سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۸ تیر ۱۴۰۲ در ۷:۳۶ ب.ظ چاپ مطلب
مهدی نصرتی در گفت‌وگو با سوره سینما؛

بارزترین خصلت «سوران» حق‌طلبی است

Mehdi-Nosrati-Sooran1

مهدی نصرتی؛ بازیگر نقش سوران در سریال «سوران» با اشاره به خصوصیت بارز در این کاراکتر گفت: حق‌طلبی، بارزترین خصوصیتی است که در شخصیت «سوران» حس می‌شود. من به شباهت‌های شخصیت‌ها فکر نمی‌کنم و تمرکزم را روی وفاداریم به باورهای کاراکتری که در حال بازی‌اش هستم، می‌گذارم.

سوره سینماهدیه حدادی‌اصل: سریال «سوران» از هفدهم خردادماه؛ هر چهارشنبه و پنجشنبه روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود. این سریال به‌عنوان یک اثر اقتباسی که برگرفته از رمان «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است، سرگذشت جوان آزاده‌ کُردی به نام سوران را روایت می‌کند که در التهابات دهه ۵۰ منطقه کردستان هیچ‌گاه تسلیم نمی‌شود.

مهدی نصرتی؛ بازیگر نقش «سوران» در این سریال، حرفه بازیگری را از اوایل دهه ۸۰ با تئاتر آغاز کرد و پس از مدتی در یک مجموعه تلویزیونی به نام «روشنایی دشت» مقابل دوربین رفت. پس‌ازآن در غیبتی چندساله از کار تصویر فاصله گرفت و وارد حرفه عکاسی شد اما بعد از نزدیک به ده سال بار دیگر مقابل دوربین رفت و در چند فیلم سینمایی حضور داشت. در سال ۱۳۹۴ نقشی در فیلم سینمایی «دربست آزادی» ایفا کرد و پس‌ازآن در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ در دو فیلم «لباس شخصی» و «ضد» به‌عنوان نقش اول به خوبی درخشید؛ اما فرصت دیده شدن او در این دو اثر که هنوز اکران نشده‌اند، گرفته شد! حالا مهدی نصرتی را این روزها در سریال «سوران» در نقش شهید امیر سعیدزاده (سوران) می‌بینیم که بار دیگر توانایی‌های بازیگری خود را به تصویر کشیده است. آنچه در ادامه می‌خوانید مصاحبه سوره سینما با این بازیگر در خصوص سریال «سوران» است.

*شما از حرفه عکاسی مستند و خبری وارد بازیگری شده‌اید، اغلب نقش‌هایی هم که ایفا کردید برایشان مابه ازای بیرونی وجود داشته است و شما برای هرکدام قطعاً تحقیقات زیادی کرده‌اید. چقدر تجربیات حرفه پیشین شما برای رسیدن به نقش‌هایتان به‌ویژه نقش «سوران» کمک‌کننده بوده است؟

به این صورت نبوده که از عکاسی وارد بازیگری شوم. چند سالی از بازیگری‌ام گذشته بود که به‌واسطه شغلم یعنی خبرنگاری، عکاسی را شروع کردم. به دلیل مسائل مالی همواره دنبال شغلی بودم که بتوانم در کنار بازیگری آن را پیش ببرم. تئاتر پولی نداشت و به‌هیچ‌عنوان منبع درآمد محسوب نمی‌شد. خبرنگاری هم با وجود جذابیت‌هایش، شغل وقت‌گیرتری نسبت به عکاسی بود. پس عکاسی را انتخاب کردم چراکه با روحیاتم سازگاری داشت. به مرور در آن پیشرفت کردم و جدا شدن از آن هم برایم سخت شد.

دانستن هر هنر دیگری می‌تواند در بازیگری کمک‌کننده باشد چراکه بسیاری از مفاهیم و تکنیک‌ها در عکاسی و سینما مشترک هستند. مضاف بر مسائل فنی، عکاسی خبری و مستند اجتماعی باعث آشنایی با آدم‌های متنوعی از طبقات مختلف جامعه در شهرها و روستاهای دور و نزدیک می‌شود، پس طبیعی ا‌ست که این موارد در بازیگری روزی به کار می‌آید.

Mehdi-Nosrati-Sooran2

هیچ بازیگری برای رسیدن به نقشش تنها نیست

*برای رسیدن به نقش «سوران» به جز کتاب «عصرهای کریسکان» چه تحقیقات دیگری داشتید؟ با کیانوش گلزار راغب و یا افراد دیگری که در آن روزها و شرایط زیست کرده‌اند، ملاقات کردید؟

در سینما بازیگر، برای رسیدن به نقشش تنها نیست. ‌قبل از من کارگردان سیناپسی از فیلمنامه و کتاب «عصرهای کریسکان» را خوانده بود و من با اضافه شدنم به گروه قبل از خواندن فیلمنامه اطلاعات کلی را دریافت کردم. بعد از خواندن متن با عباس ریاحی (نویسنده فیلمنامه) جلساتی داشتم و گفتگوها من را به شخصیت سوران نزدیک‌تر کرد. همچنین شنیدن تحلیل بازیگران مقابل هم باعث شد به فضای کار بیشتر نزدیک شوم.

