سوره سینما – هدیه حدادیاصل: سالهایی را به خاطر دارم که از روزهای ابتدایی پاییز برای رسیدن بهمن و آن دوازدهم پرشور و هیجان لحظهشماری میکردیم. حتی اگر در رسانه نبودیم اما خودمان را برای حضور در جشنوارهای آماده میکردیم که شباهت بیشتری به یک جشنواره استاندارد بینالمللی داشت… سالهایی را به خاطر دارم که برای به تماشا نشستن فیلمهای مهرجویی و کیمیایی و فرهادی جلوتر از همه در صف میایستادیم که نکند جای خوبی گیرمان نیاید و نتوانیم درست به پرده عریض سینما خیره شویم! هرچه از آن سالها بیشتر میگذرد خاطراتش بیشتر میمانند و تهنشین میشوند! سالهایی که تمام فیلم اولیها با آثار درخشان میآمدند و با قدرت در کنار پیشکسوتان خودنمایی میکردند؛ همان فیلم اولیهایی که حالا کسر شأنشان میشود فیلمشان را به جشنوارهای بدهند که روزی برای حضور در آن خدا خدا میکردند! حالا چند سالی است که خیلی از این خاطرات را در صفحههای دیگری از جشنواره با نام آرزو مینویسیم… کاش مهرجویی بود، کاش کیارستمی بود، کاش انتظامی و مشایخی و کشاورز بودند…
اما ناامید نشدیم و نمیشویم چراکه هنوز خیلیها را داریم که اگر بخواهند میتوانند برایمان عاشقانههای تاریخی بنویسند، از دفاع مقدس و جنگ بگویند و خلأهای اجتماعی را روایت کنند. هنوز کسانی را داریم که اگر بخواهند کمدی میسازند و از ته دل ما را میخندانند و اتفاقاً فیلمشان را هم با افتخار تقدیم جشنواره فجر میکنند… امسال از آن سالهایی است که مسعود جعفریجوزانی را داریم و علی نصیریان و سعید پورصمیمی را میبینیم…
*جوزانی و بهشت تبهکارانش
امسال در جشنواره چهل و دوم مسعود جعفریجوزانی با «بهشت تبهکاران» به جشنواره میآید، فیلمی که سال گذشته انتظار حضورش را داشتیم و در لیست فیلمهای رزروی قرار داشت اما متأسفانه به جشنواره نرسید.
مسعود جعفری جوزانی نامش آشناست و تفکرش عمیق! مینویسد، میسازد و مؤلف است اما خلاف بسیاری از کارگردانان دیگر، از کودکی «سینما» با او نبوده، بیشتر از سینما چیزی که مسعود جعفریجوزانی را با هنر عجین میکرده، شعر بوده و ادبیات… وقتی برای اولین بار یک دورهگرد به روستایشان میآید و با نصب یک پارچه روی دیوار کاهگلی؛ پرده سینما درست میکند و فیلم نمایش میدهد، او هم عاشق فیلم میشود و سینما…
پس از این ماجرا، جوزانی به حدی به سینما علاقهمند میشود که حتی پس از شرکت در آزمون خلبانی نیروی هوایی ارتش و تحصیل در این رشته، باز هم بیش از هرچیز در فکر فیلم و فیلمسازی بوده است.
جوزانی از پیشتازان سینمای پس از انقلاب است که با ساخت نخستین اثر خود با عنوان «جادههای سرد» سینمای ایران بعد از انقلاب را به جهان معرفی کرد. او در سالهای ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ در نزدیک به ۲۰ جشنواره جهانی از جمله جشنواره بینالمللی فیلم برلین، جشنواره بینالمللی فیلم هنگکنگ، جشنواره بینالمللی فیلم مونترال و … به عنوان پل ارتباطی سینمای شرق و غرب حضور داشت.
نخستین مستند سیاسی در تاریخ سینمای مستند ایران توسط او با عنوان «به سوی آزادی» در سال ۱۳۵۸ ساخته شد.
علاوه بر مستندسازی، فیلمهای کوتاه میساخت، نمایشنامه مینوشت و پژوهش میکرد. بارزترین خصوصیت او در نگارش، تحقیق و پژوهش است. به همین جهت است که کارنامه فیلمسازی او متشکل از اسامی آثاری طویل نیست چراکه سالها برای هر اثرش تحقیق میکند، مینویسد و بعد میسازد. او را میتوان راوی برشهایی از تاریخ دانست چراکه خوب میداند کجای تاریخ را میتوان بدون نقص روایت کرد. برای روایت تاریخ دغدغهمند است و همچنان دلمشغولی ساخت دو اثر درباره کوروش بزرگ و یعقوب لیث صفاری را دارد. در جایی هم عنوان کرده بود: «همیشه یکی از آرزوهایم این بود که فیلمی درباره کوروش بسازم. این انگیزه بهراستی حسی از زنده بودن به من میبخشید. حتی اگر من به آرزویم نرسم، دلم میخواهد پس از من یکی این کار را انجام بدهد و فیلمی در همین کشور درباره کوروش بزرگ بسازد.»
