سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۷ شهریور ۱۴۰۲ در ۶:۵۸ ب.ظ چاپ مطلب
به بهانه درگذشت شهریار؛

بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم

Shahriar

امروز؛ ۲۷ شهریورماه در تاریخ رسمی کشور به عنوان روز شعر و ادب پارسی ثبت شده است، روزی که استاد شهریار؛ شاعر معاصر تبریزی چشم از جهان فروبست.

سوره سینما – «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا…» این مصرع یکی از معروف‌ترین اشعار سیدمحمدحسین بهجت‌تبریزی متخلص به شهریار است. شهریاری که سی و چهار سال پیش در چنین روزی؛ یعنی ۲۷ شهریور سال ۱۳۶۷ از دنیا رفت. به همین بهانه با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی بیست و هفتم شهریور ماه، عنوان روز شعر و ادب پارسی به خود گرفته است.

*به عشق زنده شدم تا که جاودان مانم…

‌سیدمحمدحسین بهجت تبریزی، شاعر معاصر در دی ماه ۱۲۸۵ در تبریز متولد شد. او اهل آذربایجان بود و علاوه بر زبان فارسی به زبان ترکی آذربایجانی نیز شعر سروده است. بعد از دوران کودکی و سپری کردن دوران راهنمایی، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون درس خواند. پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد اما حدود شش ماه قبل از گرفتن مدرک دکتری خود، به‌علت شکست عاطفی و ناراحتی ترک تحصیل کرد.

بسیاری از صاحب‌نظران بر این باورند که شهریار آوازه خود را مدیون سرودن شعر عارفانه «علی ای همای رحمت» و منظومه «حیدر بابا سلام» به زبان ترکی است. اما جدای از این باور، می‌توان گفت که از مهمترین ویژگی‌های شعر استاد شهریار، سادگی و شیوایی کلام او است. زبان شعری او در عین سادگی، معانی عمیقی دارد. سروده‌های شهریار همواره مناسب با نیاز جامعه و فضای موجود بوده است.

یکی دیگر از دلایل ماندگاری شهریار، انسی است که با قرآن داشته، قرابت و‌ نزدیکی شهریار به قرآن به وضوح در اشعار این شاعر هویدا است. غزلیات او متاثر از حافظ است و تخلصی که وی برای خود انتخاب کرده با تفال به دیوان لسان الغیب (حافظ) بوده است.

این شاعر معاصر اکثر اشعار احساسی خود را در قالب غزل سروده و با زبان شعر اندیشه‌هایش را بیان کرده، در کنار آن هم، با استفاده از سبک عراقی ویژگی‌های زمانه خود را تصویر کرده است.

شهریار به پیشکسوتی ایرج‌میرزا، به ویژه با توجه به اینکه پس از مشروطیت اولین شاعری بود که زبان کوچه و بازار را وارد شعر کرد، احترام می‌گذاشت و همیشه او را استاد خود می‌دانست. اما در عین حال منتقد اشعار او هم بود و مزاح را در شعرهایش نمی‌پسندید. تاثیرپذیری شهریار از ایرج‌میرزا به این شکل بود که او هم زبان کوچه و بازار را در شعرهایش آورد اما بدون مزاح و بیهوده‌گویی!

*با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست…

شهریار یکی از چهره های ماندگار در فرهنگ و هنر معاصر است که ساخت زندگینامه او برای هر فیلمسازی می توانست یک موهبت در کارنامه هنری اش باشد. اینکه تا پیش از کمال تبریزی چند کارگردان یا نویسنده قصد تصویر کردن زندگی محمدحسین بهجت تبریزی را داشتند، نمی دانم! اما کمال تبریزی قبل از سال ۱۳۸۴ تصمیم گرفت زندگینامه ای از شهریار را در قالب یک سریال بسازد. این سریال با عنوان «شهریار» طی سال های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ از تلویزیون پخش شد.

شاید بتوان گفت که سریال «شهریار» از معدود کارهای تلویزیونی در دهه های اخیر بود که علاوه بر عموم جامعه، اهالی فرهنگ و هنر نیز به صورت خاص پیگیر آن بودند. با اینکه در زمان پخش سریال، انتقاداتی به آن مطرح بود اما این سریال از این جهت که اولین گام جدی و مؤثر در پرداختن به شخصیت هنری و شعری استاد شهریار محسوب می شود به عنوان یک گام مهم و اثری جدی ثبت شده است. به عنوان مثال مریم بهجت تبریزی؛ دختر زنده یاد شهریار در زمان پخش سریال در مصاحبه ای گفت که این سریال اصلا زندگی پدرش را به تصویر نکشیده است! این در حالی بود که کمال تبریزی بارها در مصاحبه های مربوطه اعلام کرده بود که سریال «شهریار» برداشتی آزاد از زندگی محمدحسین بهجت تبریزی است.