در کنار این موارد فیلم‌های مستند آن سال‌ها را دیدم و بعد از خواندن کتاب «عصرهای کریسکان»، کتاب‌های دیگر ایشان از جمله «برده‌سور» را هم مطالعه کردم. همچنین با هموطنان کُرد که در آن دوره زندگی می‌کردند نیز مصاحبه‌هایی داشتم. حتی در طول مدت فیلمبرداری هم به این تحقیقات ادامه دادم.

 نبود حساسیتهای دست‌وپاگیر روی شهید سعیدزاده به من اختیار عمل داد

*اینکه شهید امیر سعیدزاده شهرت یا رده بالای نظامی مثل کسانی چون محمد بروجردی، مهدی چمران و یا مهدی باکری که از آن‌ها فیلم ساخته شده را نداشته است، چقدر کار شما را برای ایفای نقش سخت یا راحت کرد؟

راستش من در تمرین‌هایی که برای رسیدن به نقشم انجام می‌دادم، آخرین بخشی که به سراغش رفتم دیدن مستندهای مربوط به خود امیر سعیدزاده بود. چراکه اول لازم دانستم شخصیتی را که فیلمنامه‌نویس در اختیارم قرار داده است، درکش کنم. بعد از آن برای رسیدن به ظرافت‌های این شخصیت سراغ کتاب‌ها و فیلم‌هایی بروم که درباره ایشان است. دلیل این اختیار عمل داشتن، نبود حساسیت‌های دست و پاگیر روی این شهید بود. شاید اگر ایشان بین عوام بیشتر مطرح بود، کار ما هم به‌عنوان تیم تولید این اثر سخت‌تر و حساس‌تر می‌شد. در نهایت من تمام تلاشم را کردم که «سوران» هر چه بیشتر به شخصیت واقعی سعید سردشتی نزدیک شود.

*گاهی در سریال به ضرورت، نویسنده فیلمنامه و یا کارگردان بخش‌هایی از درام و یا شخصیت‌پردازی را نسبت به آنچه که در کتاب نوشته شده، تغییر داده‌اند مانند تغییر نام شهید سعیدزاده به سوران. در مقابل گاهی دیالوگ‌ها و بعضی موارد عیناً از کتاب وارد سریال شده، این موضوع برای کسی که کتاب را خوانده، شاید جذابیت و کشش بیشتری در قصه ایجاد کند، اما خود شما تا چه اندازه با آن موافق بودید و چقدر از این تغییرات و عدم تغییرات خواست خود شما بود؟ با توجه به اینکه بار باورپذیری نقش اصلی قصه بر دوش شما بوده است.

درباره بخش‌هایی از شخصیت و تفکر سوران که عیناً از روی شخصیت واقعی خود او نوشته شده بود، بحثی نداشتیم اما گاهی پیش می‌آمد که تحلیل من درباره واکنش سوران مثلاً به اتفاق خاصی با چیزی که نوشته شده بود، تفاوت‌هایی داشت. آن‌ها را مطرح و همیشه راهی برای انجامش پیدا می‌کردم که عملش در راستای اعمال قبل و بعدش باشد و اصطلاحاً رفتار فالشی نسبت به کلیت شخصیت سوران نداشته باشم.

Mehdi-Nosrati-Sooran3

بارزترین خصلت «سوران» حق‌طلبی است

*در فیلم‌های دیگر خود به عنوان مثال «لباس شخصی» و یا «ضد» (که همچنان منتظر اکران آن‌ها هستیم) ضدقهرمان بودن را در لایه‌های درونی دیگر تجربه کردید، بسیار شخصیت‌پردازی قوی‌ و باورپذیری داشتید به ویژه در «ضد». حالا در «سوران» یک قهرمان تمام‌عیار هستید که جنس آن با فیلم‌های دیگر خودتان متفاوت است، مرز بین این دو نوع قهرمانی را چگونه ترسیم می‌کنید و چگونه از پس آن برآمده‌اید؟

هر سه شخصیت «یاسر» در فیلم «لباس شخصی»، شخصیت «سعید» در فیلم «ضد» و شخصیت «سوران» در این سریال ذاتاً و روی کاغذ شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با هم دارند. وقتی می‎‌خواهم شخصیتی را بازی کنم در روزهای تمرینم و بعد از شناخت اولیه‌، به دنبال یک واژه کوچک و رسا می‌گردم که به عنوان کد ورود به درونیات آن شخصیت بتوانم خصلت‌های دیگر نقشم را روی آن بنا کنم.

