سوره سینما – فیلم سینمایی «ضد»، به کارگردانی امیرعباس ربیعی، تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی حسین ترابنژاد، روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست در دل یک واقعه تاریخی است و در خلاصه داستان آن آمده: «هر کسی میتواند «ضد» باشد. این «ضد» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…».
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
در ادامه نظر دو پژوهشگر تاریخ را درباره فیلم سینمایی «ضد» میخوانید.
یعقوب توکلی مورخ و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فیلم «ضد» چند ویژگی خاص در مقایسه با سایر فیلمهایی که دیده است، داشت، مطرح کرد: یک مساله اینکه این اثر سینمایی خط نفوذ سازمان و توجه آن را به ورود در سازمانهای اداری و محیطهای مختلف سیاسی نشان داد و سرقت اسناد و چگونگی دسترسی به آن را به دلیل ساده بودن شرایط حفاظت و حراست در اوایل انقلاب به خوبی روشن کرد.
وی ادامه داد: همچنین یکی از بحثهایی که فکر میکنم خوب نشان داده شد، مساله سواستفاده از زنان بود؛ بی رحمی و بددلی نسبت به دخترانی که به خدمت گرفته شدند و بی وفایی که سازمان نسبت به آنها داشت. نکته برجسته و خوبی بود در حالی که مخاطب اصلا در مسیر این را نمیبیند و احساس نمیکند که فیلم میخواهد به طور جدی این مساله را القا کند و نهایتا به این نتیجه میرسد.
این مورخ در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: ویژگی دیگر این فیلم سینمایی این بود که تضاد شکل گرفته در زندگی فردی و سازمانی را تا حدود زیادی طبیعی و عادی نشان داد. عاشقانگی و عنصر عشق گمشده در اثر مشهود است و همچنین اینکه وابستگی سازمانی در نهایت غلبه میکند بر علاقهمندی و عنصر عشق گمشده. ویژگی خاص این فیلم تداوم خط نفوذ است.
علیرضا زادبر پژوهشگر تاریخ معاصر نیز درباره فیلم سینمایی «ضد» بیان کرد: من فکر میکنم موضوع مهمی برای این اثر انتخاب شده و پرداخت خوبی داشته است منتهی ما در یک دهه اخیر در حوزه این موضوع مهم به ویژه سازمان مجاهدین خلق به ویژه تابستان سال ۶۰ فیلمهای سینمایی شاخص زیادی داشتیم که به لایههای نفوذ خوب پرداختند اما این فیلم یک تفاوتی دارد.
وی ادامه داد: این اثر هم به مساله نفوذ خوب میپردازد؛ لایههایی که تبدیل به عمل امنیتی و ضدامنیتی میشود و هم یک ویژگی دارد که در سایر آثار کمتر بدان توجه شده است. آن هم سلطه ایدئولوژیک سازمان است یا بهتر است بگویم سلطه ایدئولوژیک فرقه مجاهدین به ویژه در سکانسهای پایانی به نظرم به مغزشویی و سلطه ایدئولوژیک سازمان توجه میکند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در پایان خاطرنشان کرد: نکته مهم اینکه برای جامعه ما که متاسفانه حافظه تاریخی قوی ندارد و کمتر کتاب میخواند، دیدن این فیلم مساوی است با خواندن چند جلد کتاب تاریخی برای آن دوره مهم. ما در یکی دو سال اول انقلاب فضای باز گفتمانی داریم به ویژه در رفراندوم جمهوری اسلامی و تصویب قانون اساسی که گروههای مختلف با هم دیالوگ میکنند و مناظره و فضای تجربه نشدهای به وجود میآید اما از تابستان ۶۰ که جنگ مسلحانه شروع میشود عرصه سیاست در ایران امنیتی و باب گفنگو بسته میشود. از این جهت این مساله مهم و در فیلم بدان پرداخته شده است.