سوره سینما – هدیه حدادیاصل: فیلم سینمایی «مصلحت» به نویسندگی و کارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه، این روزها روی پرده سینما در حال اکران است. فیلمی سیاسی که داستان آن در اوایل سال ۱۳۶۰ میگذرد.
در اوایل سال ۶۰ و بعد از انقلاب اسلامی، نظام سیاسی جدیدی مستقر میشود. در این زمان اختلاف سیاسی میان یکی از شخصیتهای بانفوذ نظام با فرزندش، آنها را در مقابل هم قرار میدهد که موجب تقابلی سخت در پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور میشود…. این خلاصهای از داستان فیلم سینمایی «مصلحت» است که در ادامه گفتوگو با کارگردان آن را میخوانید.
مهم نیست قصه از زاویه دید یک نفر روایت شود
* شما در «مصلحت» بارها زاویه دید را عوض کردهاید، گاهی از منظر دانای کل روایت میکنید و گاهی اول شخص میشوید و حتی ذهنیت کاراکتر «وحید رهبانی» را نشان میدهید، چرا ترجیح ندادید که با یک زاویه دید یکسان کار را پیش ببرید؟
شاید فکر میکردم که این کار، فیلم را جذابتر میکند. اصلاً مهم نیست که کدام زاویه دید وجود داشته باشد، مهم این است که چه چیزی باعث جذابیت بیشتر میشود. به دلیل اینکه قصه ما پیچیدگی دارد، شخصیتهایی در آن هستند که هر کدام با کارهایی که انجام میدهند قصه را پیش میبرند و ما میان آنها رفتوآمد میکنیم، فکر میکردم مهم نیست قصه از زاویه دید یک نفر روایت شود و این باعث شد این داستان پرقصه را بتوانیم بهتر روایت کنیم.
* با اینکه شاید پرداختن به داستانهای فرعی بعضاً برای مخاطب جذاب بوده و فیلمنامه شما هم میتوانست کمی مفصلتر به داستانهای فرعی بپردازد چرا بیشتر به داستانهای فرعی نپرداختید؟ تعمدی در کار بود یا بحث زمان فیلم مطرح بود؟
قطعاً فیلم ما داستانهای فرعی داشت و به اندازهای به داستانهای فرعی پرداختیم که داستان اصلی جلو برود. اما نمیتوانستیم خیلی وارد داستانهای فرعی شویم. حتی یک بخشهایی که بیشتر وارد داستانهای فرعی شده بودیم را در مونتاژ درآوردیم؛ چراکه حس میکردیم زمان فیلم نباید تا این اندازه طولانی شود. بالاخره زمان طولانی فیلم به اکران هم لطمه میزند و ممکن است سانسها را به هم بریزد. از طرفی مخاطب را هم خسته میکند. در نهایت به اندازهای به داستانهای فرعی پرداختیم که زمان فیلم بیش از اندازه طولانی نشود.
* تقریباً در تمام سکانسها از موسیقی استفاده شده است. علت نقش پررنگ موسیقی در این فیلم چه بود؟
البته همه سکانسها موسیقی ندارد؛ اما موسیقی در حجم زیادی از کار شنیده میشود. در کل سلیقه شخصی من ساخت فیلمهای پرطمطراق است و به نظرم در این فیلم موسیقی خیلی جذاب است و آقای فردین خلعتبری هم موسیقی فوقالعادهای ساخته که به خوبی روی فیلم نشسته است. در کل از نوع لنزها، زاویه نورپردازی و موسیقی متن میتوان فهمید که سلیقه من سینمای پرطمطراق است.
اگر سوژهای حرفی برای گفتن داشته باشد، دغدغهمند بهدنبال آن میروم
* فیلم شما از همان اکران در جشنواره حاشیههای زیادی را به دنبال خود کشاند و ممکن بود این حاشیهها فیلمهای بعدیتان را هم تحتالشعاع قرار دهد، اما شما یکسال بعد فیلم «هناس» را ساختید که با توجه به موضوع و ژانرش میتوانست باز هم حاشیههای خود را داشته باشد، چطور این ریسک را پذیرفتید؟
در گروهی که ما در آن کار میکنیم و در کل تیم سازنده، زمانی که که درگیر یک موضوع یا یک سوژه میشویم و گمان میکنیم که این سوژه جذابی است که حرف مهمی دارد و باید گفته شود، دغدغه مند به دنبال آن میرویم. البته که میدانیم چنین سوژههایی حاشیههایی دارد و حساسیتبرانگیز است و حتی سختیهایی دارد. شاید در خیلی از سوژهها چنین حساسیتهایی وجود نداشته باشد و کار در آنها ساده باشد؛ اما چون ما علاقه به این قبیل موضوعات داریم و عاشق سینما و چالشهای آن هستیم با همه سختیها به دنبال چنین سوژههایی میرویم و برایمان لذتبخش هم هست. خاستگاه ما این بوده که به سینما بیاییم و از این دست فیلمها بسازیم. حالا باید ببینیم تا چند سال دیگر این صبر و تحمل را برای ساخت چنین فیلمهایی داریم و میتوانیم ادامه دهیم.
