سوره سینما – محمدعلی حیدری : آذر شیوا، مری آپیک، فروزان، سپیده، گوگوش، طوطی سلیمی، آرام، فرشته جنابی، روشنک صدر و… با خواندن این نامها چه تصویری [از جایگاهِشان در سینما] در ذهنِمان تداعی میشود؟
پرسش اصلی ما این است؛ جایگاه خانمها در سینمای قبل از انقلاب چه بود؟ این جایگاه در بین مخاطبان آن دوره چگونه تعریف میشد؟
در این گزارش قصد داریم به این پرسشها بپردازیم. اینکه اساسا این تصویر در سینمای بعد از انقلاب دچار چه تحولاتی شد؟!
تصویری از زن در سینمای قبل از انقلاب وجود داشت که مولفه بزرگ و مهم آن نمایش برای ترغیب مخاطب به خرید بلیط سینما بود. خانمها، ابزاری برای جذب لذت و مولفه مهمی برای فروش یک فیلم بودند. آش آنقدر شور بود که -به نقل از بی بی سی فارسی- در دهه پنجاه شمسی ماهنامه «فیلم و هنر» در سال ۱۳۵۲ صدایش بلند میشود و در نقد این شرایط چنین مینویسد:
«تا سه چهار سال پیش تهران چنین نبود، در خیابانهای تهران تصاویر استریپ تیز به چشم نمیخورد. پلاکاردها تا اندازهای معین و مقرر اجازه برهنهگرایی داشتند، اما اکنون گویی دوربینهای فیلمبرداری فقط توانایی به تصویر درآوردن صحنههای سکسی را دارا هستند.»
خبرگزاری ایرنا در مطلبی با عنوان «سیمای زن در سینمای ایران؛ از خیال تا واقعیت» مینویسد:
«برخی از مورخان بر این عقیدهاند که نقش آفرینی ‘آسیا قسطانیان’ از ارامنه گرجی مهاجر در فیلم حاجی آقا آکتور سینما ساخته ‘اوانس اوگانیانس’ که در ۱۱ بهمن سال ۱۳۱۲ در تهران اکران شد، نخستین حضور زن در سینمای ایران است.
‘روح انگیز سامی نژاد’ با بازی در اولین فیلم ناطق تاریخ سینمای ایران به نام ‘دختر لر’، نخستین حضور رسمی زن در سینمای ایران را رقم زد.
فیلم دختر لر در سال ۱۳۱۲ توسط ‘اردشیر ایرانی’ و با همکاری ‘عبدالحسین سپنتا’ در بمبئی ساخته شد و سامی نژاد، نقش گلنار را بازی کرد.
سامی نژاد با نام اصلی ‘صدیقه’ در سال ۱۲۹۵ در شهرستان بم از توابع استان کرمان به دنیا آمد و در سال ۱۳۰۸ به همراه همسرش که کارمند استودیو امپریال فیلم بمبئی بود به هندوستان مراجعه کرد و در آنجا در فیلم دختر لر بازی کرد.
سامی نژاد برای بازی در آن فیلم با موجی از انتقاد شدید مواجه و این مهم موجب شد تا از سوی خانواده و آشنایان طرد شود و به کارنامه فعالیت هنری خود در سینما پایان دهد و در سال ۱۳۷۶ نیز در تنهایی دار فانی را وداع گفت.» [منبع: خبرگزاری ایرنا: کد خبر: ۸۰۵۴۹۱۲۳. تاریخ: ۳۰ بهمنماه ۱۳۹۱]
احمد طالبینژاد در گفتگو با ایرناپلاس چنین میگوید:
«قبل از انقلاب فقط سه خانم بودند که نامشان بهعنوان کارگردان در تاریخ سینمای ایران ثبت و ضبط شد. شهلا ریاحی نخستین بانوی کارگردان سینمای کشور است. دومین زنی که به کارگردانی روی آورد و از ایران هم رفت، مروا نبیلی بود که اولین اثرش «خاک بکر» نام داشت. کبری سعیدی که اسم مستعار شهرزاد را داشت در ابتدای فعالیتهایش بازیگر بود که بعد به فکر کارگردانی افتاد و یک فیلم بلند با عنوان «مریم و مانی» ساخت.» [منبع: ایرناپلاس. کد خبر: ۸۳۳۵۹۵۷۳. تاریخ: ۲۹ خردادماه ۱۳۹۸]
البته اگر بخواهیم آثار مستند را هم اضافه کنیم میتوانیم نام فروغ فرخزاد را در فهرست کارگردانان زن مستند در قبل از انقلاب برای مستند «خانه سیاه است» قرار دهیم.
قدرتالزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی متولد ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران بود. اگرچه او با ساخت فیلم مرجان، اولین کارگردان زنِ سینمای ایران شد اما این مسیر تا قبل از انقلاب مسیر ادامه داری نبود. به طوری که احتمالا حتی مخاطبان پر و پا قرص فیلمفارسیها هم نمیتوانند نام ۵ نفر را در میان مولفان خانم سینمای ایران به خاطر بیاورند. بدیهی است که اگر در میان همین نامها هم دنبال آثار تاثیرگذار برویم تعدادشان حتی کمتر هم میشود.