«یاسر» بیشتر از دو شخصیت دیگر مغرور و خودرأی بود، «سعید» سیاسی‌تر از بقیه بود و بارزترین خصلت درباره «سوران» حق‌طلبی ا‌ست. هر سه این شخصیت‌ها برای رفتار خود دلایلی دارند که برای خودشان و شاید دیگرانی قانع‌کننده است. من سعی می‌کنم آن دلایل را کشف کنم. به شباهت‌های شخصیت‌ها فکر نمی‌کنم و تمرکزم را روی وفاداریم به باورهای کاراکتری که در حال بازی‌اش هستم، می‌گذارم. در چنین شرایطی خواه، ناخواه تفاوت‌ها حاصل می‌شود.

در «سوران» فرصت کافی برای نزدیک شدن به شخصیت وجود داشت

*در فیلم‌های «لباس شخصی» و «ضد» به دلیل وجوه سیاسی شاید  برای نشان دادن بسیاری از وجوه نقش‌های «یاسر» و «سعید» دست‌تان بسته بود اما برای قهرمان‌پروری نقش «سوران» قطعاً دست بازتری داشتید. چقدر برای شخصیت‌پردازی در مقابل نویسنده و کارگردان دست‌تان باز بود و اختیار عمل داشتید؟

خوشبختانه هم در فیلم‌های «لباس شخصی» و «ضد» و هم در سریال «سوران» مشکلی با ارائه و انجام ایده‌هایم به عنوان بازیگر نداشتم. در سینما شاید به دلیل زمان کم، ما مجبوریم به وجوه متفاوت شخصیتی نقش‌ها به طور کلی بپردازیم و به غیر از مسائل کلیدی، در بعضی مواقع شاید مجبور باشیم به سرعت و بدون تأکید از کنار بسیاری موارد رد شویم اما در سریال دستمان به دلیل زمان بیشتری که داریم باز است و فرصت بیشتری برای نشان دادن تنوع عواطف و احساسات نقش‌ها داریم. به عنوان مثال یکی از مهمترین تفاوت‌های پروژه «سوران» با دو پروژه مذکور، داشتن فرصت کافی برای نزدیک شدن به تنهایی‌های شخصیت سوران بود.

به نظر من، به طور کلی و بیرون از بحث سینما و تلویزیون، شخصیت واقعی آدم‌ها شخصیت تنهایی آن‌ها است. سروش محمدزاده کارگردان و عباس ریاحی نویسنده به‌خوبی و به اندازه به شخصیت‌هایشان نزدیک شدند و بخش عمده باورپذیری نقش‌های ما مدیون آن‌ها است.

Mehdi-Nosrati-Sooran4

برای ایفای هر نقشی، روی رسیدن به آن تمرکز می‌کنم 

*چه اندازه با «سوران» همذات‌پنداری کردید و خود را شبیه به او می‌دانید، ایفای نقش یک مبارز کُرد با همه زوایای خود (به عنوان مثال گویش) برای شما چقدر چالش ایجاد کرد؟

برای ایفای هر نقشی، روی رسیدن به آن تمرکز می‌کنم و به قدری رفتارهایشان را باور می‌کنم و به آن نزدیک می‌شوم که بعد از مدتی احساس می‌کنم که شاید خود من هم اگر جای آن شخصیت بودم، درباره بسیاری از اتفاق‌ها، همین واکنش را نشان می‌دادم. شاید روش سلامتی برای زندگی نباشد اما به هر حال فکر می‌کنم در بازیگری به من کمک می‌کند. به همین دلیل الان و بعد از اینکه سوران را بازی کردم، نمی‌توانم به این سؤال شما که چقدر خود را به سوران شبیه می‌دانم، جواب درستی بدهم. شاید جواب درست‌تر را می‌توانستم یک سال پیش و بعد از اولین خوانش فیلمنامه به شما بدهم؛ زمانی که هنوز به سوران نزدیک نشده بودم..

درباره لهجه کُردی هم دو ماه قبل از شروع فیلمبرداری با احمد جعفری (مشاور لهجه کُردی) که یکی از بازیگران گروه بود، تمرین کردم و در تمام ۶ ماه زمان فیلمبرداری هم تقریباً هر روز همه بازیگرها به همراه مشاور لهجه روی دیالوگ‌های سکانس‌ها کار می‌کردیم.

منم اون کسی که تا ابد به یادت می‌مونم…

*اگر خاطره‌ای شنیدنی از مرحوم حسام محمودی دارید، برایمان بگویید.

حرف زدن درباره حسام محمودی که آدمی همراه و دوست‌داشتنی بود، سخت است. ما با هم قرار کار تئاتر گذاشته بودیم و زمان تقریبی که برای شروعش تعیین کرده بودیم، مجلس هفتم حسام بود. یادش به خیر.

من بسیار اهل موسیقی‌ هستم و همیشه با توجه به روحیاتی که از دوستانم می‌شناسم یک موسیقی به آن‌ها معرفی می‌کنم و خوشحال می‌شوم وقتی می‌بینم آن‌ها هم مثل من از آن شعر و آهنگ خوششان می‌آید. یک مصرع از شعر آهنگی که به حسام معرفی کردم و او بسیار زیاد خوشش آمده بود، این بود: «منم اون کسی که تا ابد به یادت می‌مونم»