سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ آبان ۱۴۰۲ در ۷:۰۹ ب.ظ چاپ مطلب
زیر و روی «اوپنهایمر»- قسمت دوم؛

وقتی یک فیلم ساخته نشده به نولان کمک کرد…

Oppenheimer2

توتال فیلم در گزارش مفصلی به قلم مت مایتوم به فیلم «اوپنهایمر» کریستوفر نولان پرداخته است. قسمت دوم این گزارش را با ترجمه رامین کریمی به صورت اختصاصی از سوره سینما بخوانید.

سوره سینما – مت مایتوم (توتال فیلم) : برای مطالعه قسمت اول به این لینک مراجعه کنید.

فیلم‌نامه هاواراد هیوز

نولان توضیح می‌دهد که چگونه کار بر روی پروژه بیوگرافی هاوارد هیوز مسیر را برای اوپنهایمر هموار کرد.

زمانی که فیلم‌نامه هاوارد هیوز را نوشتم، اولین باری بود که داشتم بر روی شخصیتی حقیقی از روی کتاب کار می‌کردم، و تلاشم در این جهت بود تا به نگرشی ساختاری و سینمایی در جهت ارائه تجارب این فرد در طول زندگیش، دست پیدا کنم.

من از آن فیلم‌نامه بسیار رضایت داشتم. مشخصاً نتوانستم تئوری‌هایی که در سر داشتم را مورد آزمایش قرار دهم، زیرا فرصت ساخت آن فیلم به من دست نداد. اما به خودم گفتم مسئله‌ای نیست، حالا می‌دانم این کار را چگونه انجام دهم.

از برخی جهات، پروژه اوپنهایمر آسان‌تر بود؛ اگر شما قصد دارید فیلم بیوگرافی بسازید احتمالاً هیچ شخصیتی به اندازه او شایسته نیست.

علناً او کسی است که آینده‌مان را برای‌مان تعیین کرده است. و باید از او فیلمی ساخته می‌شد.

این انگیزه، عامل اصلی نوشتن این فیلم‌نامه بود. از یک‌سری جهات، شما با مهم‌ترین تغییر در زندگی نوع بشر بر روی کره زمین مواجه هستید. این امر موقع نوشتن، حس آزادی به شما می‌دهد.

من همچنین کتاب شاهکاری برای کار بر روی این شخصیت داشتم؛ پرومتئوس آمریکایی نوشته کای برد و مارتین جی شروین. این کتاب بسیار جامع است.

مسلماً نمی‌توان کل کتاب را در فیلم جا داد، اما علم به این که شما همه اطلاعات لازم را در دست دارید، حس رهایی به شما می‌دهد. اما به باورم نوشتن فیلم‌نامه هاوارد هیوز این اعتماد به نفس را به من داد تا این پروژه را به عهده بگیرم؛ و با استفاده از تجربه قبلی، می‌دانستم در صورتی که نگرش ساختاری را دریابم، قادر خواهم بود تا به عمق زندگی این فرد دست پیدا کنم.

+++

کلین مورفی می‌گوید: «حالا ۲۰ سال است که من و نولان با یکدیگر همکاری داریم. من بسیار از این اتفاق خرسندم، و خودم را آدم خوش‌اقبالی می‌دانم. و بله مطمئناً همیشه ته دلم آرزو می‌کردم که او نقشی بزرگ را برای من کنار بگذارد.

و او ناگهان در ۲۱ سپتامبر با من تماس گرفت. و در آن تماس غیرمنتظره به من گفت، «این فیلم‌نامه و این هم نقش، من دوست دارم تو آن را بازی کنی. او این سبکی کار می‌کند.»

مورفی خندید و گفت: « این اتفاق بزرگی بود. زمان زیادی طول کشید تا به طور دقیق اندازه این نقش و احتمالات آن را از ابعاد مختلف واکاوی کنم. من زمان زیادی برای آماده‌سازی داشتم.»