جایگاه «خانمها» در سینمای پس از انقلاب
بیاییم چند سوال دیگر را با هم مرور کنیم:
مقصود از جایگاه «خانمها» در سینمای پس از انقلاب (در قیاس با سینمای قبل از انقلاب) چیست؟
«زن» در سینمای پس از انقلاب صاحب چه نقش و مقامی شد؟
حضور خانمها در صنعت سینما و تولید در سینمای پس از انقلاب انقلاب (در قیاس با سینمای قبل از انقلاب) را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
ترویج نقشآفرینی زنان در سینما در حوزههایی مثل: کارگردانی، نویسندگی، تدوین، منشی صحنه، تهیه کنندگی و… (در قیاس با سینمای قبل از انقلاب) چگونه بود؟
آنچه برهمگان روشن است، تصویر «خانمها» در سینمای قبل از انقلاب تنها در قاب بازیگری جا میشود. به طوری که حضور ایشان یک نماد مهم در پوستر فیلمها و تبلیغات شهری بود. با وجود چند کار محدود، مخاطبان از «زنان» به عنوان کارگردان یا نویسنده یا… یاد نمیکردند.
آنچه مهم نبود «تالیف» بود. و آنچه اهمیت داشت، «زیبایی» بود. البته بودند در بین بازیگران کسانی که در حوزه بازیگری صاحب فکر و اندیشه بودند و اهل سواد. اما کمتر پیش میآمد فضای اظهار فضل پیدا کنند و استعدادهای دیگرشان را به رخ بکشند.
«تغییر» امر مهمی بود که در سینمای پس از انقلاب در همه جهات رخ داد. مهمترین آن تصویر «خانمها» و نگاه به نقش آفرینی آنان چه در پشت صحنه و چه در صحنه بود.
پس از انقلاب اسلامی، نقش زنان محدود به قاب دوربین و پوستر فیلم ها نشد… . زنان این بار در متن سینما حضور یافتند. «پوران درخشنده» اولین کارگردان زن در سینمای پس از انقلاب بود. شاید در ابتدای مسیر پیش بینی میشد که این امر اتفاقی باشد و دیگر تکرار نشود؛ شاید حتی عدهای فکر میکردند این پله اول آخرین پله از حضور یک زن پشت دوربین خواهد بود. اما نه تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه سینمای زنانه ایران چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی به شکوفایی رسید. به طوری که با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب میتوان بازخوانی دقیقتری داشت و میتوان با تصویری واضح به نقش زنان پرداخت.
حضور پوران درخشنده در سینما تنها عطف به کارگردانی نبود. او هم نویسنده اثرش بود هم تهیه کننده آن. ساخت بیش از ۱۱ فیلم سینمایی در دهه شصت و هفتاد و هشتاد و نود، نشان از استمراری مهم داشت. خصوصا در جامعه جهانی و در نگاه جهانیان.
به یاد بیاوریم دهه شصت ایران را. به این موضوع مهم تاریخی توجه کنیم:
دهه شصت، دوران دفاع مقدس. حمله عراق به ایران. کشور درگیر یک جنگ نابرابر. درگیر تحریم و درگیر ترورهای منافقین و… . یک مورد از این اتفاقات کافی است در یک کشور روی دهد تا سینمایش تعطیل شود. و حتی اولویتش هم نباشد. اما سینمای ایران و در مرحله بعد حضور زن در آن نه تنها تعطیل نشد بلکه متولد شد، توسعه یافت و جهانی شد.
پوران درخشنده در این دهه سه فیلم دارد. اما آیا تنها او بود که در این دهه فیلم ساخت؟
پاسخ یک «خیر» بزرگ است. تهمینه میلانی نیز در مقام نویسندگی و کارگردانی و تهیه کنندگی در دهه شصت کارش را آغاز کرد. او در این دهه دو اثر در کارنامه خود داشت؛ «بچههای طلاق» با بازی جهانبخش سلطانی، شهلا ریاحی، حمیده خیرآبادی و پوراندخت مهیمن. و «افسانه آه» با حضور جهانگیر الماسی، فرخلقا هوشمند، پروین سلیمانی و مهری ودادیان. میلانی در همان دهه «عشق و مرگ» را هم برای محمدرضا اعلامی نوشت و تا پایان دهه هفتاد ۹ اثر را در کارنامه کاری خودش به ثبت رساند؛ یا در مقام تهیه کننده و کارگردان و یا در مقام نویسنده.
رخشان بنی اعتماد با ساخت سه اثر در دهه شصت از دیگر فیلمسازان مهم -چه در میان خانم ها و چه در میان آقایان- بود که فعالیت سینمایی اش را در دوران جنگ آغاز کرد. این سه اثر عبارتند از «خارج از محدوده» با بازی مهدی هاشمی و پروانه معصومی، «زرد قناری» با حضور زوج هاشمی- آدینه و «پول خارجی» با نقش آفرینی علی نصیریان، محمد علی کشاورز و مهتاج نجومی.
آن ایام مرضیه برومند کارگردان سینما نیز اثر مهمی را در یاد کودکان، نوجوانان و بزرگسالان و برای تاریخ ثبت کرد. «شهر موشها» اثر درخشانی که در دهه شصت روی پرده سینماها ظاهر شد. احتمالا کمتر کسی را از کودکان آن دوران بتوانید پیدا کنید که فوبیای گربه شهر موشها را نداشته باشد.
آری. جنگ، ترور، تحریم و… نه سینما را تعطیل کرد و نه هنر را. بلکه این هنر بود که در دل جنگ متولد شد. با پایان دهه شصت و جنگ تحمیلی داستان اما به شکل دیگری ادامه پیدا کرد.
(ادامه دارد…)