سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۴ آبان ۱۴۰۲ در ۷:۰۲ ب.ظ چاپ مطلب
زیر و روی «اوپنهایمر»- قسمت چهارم؛

بیایید یک بمب اتم واقعی منفجر کنیم!

Nolan1

توتال فیلم در گزارش مفصلی به قلم مت مایتوم به فیلم «اوپنهایمر» کریستوفر نولان پرداخته است. قسمت چهارم این گزارش را با ترجمه رامین کریمی به صورت اختصاصی از سوره سینما بخوانید.

سوره سینما – مت مایتوم (توتال فیلم) : برای مطالعه قسمت اول به این لینک ، قسمت دوم به این لینک و قسمت سوم به این لینک مراجعه کنید.

جادوی جلوه میدانی

انتخاب بازیگران تنها یک وجهی از فیلم است که با قطعیت به سبک فیلم‌های قدیمی صورت گرفت. نولان مدت‌هاست که به مرتبه استادی سلولویید رسیده، و در استفاده از دوربین‌های قطع بزرگ آیمکس در فیلم‌های بلند خود (از شوالیه تاریکی به بعد) مهارتش را ثابت کرده است. برای سکانس‌های سیاه و سفید اوپنهایمر، فیلم سیاه و سفید آنالوگ آیمکس برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفت.

نولان همیشه تا جای ممکن جلوه‌های میدانی را به جلوه‌های کامپیوتری ترجیح داده، و این سنت در فیلم اوپنهایمر نیز ادامه پیدا می‌کند. در حالی که احتمالاً دیگر کارگردانان ترجیح می‌دادند که بازسازی آزمایش هسته‌ای ترینیتی (آزمایش بمب اتم در ژوئیه ۱۹۴۵) به طور کامل با جلوه‌های کامپیوتری صورت گیرد، نولان رویکرد دیگری را انتخاب کرد، و از همان ابتدا برای بازسازی این صحنه با ناظر جلوه‌های ویژه اسکات آر فیشر و ناظر جلوه‌های بصری اندرو جکسون به بحث و بررسی پرداخت.

بگفته نولان: «تفاوت در اینجاست: به طور کلی جلوه‌های ویژه به صورت عملی صورت گرفته، و جلوه‌های بصری در مرحله پس تولید انجام می‌شوند.» «جکسون در هر دو حوزه فعالیت کرده است. بنابراین او با اشراف به این دو حوزه با اسکات فیشر در رابطه با هدف اولیه من صحبت کرد که: «بله ما باید آزمایش ترینیتی را به تصویر بکشیم، اما ما همچنین باید تصویری از اوپنهایمر و افکارش را ارائه کنیم؛ توانایی ادراکی او برای بررسی یک موضوع.» بدیهی‌ترین راه برای انجام هر دوی این‌ها استفاده از جلوه‌های کامپیوتری است. اما می‌دانستم که با جلوه‌های کامپیوتری این صحنه‌ها قابل لمس نخواهند بود و ماهیت حقیقی خود را از دست خواهند داد. هدف اولیه‌ای که ما سرانجام به آن دست پیدا کردیم این بود، که هر آنچه که در فیلم به نمایش گذاشته می‌شود فیلم‌برداری شده باشد. و از کامپیوتر نیز در جهت تصویربندی و کنار هم قراردادن ایده‌ها؛ حذف تصاویری که نمی‌خواستیم؛ و همچنین کنار هم قراردادن لایه‌های یک صحنه استفاده کردیم.» همان طور که در آخرین تیزر فیلم می‌توانید ببینید، سلیقه نولان به فیلم‌برداری در مقیاس حقیقی، با بازسازی آزمایشگاه ملی لس آلاموس در نیومکزیکو اجرایی شده است. در حالی که برخی سکانس‌های داخلی در لوکیشن حقیقی فیلم‌برداری شده‌اند، منطقه حول لس آلاموس کاملاً مدرن شده تا فضای مناسبی را برای ارتقاء صنعت توریسم منطقه فراهم آورد. تصمیم نولان و تیمش بر آن شد که محیط‌های بیرونی آزمایشگاه در تخت‌تپه‌ای در نیومکزیکو، در منطقه بیابانی وسیعی بدون وجود هیچ سازه دیگری در حول آن، ساخته شوند. بگفته نولان: «ترکیب حضور در مکان‌های حقیقی با حس و حال تاریخی آن‌ها و همچنین بازسازی فضاهایی به سبک سال ۱۹۴۲ برای من بسیار خوشایند بود.»

به گفته توماس: «این اتفاق برای پروژه بسیار حائز اهمیت بود. ما چالش‌های بسیاری را از نظر محیطی تجربی کردیم. زمانی که داشتیم آزمایش ترینیتی را فیلم‌برداری می‌کردیم، وسط بیابان بودیم و هوا طوفانی بود. و در آن میان ما مشغول ساخت باران مصنوعی بودیم. شرایط پرچالشی بود.» به گفته بلانت: «بودن در آنجا کاملاً حس متفاوتی داشت. زمانی که اولین بار به لس آلاموس رفتیم، این حس به من دست داد که گویی در وسط دنیای فیلم‌سازی هالیوود کلاسیک قرار داشتم؛ به مانند آن عکس‌هایی سیاه و سفید سر صحنه‌ای که از فیلم‌های قدیمی می‌بینید. زمانی که شما در فضایی کار می‌کنید که عملاً بخشی از گذشته بوده و شما قادر هستید آن را از نزدیک لمس کنید، ناخودآگاه در زمان سیر می‌کنید. کل این تجربه حسی ملموس، حقیقی و در دسترس دارد.»