به گفته نولان: «مورفی بخش گسترده‌ای از زندگی این فرد را بازی خواهد کرد، و همین امر چالش‌هایی را با خود به همراه دارد. مشخصاً چالش‌های فیزیکی یکی از آن‌هاست. اما مسئله مهم‌تر، چالش روان‌شناسی و تلاش برای درک عمیق کل تجارب زندگی یک انسان دیگر است. فیلم‌نامه تمام ادوار زندگی این کاراکتر را شامل می‌شود؛ هدف ما این بود تا مخاطب او را ببیند و این فرصت را داشته باشد تا بخش‌های بسیاری از زندگی او را لمس کند. من چالش بزرگی را برای مورفی ایجاد کردم.

«به گمانم هر بازیگری در دنیا علاقه داشته باشد تا با کریستوفر نولان کار کند.»

Oppenheimer1

کیلین مورفی

«مورفی به گونه‌ای بر این نقش چیره شد و ما را به اعماق تفکر و تجارب این کاراکتر فرو برد که من حتی نمی‌توانستم تصورش را هم بکنم.» مورفی قبل از قبول این پروژه شناختی سطحی نسبت به اوپنهایمر داشت.

همچنین نولان اقرار کرد: «فکر میکنم من هم به مانند بسیاری از مردم، شناختی ویکیپدیایی از اوپنهایمر داشتم.»

به گفته مورفی: «بنابراین ما از صفر شروع کردیم. کریس در طی این مسیر مرا راهنمایی کرد. ما به آرامی به جلو حرکت کردیم. و خوشبختانه زمان داشتیم.» مورفی می‌گوید که هیچ‌وقت قصد نداشته ادای اوپنهایمر را دربیاورد. او ادامه داد: «اما پیدا کردن وجه سایه‌مانندی از او بسیار به من کمک کرد تا شمایل‌نگاری او را به آغوش بکشم؛ کلاه، پیپ، کت و شلوارهایش، و تلاش برای قرار گرفتن در شکل فیزیکی او تا این شخصیت نمادین را به درستی به تصویر بکشیم.  اوپنهایمر به وضعیت ظاهری خود کاملاً آگاه بود، بنابراین ما تلاشمان را کردیم تا جای ممکن این مشخصه‌ها را پیاده‌سازی کنیم. به باورم او کاملاً خودآگاهانه آن ظاهر را انتخاب کرده بود پس ما نیز باید به آن متعهد می‌ماندیم.»

اوپنهایمر همچنین لهجه بسیاری متمایزی دارد که در مستنداتی که از وی موجود است به خوبی ضبط شده‌اند، اگرچه مورفی در رابطه با اشاره دقیق‌تر به جزئیات آماده‌سازی خود برای این نقش همچنان مردد بود. نولان با خنده می‌گوید: «من همیشه علاقه‌مند به این بوده‌ام که قبل از ورود به فیلم هیچ اطلاعی از کارهای احمقانه قبلی یک بازیگر نداشته باشم.»

به همین دلیل مورفی به نظر گزینه مناسبی برای این نقش می‌آمد؛ نولان می‌گوید چشمان با جذبه او (که مورفی از زمان اولین فیلم سه گانه بتمن به خوبی از آن‌ها در فیلم‌های نولان استفاده کرده) نقطه آغاز مهیجی در فیلم به وجود می‌آورند. «اما در حقیقت بازیگران زیادی نیستند که بتوانند این‌چنین نقشی را درآورده و شما به آن‌ها بگویید: «شما قرار است سه ساعت این نقش را بازی کنید. شما از بازیگر توقعی دارید، که معدود بازیگرانی در طول تاریخ سینما می‌توانند به آن تحقق ببخشند. باید بگویم با اینکه بسیار به او اعتماد داشتم، اما او هر روز سر صحنه‌های فیلم‌برداری من را متحیر می‌کرد. و زمانی که به اتاق تدوین رفته و صحنه‌ها را در کنار یکدیگر قرار دادیم، این امر مجدد برایم ثابت شد، و راستش مبهوت مانده بودم.»