سوره سینما – سعید هاشمزاده : زمانی که از اکران خصوصی فیلم «اخت الرضا» باز میگشتم مسائل متعددی ذهنم را مشغول کرده بود که بیشازپیش اغلب آن مسئلهها پیرامون فرم اثر و سینماتوگرافی آن بود. چیزهایی که پس از دیدن هر اثر سینمایی جلوتر از همه عناصر دیگر ذهنم را مشغول خود میکند اما به این فکر کردم که پرداخت به این جنبهها زمانی که اثری رنگ و بوی اکران را نچشیده است و میخواهد همچنان نمایشش بچرخد و بچرخد، کمی عبث مینماید زیرا باید مخاطبی باشد که تحلیل و نقد هم معنی بیابد، پس به این اندیشیدم که باید درباره مباحثی دست به قلم برد که مخاطبش فیلمساز و خبرنگار، و دستگاه تهیه و رسانه این فیلم باشد.
بالطبع پرسشهایی برآمد، از قبیل آنچه مفاهیم و تاریخ مینامیم. فیلمهای تاریخی فقط بازگوکننده تاریخ نیستند و بازنمایی یک چهره یا دوران. بلکه بیش از اینها همچون دستگاه ایدئولوژیک دوران خود به کار میافتند تا از منظر فیلمساز سوژه و تاریخ را تعریف و تفسیر کنند. چنانچه این تفاوت را در تعریف و تفسیر بازنمایی زندگی حضرت رسول(ص) نزد عقاد و مجیدی دیدیم و چشیدیم.
«اخت الرضا» نیز به نظر حقیر باید بر مدار ایدئولوژی اش، دیده و تحلیل شود، آنچه که فیلم ادعا دارد نمایش زنان تأثیرگذار تاریخ اسلام است. چیزی که باید دقیق و روشن آن را نوشت و تصویر کرد تا بتوان تاریخ را ورق زد، و باید پلی و نسبتی میان سوژه تاریخی و امروز زد تا دست به دامان ایدئولوژی برساخته شد. «اخت الرضا» در برابر این بازسازی تاریخی، یک فیلم لازم و ضروری است اما نکته قابل تأمل اش، واکنشی بودنش است و نه کنشمند بودن آن و این دقیقا مسئلهای است که میتوان سر آن بحث و گفتوگو کرد و سؤالاتی مهم پرسید، زمانی که با جهان معاصر خود و نیازهایش آشنا نباشیم نمیتوانیم در آن جریانی ایجاد کنیم بلکه همیشه به فکر واکنش به دیگر جریانات هستیم و فیلم «اخت الرضا»، به جز مسائل فرمی و هنری، از این مسئله رنج می برد. نباید مسئله زن در جامعه موضوعیت بیرونی پیدا کند تا بدنبال مصادیق تاریخی و دینی اش رفت، بلکه باید پیش از اینها تاریخ را ساخت تا دیده و درک و تحلیل شود. با این تفاسیر باید به دیدن فیلم نشست تا آن را قضاوت کرد. و شاید هم فیلم آغازی باشد برای یک راه سخت و صعب العبور. نمیتوان آینده را پیشبینی کرد. اما باید برایش دست به ساخت زد، ساختی در نسبت با امروز و جریانات آن.