در «شیر سنگی»، در «در مسیر تندباد» و در «در چشم باد» این ماجرا را به خوبی دیدیم و حالا در «بهشت تبهکاران» برشهایی از تاریخ را در تصویر خواهیم دید.
*«در مسیر تندباد»؛ روایتی متفاوت از جنگ جهانی دوم
جوزانی در سال ۱۳۶۷ یک داستان پرکشش را در مورد حضور بیگانگان در ایران در زمان جنگ جهانی دوم، در اثری عظیم با عنوان «در مسیر تندباد» کارگردانی کرد. این فیلم در هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست سیمرغ بهترین فیلم را از جشنواره دریافت کرد.
داستان فیلم، ماجرای دکتر راستان است که در بحبوحه جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط ارتش متفقین برای مداوای شوهر خواهر خود به ایل قشقایی میرود. در آن جا با امیر هوشنگ، از بزرگان ایل و یاغیگریهای قباد و دسته اش آشنا میشود. او به شیراز بازمیگردد. برادر کوچکش، علی، سر کرده اشرار شهر را از پا درآورده است. دکتر به اتفاق علی دوباره به محل ایل میرود و در آن جا افراد ایل را درگیر جنگی ناخواسته میبیند.
*«در چشم باد»؛ روایت ایران در سه جنگ
زمان زیادی از زندگی مسعود جعفری جوزانی در دهه ۸۰، به نوشتن و کارگردانی سریال عظیم «در چشم باد» گذشت. سریالی با ۴۴ قسمتِ پنجاه دقیقهای که در زمره سریالهای الف ویژه برای پخش از شبکه اول سیما آماده شده بود و روایتی دیدنی از ایران در سه جنگ بود: جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ تحمیلی هشت ساله (دفاع مقدس) که جوزانی هر سه را با جزییاتی دقیق به خوبی به تصویر کشید.
در واقع این سریال سه برهه تاریخ معاصر ایران (از قیام کوچک جنگلی تا جنگ ایران و عراق) را به تصویر میکشید که نگارش فیلم نامه این اثر دو سال به طول انجامید.
سریال تاریخی «در چشم باد»، وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ ایران را روایت میکند: پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، جنگ جهانی دوم و یک دوره زمانی خاص بعد از انقلاب که دوره فتح خرمشهر است. برای ساخت این سریال به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای سریال سازی در تلویزیون از ۴۸۰ لوکیشن استفاده و به بیش از ۱۰ شهرستان و استان دیگر سفر شده است. دوازدهمین جشن حافظ، عنوان بهترین کارگردان تلویزیونی را برای این سریال به مسعود جعفری جوزانی اختصاص داد.
*روایتی از مصدق در «بهشت تبهکاران»
فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» آخرین اثر این کارگردان است که خود را برای حضور در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده کرده است.
داستان «بهشت تبهکاران» در سال ۱۳۲۹ روایت میشود سالی که احمد دهقان؛ نماینده مجلس، روزنامهنگار و مدیر تئاتر «نصر» توسط حسن جعفری در خیابان لالهزار تهران به قتل میرسد.
در «بهشت تبهکاران» تعدادی از بازیگران سرشناس سینمای ایران از جمله؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق نورد، حسام منظور، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتحالله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداختهاند و همچنین در این اثر سینمایی؛ افسانه بایگان و فرهاد قائمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.
جوزانی طی مصاحبهای در سال ۱۳۹۹ درباره این فیلم گفته است: «امسال هفتادمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت است اما گویا ما فراموش کردهایم از دکتر مصدق یاد کنیم. این کار را باید شرکت نفت انجام بدهد، اما چنین کاری نمیکند. داستان فیلم من، درباره یک کارمند جوان شرکت نفت است، اوکه تازه آزمون اعزام دانشجویی شرکت نفت به انگلستان را با موفقیت گذرانده، شیفته دختری میشود که تبهکاران ضد ملی شدن صنعت نفت، بر سر راهش قرار دادهاند. عشقی که او را قدم به قدم به طناب دار نزدیکتر میکند.»
حالا «بهشت تبهکاران» از معدود آثار جشنواره چهل و دوم است که باز هم برای تماشای آن لحظه شماری می کنیم و برای پیدا کردن بهترین صندلی و زل زدن به پرده سالن، ابتدای صف می ایستیم…
* عکس مطلب از: علی نیک رفتار