در همان روزهای پخش نیز نقدهایی از سوی منتقدانی که اغلب با زندگی شهریار به صورت ویژه تری درگیر بودند، منتشر می شد. برخی از منتقدین باور داشتند که سطح علمی بالای شهریار در این سریال آنگونه که شایسته او بوده، نشان داده نشده است بلکه بیشتر به نبوغ شعری شهریار پرداخته شده و جلوه های سواد علمی او مغفول واقع مانده است.

در مثال دیگری از نقدها، می توان به کنگره شمس تبریزی پیش از انقلاب اشاره کرد که در تبریز برگزار می شود. دعوت نامه را خیلی دیر برای شهریار ارسال می کنند و او می گوید: «با خودم فکر کردم که چون این کنگره در تبریز برگزار می شود، اگر من شرکت نکنم موجب عدم اعتبار کنگره می شود. شب پس از اینکه نماز خواندم به یاد مولانا بودم، وقتی شروع به نوشتن مثنوی«مولانا در خانقاه شمس» کردم ابیات همانند قطره های باران از آسمان بر مغز من سرازیر می شد و من نمی توانستم همه ابیات را بنویسم.» این واقعه نیز در سریال به تصویر کشیده نشده است.

در همان روزهای پخش، کمال تبریزی در واکنش به تمامی نقدهایی که به سریال او شد، عنوان کرده بود: «هنگام تماشای آخرین قسمت سریال «شهریار»، خیلی احساس تنهایی کردم و متوجه شدم در اغلب نقدهایی که درباره‌ی این سریال نوشته ‌شد، یک نوع عصبانیتی وجود داشت و اغلب آن‌ها تنها به یک جنبه این سریال پرداخته بودند؛ همچنین بسیاری از رسانه‌ها به جای این‌که به ابعاد مختلف سریال «شهریار» بپردازند، تنها به انتقادات توجه کردند. نشریات زرد اعتراض را با تیتر درشت چاپ کردند ولی پاسخ مرا نه!»

Serial-Shahriar

از سریال «شهریار» هم مانند هر اثر دیگری خرده روایت هایی وجود دارد. از چگونگی تولید آن گرفته تا پاسخ عوامل به حواشی پیرامون سریال! در ادامه این گزارش قصد داریم به روایت هایی از کمال تبریزی؛ کارگردان اثر، اردشیر رستمی؛ بازیگر نقش جوانی شهریار و مرحوم سیروس گرجستانی؛ ایفاگر نقش پیری استاد شهریار بپردازیم.

کمال تبریزی در یکی از مصاحبه های خود عنوان کرده بود که قصد داشته غرور «شهریار» در میان شعرا را در این سریال نشان دهد. او در مورد جایگاه شهریار در جریان پیروزی انقلاب اسلامی می گوید: «علی‌رغم این‌که شخصیت شهریار بسیار عمیق است، اما جنس کلامش بسیار مردمی است. بسیاری از اشعار شهریار به فولکور نزدیک ‌می‌شود و برای همین در اذهان مردم باقی‌مانده است.»

بخشی از سریال «شهریار» که با مخاطب عام ارتباط برقرار کرد، باعث شد تا افرادی که اشعارش را نخوانده‌اند به سراغ دیوانش بروند یا از خانه او به عنوان موزه بازدید کنند. تبریزی به این نکته هم اشاره می کند که ما درباره شخصیت هنرمند شهریار تابو درست کرده‌ایم و می گوید: «از آنجا که ما مدام با دیوان این شاعر روبه‌رو بوده‌ایم، به جزییات زندگی و شخصیت شهریار دست پیدا نکرده‌ایم؛ اما برای فیلمساز مهمترین مساله نشان دادن همین جزییات است.»

