سوره سینما: محمدرضا رحمانی معتقد است توجه بیش از حد به فرم و تقلید از فیلم های شاخص سینمای جهان مشکل اصلی فیلم های کوتاه ایرانی است.
بنابر گزارش سوره سینما، محمدرضا رحمانی از جمله سینماگرانی است که از عرصه فیلم کوتاه به سینمای بلند راه یافته است. او فیلم های کوتاهی مثل «لاله ای برای گهواره خالی» (بیست دقیقه)، «بابا آب داد» (پنج دقیقه) و «عروسک» (۹ دقیقه) را کارگردانی کرده است. فیلم «عروسک» او در هشتمین جشنواره فیلم دفاع مقدس جایزه بهترین کارگردانی ویدیویی را دریافت کرد. رحمانی چندی پیش فیلم «دلخون» را بر پرده سینماها داشت. در ارزیابی فیلم های کوتاه با او به گفتگو نشستیم که ماحصل این گفتگو به شرح زیر است:
* فیلم کوتاه به نظر شما چیست؟
فیلم کوتاه، فیلم کوتاه است. مثل این که بگوییم بخواهیم قند را تعریف کنیم. قند، قند است. تعریف فیلم کوتاه همانقدر که ساده است، مشکل است. به طور کلی عمومیت یافته که می گویند فیلم کوتاه فیلمی است که زمانش کوتاه باشد.
* به نظر شما ویژگی و مشخصه اصلی فیلم کوتاه چیست؟
بزرگترین مشخصه فیلم کوتاه ایجاز و اختصار آن است. موجز بودن زبان تصویر است. در یک فیلم کوتاه صرفاً داستان نمی تواند مشخصه اصلی کار باشد. خیلی از فیلم های تجربی به صورت ضد داستان و یا جدا از داستان بیان می شوند و شاید نتوان برای این کارها داستانی تعریف کرد و فقط در فرم کاری صورت می گیرد. فیلم کوتاه مثل دو بیتی و رباعی است که باید در کوتاه ترین زمان آنچه را که می خواهیم بیان کنیم. همچنین می توان داستان گویی و ساختار یک کار سینمایی را در فیلم کوتاه تجربه کرد.
* تفاوت فیلم کوتاه با فیلم بلند جز در مدت زمان آن، دیگر در چیست؟
خلق کردن یک اثر در فیلم کوتاه چه در یک کار کوتاه داستانی و چه در یک کار کوتاه تجربی سخت تر از کار بلند است. در فیلم کوتاه هر حرفی را نمی توان زد. هر حرفی را باید در کوتاه ترین زمان زد و نباید حاشیه رفت. بیان محتوا یا حرف در یک زمان کوتاه بسیار سخت است. انتخاب این که در زمان یک فیلم کوتاه چه گفته شود سخت تر و نیاز به هوشمندی بیشتری دارد. در فیلم کوتاه به نوعی از داستان های فرعی پرهیز می شود. در واقع در فیلم کوتاه این ریسک بزرگی است که به داستان و شخصیت های فرعی پرداخته شود. موضوع اصلی باید در کار کوتاه مورد توجه قرار بگیرد و حواشی را کنار زد. در کار بلند می توان راه ها، میان برها و بیراهه های زیادی داشت اما در کار کوتاه باید کوتاه ترین راه را انتخاب کرد.
* به نظر شما بزرگترین مشکل فیلم های کوتاه ما در چیست؟
اول باید این نکته را در نظر بگیریم که فیلم کوتاه بیشتر جنبه تجربی دارد و خیلی شخصی دیده می شود. مخاطب اصلی فیلم کوتاه به نظرم در درجه اول خود فیلمساز است و سایرین در درجه بعدی قرار دارند. فیلم کوتاه یکی از مسیرهای یادگیری سینما است. اما به نظرم معضل بزرگ ما در فیلم کوتاه پایه های آن، یعنی اندیشه است. اگر در سینمای کوتاه مبنا را فیلمنامه و اندیشه قرار دهیم، در اندیشه دچار مشکل هستیم. خیلی از فیلم های کوتاه داستان یک فیلم سینمایی بلند یا داستان یک رمان را برای کار انتخاب می کنند. در صورتیکه موضوع فیلم کوتاه باید مناسب فیلم کوتاه باشد. خیلی از موضوعات فیلم های کوتاه مناسب فیلم کوتاه نیست. در بعضی مواقع هم موضوع و داستان اصلاً جدی گرفته نشده و به صورت ساده انگارانه با آن برخورد شده است.
