سوره سینما – حمید غفاریان: «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» فیلمی که در سال نودوپنج به کارگردانی عبدالرضا کاهانی ساخته شد، فیلمی که در کنار فیلم «خانم یایا» و «استراحت مطلق» جزو ضعیفترین فیلمهای کارگردانش است، فیلمسازی که در شرایطی خود را قرار داد تا «سانسور» را سپر فیلمهای بدش کرد و از این راه برای خود صاحب یک جایگاه شد اما حالا با دیده شدن این فیلم و واکنشها به ضعف جدی ساختاری و محتوایی آن، نوع دیگری از برخوردها با وی را رقم زده است، به طوری که برخی از منتقدان حامیاش هم از او اعلام برائت کنند.
فیلم روایت سه زن را دارد که به دنبال اخاذی از مردان هستند تا بتوانند امورات خود را پیش ببرند اما فیلم از حجم بالای آشفتگی و ضعف کارگردانی در اجرا بهشدت آسیب دیده است و دوربین میخواهد واقعگرایی از شرایط این سه زن را در موقعیتهای مشابه داشته باشد که دست هرکدام از آنها هم رو است، فیلمنامه ابتدا از شخصیتپردازی و خلق درام آسیب میبیند و بعد در گرهافکنی و گرهگشایی که حلقه اصلی درام است و این حلقه اصلاً در فیلمنامه و داستانپردازی جایی ندارد و تنها دوربین به دنبال بازیگران است ، دائماً هم از صحنههایی صحبت میشود که در فیلم نیست، پس منطق ساخت چنین فیلمی برای پرده بزرگ که مانند نمایش رادیویی از وقایع میگوید، چیست؟! یک نمایش رادیویی از گذشته و حال و آینده آدمهایی که همه تیپ هستند و نمود عملکردشان را باید در خارج از فیلم جستجو کرد، حتی تلاش فیلمساز برای ربط شخصیتها به هم به جایی نمیرسد.
فیلم فاقد هرگونه عنصر پیش برنده داستانی است که مخاطب آن را بگیرد و سرنوشت آدمها برایش مهم باشد ، حتی اضافه شدن شخصیتهایی با بازی مهران غفوریان و سحر دولتشاهی هم نمیتوانند به باتلاقی که فیلم در آن دست و پا میزند کمک کنند و غفوریان که در نقش جدی سریال «قورباغه» بسیار خوش درخشیده بود اما اینجا بسیار اجرای باسمهای دارد و سحر دولتشاهی به عنوان یک بازیگر خوب که در بسیاری از فیلمها میتواند مؤثر و یک اتفاق تازه باشد هم مانند سایر آدمها بین زمین و آسمان میماند و تکلیفش با حضورش در فیلم و نقشی که پذیرفته اجرا کند مشخص نیست.
عبدالرضا کاهانی که با هدایت معدودی از منتقدان یک طیف خاص همواره با تحسین مواجه میشد، در حباب همان سردوشی هایی که میگرفت به فیلمی رسید که جزو ضعیفترین آثار سینمای ایران محسوب میشود و نشان داد که نقش عوامل و نویسندهای مانند حسین مهکام که وی را همراهی میکرد بسیار مؤثر بود و خروجی این همکاری فیلمهای نسبتاً خوب و قابلملاحظهای چون «بیست» و «هیچ» را به دنبال داشت و شروع مسیر ساخت فیلمهایی که در فیلمنامه بسیار پر لکنت بودند که در اجرا هم این را با خود داشت از جایی شروع شد که وی خود را در قامت فیلمنامهنویس هم دید و حالا با «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» ثابت کرد که او فیلمساز مهمی هم دیگر نیست!