تبریزی درخصوص انقلابی بودن استاد شهریار نیز توضیح می دهد: «شهریار جزو دسته‌ای است که ابتدا به شکل طبیعی در مقابل انقلاب مقاومت کردند ولی بعد، انقلاب را فهمیدند و با آن همراه شدند. او از جمله افرادی است که به سرعت با انقلاب همراه می‌شود، چرا که شاعر با عامه مردم و در بین مردم بوده است. بنابراین به سرعت با دیدن بسیجیانی که روانه جبهه می‌شوند، شعر خود را می‌گوید. از طرفی نشان دادن فردی انقلابی که به خانه شهریار پناه می‌برد در این سریال با هدف ترسیم وضعیت سیاسی آن دوران صورت گرفته و یک شاهکار محسوب می‌شود؛ چرا که دختر شهریار پیش از این به ما گفته بود که پدرش از ۴۰ سالگی دیگر از خانه بیرون نرفته بود. ما با ظرافت و دقت به این صحنه‌ها رسیده بودیم. در واقع شهریار هم در جامعه روشنفکری و در هم در بین توده مردم حضور داشته است و ما در تمامی قسمت‌ها سعی کردیم این ویژگی را به تصویر بکشیم.»

*از زندگانی‌ام گله دارد جوانی‌ام…

گرچه کمال تبریزی روایت جذابی را از زندگی این شاعر ایرانی ارائه کرد؛ اما  این سریال با یک شگفتی همراه بود. اردشیر رستمی؛ طراح شناخته شده، بازیگر نقش شهریار در ایام جوانی در این سریال بود. کسی که از لحاظ ظاهری نیز شباهت قابل قبولی به استاد شهریار داشت و از طرفی به خوبی توانست نقش او را ایفا کند تا اندازه ای که تقریبا برای همه مخاطبان سریال، باورپذیر بود. شاید این باورپذیری از ترک‌زبان بودن خود اردشیر رستمی نشات می گرفت اما اینکه او هم یک هنرمند است و دنیای هنر را به خوبی می شناسد انکارنشدنی است.

اردشیر رستمی در بخشی از گفتگوهایی که درمورد این سریال داشته با مرور نقشش، گفته است: «قبل از بازی در این سریال شخصیت شهریار را به خوبی می‌شناختم. با ساخته شدن این سریال، بخشی از مسیر زندگی من شکل گرفت. از نظر فکری قبل از این سریال ادبیات ایران و جهان را می‌شناختم و کتاب‌های زیادی هم نوشته بودم. انتخاب من در این سریال دو دلیل داشت؛ ابتدا به دلیل شناختم از ادبیات بود و دیگری دو زبانه بودنم. البته در آن دوران شباهت‌هایی هم به زنده‌یاد شهریار داشتم.»

رستمی همواره نقش‌آفرینی در مقام شهریار را یک افتخار بزرگ می داند و می گوید: «ایفا کردن نقش زندگی استاد شهریار حتماً برای هر انسانی یک افتخار بزرگ است و برای من نیز همین‌طور بود. ایشان در تاریخ ادبیات ایران یک استثنا است؛ به‌صراحت می‌گویم دانش او جز چند شاعر بزرگ نظیر حکیم نظامی، فردوسی، حافظ و سعدی در تاریخ ادبیات ایران، بی‌مثال است و دانش کسی به دانش شهریار نمی‌رسد. در ۲۰۰- ۳۰۰ سال اخیر، دانش هیچ شاعری به‌اندازه ایشان نبوده است.»

شاید اکثریت جامعه زنده‌یاد شهریار را با عنصر «عشق» در آثار او بشناسند، درحالی که ابعاد مختلفی در شخصیت و آثارش وجود داشته است که حتما خیلی ها از آن بی خبرند و در سریال «شهریار» نیز به آن پرداخته نشده است. اردشیر رستمی در اینباره معتقد است: «هر زمانی روایت خودش را از افراد خواهد داشت؛ اگر قرار بود تنها ابعاد علمی شهریار در سریال «شهریار» روایت می‌شد، شاید پربیننده نمی‌شد. کار فیلم و سریال هم این نیست که همیشه واقعیت را بگوید؛ حتماً بخش‌هایی اضافه و بخش‌های دیگری کم می‌شود تا اثر جذاب‌تر شود. البته اینجا زمان تعیین‌کننده است و هر زمانی روایت خاص خودش را دارد. مثلا اگر این سریال در دوره‌ی دیگری از تاریخ ساخته می‌شد حتماً یک اتفاق دیگر رقم می‌خورد.»

بازیگر دوران جوانی شهریار در بخش دیگری از گفتگوهای خود به این نکته اشاره می کند که اصلا آدم بازیگر و سینما نبوده و روند قبول این نقش را اینگونه توضیح می دهد: «ابتدا قبول این کار برایم سخت بود، اما با نشستی که با آقای تبریزی داشتم متقاعد شدم که این کار را انجام بدهیم. یکی از دلایل اصلی پذیرفتن این نقش شاعر بودن شهریار بود. من یک شهریار شناس هستم، شعر را هم خوب می شناسم و شاید کسی جز من نمی توانست این نقش را با شناخت همه جوانب آن بازی کند. دلیل دومم برای انتخاب این نقش دوزبانه بودنم بود. من ترک زبان هستم و همانند شهریار می توانستم با همان لهجه صحبت کنم. ذهنیت خودم از شهریار را جلوی دوربین بردم و با تأیید کمال تبریزی و نقاط مشترکی که با هم به آن می رسیدیم، کار را ادامه می دادیم.»