Nolan2

نظم جدید جهانی از منظر کریستوفر نولان

زمانی که تازه نوشتن فیلم‌نامه را آغاز کرده بودم، یکی از بچه‌هایم از من پرسید: «آیا این موضوع همچنان برای مردم اهمیت دارد؟ آیا آن‌ها همچنان به سلاح‌های هسته‌ای فکر می‌کنند؟» که در شرایط کنونی این‌چنین پرسشی غیر قابل تصور است. و اما این تغییر کاملاً محسوس است. سلاح‌های هسته‌ای از دسته تهدیدات همیشگی هستند – تهدیدی که بشر با آن مواجه بوده و در زمان‌هایی نگرانش است، و در زمان‌های دیگر، نگران اتفاقات دیگر است. به نظرم در حال حاضر این موضوع ذهن مردم را بسیار به خود درگیر کرده، و با تحولات اوکراین، بدیهی است که زیاد به آن فکر می کنند. و این تهدید از واقعه هیروشیما به بعد پابرجا بوده است.

کیلین مورفی می‌گوید: «به نظرم این فیلم ۱۰۰ درصد با وقایع حال حاضر جهان مطابقت دارد. و به نظرم کاملاً مرتبط است.»

به گفته بلانت: «به باور من همزمان شدن درگیری میان روسیه و اوکراین با فیلم‌برداری ما بسیار عجیب بود. همچنین برای کریس و اِما کاملاً غیرمنتظره بود. و اما بله، بسیار بهنگام.»

موضوعی به موقع. پروتاگونیستی پیچیده و متناقض. تیم بازیگری درجه یک. جلوه‌های دست‌ساز. مقیاس حماسی. شما به راحتی می‌توانید با این کلیشه کنار آمده و بگویید که تنها نولان است که این‌گونه فیلم‌سازی می‌کند. نولان به این امر آگاه است که ساخت فیلم بیوگرافی تاریخی در این مقیاس نادر است.

به گفته نولان: «این آگاهی، زمانی به کار شما می‌آید که شما مذاکرات خود را با استودیو در رابطه با این سوال آغاز می‌کنید: که نمونه‌های قبلی این ژانر در این مقیاس کدامند؟ و برای این مثال شما باید تا فیلم جِی‌اف‌کِی عقب بروید، که فیلمی بسیار بزرگ و تجربه‌ای خارق‌العاده برای مردم بود.»

و همچنین در رابطه با نظر بازیگران در مورد این که چه چیزی این فیلم بیوگرافی تاریخی را اساساً مال نولان می‌کند، مورفی می‌گوید: «شما در این فیلم شاهد مولفه‌های ژانر تریلر هستید، و همچنین فیلم دارای کیفیت مورد نظر در ژانر حماسی می‌باشد. شما هیچوقت و هرگز نمی‌توانید پیش‌بینی کنید که فیلم کریستوفر نولان چگونه پیش خواهد رفت. و او مجدداً امضای خود را پای اثر جدیدش برجاگذاشته؛ و آن هم با چنین مقیاس بزرگ و درون‌مایه‌های گسترده‌ای. شگفت انگیز است. همه در این فیلم خارق‌العاده هستند، و او حقیقتاً کار ویژه‌ای انجام داده است.»

به گفته هارتنت: «مشخصاً قرار نیست آنچه که از یک فیلم زندگی‌نامه‌ای انتظار داریم را در این فیلم ببینیم.»

به گفته بلانت: «حداقل من ژانر این فیلم را بیوگرافی خطاب نمی‌کنم. این فیلم یک تریلر هیجان‌انگیز است. تجربه‌ای تکان‌دهنده. وقتی که فیلم را دیدم حس می‌کردم که استخوان‌هایم خواهد شکست.» نولان با اندیشیدن به جایگاه ویژه اوپنهایمر در چشم‌انداز کنونی سینما به عنوان درامی جدی با انبوهی از صحنه‌های خیره‌کننده، اشاره داشت: «به گمانم به مرور زمان در سینما شاهد گسیختگی سرگرمی از درام یا درام‌های جدی در مقابل سرگرمی‌های احمقانه بوده‌ایم. اما در هالیوود همیشه این ریسک وجود دارد که فاصله این دو از یکدیگر زیاد شود. البته در طی ۱۰۰ سال فرهنگ سینمای هالیوود، همیشه این افت و خیز وجود داشته است.» به زودی اوپنهایمر، این بیوگرافی منحصر به فرد در اوج فصل فیلم‌های پرفروش به نمایش گذاشته شده، و این تئوری را به آزمایش خواهد گذاشت. بگفته نولان: «شما آرزو می‌کنین در بهترین زمان فیلم‌تان را ارائه کنین، اما خب این اتفاق در دست خدایان سینماست.» اما نباید بین این چیزها تمایزی ایجاد شود.

«زمانی که شما به تجربه اوپنهایمر نگاه می‌کنید، او با هجمه‌ای از سناریوهای پرتنش و متناقض رو به رو است که بسیار فراتر از آنیست که بتوان آن‌ها را در داستانی تخیلی جا داد.»