور یک شرکت کننده نگذشته که به علت سختی آیتمها، بلافاصله در استخر آب سقوط می کند و لذت هیجان و همدلی با او، عموماً ناقص می ماند. این شیوه طراحی بخش های مسابقه هرچند بر سرعت ریتم افزوده، اما ناخواسته فرصت رخ نمایی شرکت کننده را مخدوش کرده است. بویژه آنکه گزاره «معرفی» برای بازیکنان ناکام، با انگیزه تسریع مسابقه حذف شده است و دوربین در نزدیک شدن به تک تک شرکت کنندگان و بازنمایی حال و هوا و روحیات هریک، معذوریتهایی دارد. معذوریتی که متأسفانه در شکل گیری احساس مشترک پیروزی یا ناکامی با رقابت دهنده، اثر منفی دارد.
چند نکته درباره مجریان
یوسف تیموری و ایمان قیاسی در همین قسمتهای پخش شده درست با هم چفت و هماهنگ شده اند. تعامل غیر مخربی دارند و مکمل یکدیگرند. پیاده سازی الگوی رفتاری جدی و شوخ هم روی این دو جواب مساعد داده است.
توانایی تیموری در تشخیص سریع تشابه چهره ها که قیافه یک شرکت کننده را شبیه به جوانی هوشنگ ابتهاج توصیف می کند و دیگری را ترکیبی از استالین و بهنام بانی تجسم می کند، در راستای شوخی های نوآورانه او تکراری نمی شود و چه خوب که در بستری محترمانه مطرح می شوند! او می تواند در دل یک مسابقه عبوس پر استرس، کوادکوپتر را حشره ای بزرگ بداند و بترسد مبادا بخواهد آنها را بگزد و برای دفع آسیبش مثل قدیمی ها وِرد «سیر و سرکه» بخواند! کنشمندی طنازانه ای که سردی و سختی فضا را تعدیل می کند.
هرچند او طرح ریزی مشخص و تعریف خاصی برای شوخی هایش ندارد، اما در همین حد هم کافی بوده تا در فضای مجازی، شیطنت های او در این مسابقه با تیترهایی چون «یوسف تیموری بد اخلاق میشود!» یا «تیموری وسط یک برنامه موهای مجری را زد!» ویو بخورد و وایرال شود!
از سوی دیگر، قیاسی که در غیبت اخیر احسان علیخانی، به عنوان مجری فرعی او در «عصر جدید» به بیننده معرفی شده، ولو اینکه در موقعیتی مشابه محمد حسین میثاقی جاگرفته، اما از انبوه واکنش های منفی و امواج دافعه دار، شبیه آنچه مجری «فوتبال برتر» گرفتارش شده، مصون مانده است. او تلاش می کند اسیر شوخی هایِ گاه دست چندم تیموری نشود و وقار لازم برای مجری مستر را حفظ کند.
ضمن اینکه برخی کات های به موقع در شوخی هایی که خیلی نمی گیرند، مثل برعکس پوشیدن کت توسط تیموری در قسمت اول یا درگیری فیزیکی نمایشی تیموری با او، این وقار را تضمین و تثبیت کرده است.