رستمی می گوید که مخاطب در سریال «شهریار» روایت او و کمال تبریزی را از شهریار می بیند. اما روایتی که دستِ بازی برای پردازش آن وجود نداشته است و آن ها نمی توانستند روایتی غیر از خود شهریار را در سریال تصویر کنند. این بازیگر در این خصوص بیان کرده است: «ما تا حدودی می توانستیم روایت خودمان را بیرون بکشیم. در نهایت خود شهریار است که باید حرف خودش را بزند.»

*پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند…

زنده یاد سیروس گرجستانی در سریال «شهریار» نقش دوران پیری این شاعر را بازی می کرد. کمال تبریزی درخصوص انتخاب این بازیگر برای نقش شهریار گفته است: «یادم هست سیروس گرجستانی برای پذیرش نقش شهریار ابتدا قدری تردید داشت و می‌گفت ایفای نقش شخصیت‌های واقعی دشوار است اما بعد از گفت‌وگوهای مفصلی که داشتیم سرانجام پذیرفت. گفتم چطور شد قبول کردی؟! گفت چیزهایی که از نقش می‌گویی و شهریاری که تعریف می کنی مرا یاد پدرم می‌اندازد. پدرم را می توانم خوب بازی کنم! و خوب بازی کرد.»

اما روایت هایی هم از خود گرجستانی درخصوص این نقش موجود است. او بارها در گفتگوهای مختلف گفته بود که برای ایفای نقش «شهریار» اولین و آخرین گزینه بوده است. همچنین درباره نزدیک شدن به نقش شهریار نیز توضیح داده بود: «شعرهای استاد را حفظ کردم. روی شخصیت او مطالعه داشتم و در کل سعی کردم به طرق مختلف او را بشناسم.»

مرحوم گرجستانی، استاد شهریار را یکی از بزرگترین شعرای ایران می دانست و به همین دلیل شخصیت او برایش جذاب بود. گرجستانی در جایی گفته بود: «هر چه بیشتر درباره شهریار مطالعه می‌کردم، بیشتر به او جذب می‌شدم. کارگردان هم کاست‌هایی به من راجع به استاد داد که آن‌ها را گوش کردم. جالب اینکه وقتی درباره استاد شهریار مطالعه کردم متوجه شدم که او شباهت عجیبی به لحاظ فیزیکی، راه رفتن، نوع نگاه و گویش با پدر من دارد. اینگونه بود که بیشتر از قبل مجذوبش شدم. با ایفای نقش شهریار، گویی نقش پدر خودم را بازی کردم. من از تهران برای بازی در نقش شهریار به تبریز رفته بودم و برخی از بازیگران هم آذری بودند. وقتی با الهام از پدرم یکسری کارها را انجام می‌دادم، برای آن‌ها عجیب بود و می‌گفتند که شهریار هم دقیقاً همین کارها را انجام می‌داد.»

*بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم…

سریال «شهریار» یکی از منابع تصویری مهمی است که بخشی از زندگی محمدحسین بهجت تبریزی را نشان می دهد. شاید به گفته منتقدین و شهریارشناس ها همه ابعاد زندگی و شخصیت او در سریال نیست اما به هر حال می توان به عنوان یک مرجع به آن رجوع کرد. شهریار هم انسان بوده و طبعا اشتباهاتی داشته، دردهایی متحمل شده و گاهی این دردها حاصل اشتباهات خودش بوده؛ مثل تمام آدم‌ها! اما گاها سریال «شهریار» یک هاله تقدس دور شخصیت شهریار می کشید که البته کارگردان و بازیگر آن باور داشتند چیزی که درخصوص این شخصیت باید ببینیم احترام او به دیگران است.

همین امر شاید به عنوان پررنگ ترین بُعد استاد شهریار توانسته ابعاد دیگر شخصیتی او را بپوشاند و این شاعر را به یکی از شعرایی بدل کند که اشعارش برسر زبان هاست، شاعری که آنقدر برای شعر ایران اهمیت دارد که روز درگذشتش را به عنوان روز شعر و ادب پارسی در تقویم ایرانی ثبت می کنند…