مشکل بعدی به نظر من فرم گرایی افراطی در فیلم های کوتاه است. خیلی از فیلم های کوتاه از سینمای حرفه ای که به فرم خاصی رسیده اند تقلید می کنند. من و بسیاری از هم نسلانم یاد گرفته ایم که فیلم کوتاه را با سادگی بسازیم. ما مجبور بودیم به داده ها و اندوخته های خودمان قناعت کنیم. باید آنچه که می خواستیم از فضا به وجود بیاوریم به ساده ترین شکل و با توجه به امکانات محدودمان ارائه دهیم. در هر تجربه چیز جدیدی را امتحان می کردیم. من خودم به تجربه کردن اعتقاد زیادی دارم. هر فیلم یک تجربه است. فقط یک تجربه. همه اندوخته ها در یک فیلم جا نمی شوند.
* به نظر شما تهیه کننده در فیلم کوتاه چه تعریف و جایگاهی دارد؟ آیا اصلاً لازم است فیلم کوتاه تهیه کننده حرفه ای داشته باشد؟ و یا ورود تهیه کننده حرفه ای به فیلم کوتاه، دست و پای فیلمساز کوتاه را می بندد و روی خلاقیت او اثر منفی می گذارد؟
تهیه کنندگی فیلم کوتاه حتماً باید از طرف یک جایگاه دولتی مورد حمایت قرار بگیرد. اگر تهیه کنندگی حرفه ای برای فیلم کوتاه شکل بگیرد فیلم کوتاه به شکل حرفه ای در خواهد آمد و شاید بتوان روی برگشت سرمایه و انسجام حرفه ای آن حساب کرد. در حال حاضر جای خالی تهیه کننده حرفه ای فیلم کوتاه حس می شود. تهیه کننده فیلم کوتاه بر خلاف تهیه کننده فیلم بلند که باید به مسائلی مالی توجه کند، به ساختار و خلاقیت توجه دارد تا بتواند جایگاه خود را از نظر جشنواره ای پیدا کند و یک فیلم حرفه ای شناخته شود. در ضمن اگر تهیه کننده فیلم کوتاه شکل بگیرد، به اکران فیلم کوتاه هم کمک می کند. چون مسلماً قدرت تهیه کننده از کارگردان در عرصه نمایش بیشتر است. دیده شدن فیلم کوتاه نیاز به تهیه کننده های موفق دارد.
* حضور عوامل حرفه ای سینمای بلند در فیلم های کوتاه را چطور ارزیابی می کنید؟
اتفاق خوبی محسوب می شود. در واقع نمی توان میان عوامل فیلم بلند و فیلم کوتاه تقسیم بندی کرد. عوامل بلند در مقیاس کوچک تر در فیلم کوتاه حضور دارند. از فیلمبردار گرفته تا بازیگر. مسلماً انتخاب درست عوامل چه در فیلم کوتاه و چه در فیلم بلند به نفع کلیت کار تمام می شود. حضور عوامل حرفه ای سینمای بلند در فیلم های کوتاه به ساختار حرفه ای و بیشتر دیده شدن فیلم های کوتاه کمک می کند. در بعضی کشورها مخصوصاً آمریکا، ستاره های سینما بعد از هر فیلم سینمایی، در یک فیلم کوتاه یا یک تیزر یا یک ورک شاپ حضور پیدا می کنند و این برای آنها تعریف شده است. بد نیست ما هم از این فرصت ها در اختیار فیلمسازان کوتاه قرار بدهیم. البته به دلایل مالی همه نمی توانند از عوامل حرفه ای استفاده کنند. باید این را هم بگویم که گاهی حضور نابازیگران یا اصطلاحاً بازیگران طبیعی در فیلم کوتاه به این که در فیلم زندگی واقعی جریان داشته باشد کمک موثری می کند.
* شما از فیلم کوتاه شروع کردید و به دنیای فیلم بلند سینمایی راه یافتید. چقدر تجربیات فیلم های کوتاهی که ساختید در فیلم های بلندتان به شما کمک کرد؟ آیا اصلاً تأثیری داشتند؟
من همیشه گفته ام که تجربه فیلم بلندم را مدیون تجربه های فیلم کوتاهم هستم. همه عوامل، امکانات و منابعی که کارگردان یک کار بلند نیاز دارد تا ایده هایش را عملی کند، هیچگاه فراهم نیست. پس باید در روند تولید و اجرای یک کار بلند همیشه جایگزین داشت و با شرایط کنار آمد. در این مواقع تجربه های فیلم کوتاه به داد آدم می رسد. ما در فیلم کوتاه یاد گرفته ایم که از کمترین امکانات بیشتریت استفاده را ببریم. فیلم کوتاه به شما یاد می دهد که خودت را با شرایط وفق دهی. در عین حال خلاقیت خود را حفظ کنید. بسیاری از مسائلی که در سینمای بلند وجود دارد، در صورتی که کسی تجربه فیلم کوتاه داشته باشد برایش ساده تر حل خواهد شد.