حوزه هنری و اوج حرف ما را بهتر میفهمند
* کار کردن با سازمان حوزه هنری یا ارگانهای مهم دیگر در انتخاب سوژهها و تحمل سختی تولید آنها نقش دارد؟
اتفاقاً خوبی کار کردن با ارگانهایی مانند حوزه هنری و یا سازمان اوج این است که نسبتاً حرف ما را از جاهای دیگر بهتر میفهمند، اما حساسیتها از جاهای دیگر ایجاد میشود! من با این دو ارگان کار کردم و کار با هر دو برایم قابل قبول بوده است. اختلاف نظراتی داشتیم اما بالاخره به یک همزبانی رسیدیم و معمولاً آنها همراه بودند و از ما حمایت کردند.
* فیلمنامهای که در ابتدا به دست شما رسید گویا با تغییرات جدی شما همراه بوده، آیا میتوان گفت که در کل از فیلمنامه اولیه تنها یک روایت خطی باقی ماند و آنچه که اکنون میبینیم به طور کامل نوشته خود شما است؟
من تغییرات زیادی در فیلمنامه اولیه که به دستم رسید، ایجاد کردم. به عنوان مثال فضای پلیسی داستان را به آن اضافه کردم. البته پایانبندی و خیلی از جزییات دیگر را هم تغییر دادم اما قصه اصلی همان قصه اصلی فیلمنامه اولیهای است که به دست من رسید.
عاشق ساخت فیلم در ژانرهای مختلف هستم
* شما کارگردانی هستید که هر دو فیلمتان در ژانرهایی بوده که کارگردانان کمتری سراغ آن میروند، امروز هم که بحث تنوع ژانر در سینمای ما معضل بزرگی شده! به عنوان چنین کارگردانی که در این اوضاع دغدغه ساخت فیلم در ژانرهایی را دارد که ممکن است مخاطب آنها را پس بزند، چه نظری دارید؟
اولاً من عاشق ژانرهای مختلف هستم و شاید روزی آنقدر کارگردان پختهای شدم که بتوانم در ژانرهای مختلف فیلمهای خوب بسازم و این برای من به شدت ایده آل است. البته خیلی سخت است و مشکلات خودش را دارد. خیلیها در ایران تا پایان عمر هنری خود تنها همان ژانر یا فضایی را که خوب درک کردهاند، کار میکنند. اما من خیلی دوست دارم که ژانرهای مختلفی را تجربه کنم. «مصلحت» و «هناس» دو ژانر خیلی متفاوت از هم بود که من کار کردم. «هناس» یک ملودرام عاشقانه با رگههایی از سیاست بود و «مصلحت» یک تریلر سیاسی است. تنوع در ژانر میتواند مخاطب بیشتری را به سینما جذب کند. همانطور که در سینمای دنیا این راه جواب گرفته است. مخاطبان در هر کشور، آدمهای زیادی هستند که سلایق مختلفی دارند و این تنوع در ژانر باعث میشود که آدمهای مختلف با سلایق مختلف به سینما بیایند که باعث رونق سینما شود. متأسفانه سالهاست که سینمای ما در چند ژانر خیلی محدود کار میکند. باید ژانرهای مختلف وارد سینما شوند و مخاطب کم کم با آنها آشنا شود و بداند که ژانرهای دیگری هم هستند که وارد سینمای ما شدهاند و فیلمهای خوب در راستای آنها تولید میشود.
من به شخصه دوست دارم حتی در ژانرهای دیگر هم تجربه ساخت فیلم داشته باشم. تلاشم برای طرح بعدی کاملاً یک ژانر متفاوتی از دو فیلمی است که ساختهام.
* فیلم بعدیتان را هم با حوزه هنری کار میکنید؟ و قصد دارید در چه ژانری و با چه موضوعی باشد؟
چون هنوز طرحی که دارم به قطعیت نرسیده و در حال مذاکره است ترجیح میدهم که در مورد آن صحبت نشود.