به گزارش سوره سینما، نشست فیلم سینمایی «دروغهای زیبا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم و تهیهکنندگی مشترک مرتضی آتش زمزم و محسن آتش زمزم بهعنوان نخستین نشست در اولین روز از برگزاری جشنواره چهل و دوم در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
در این نشست کارگردان، فرامرز مختاری؛ صدابردار، بازیگران بنگلادشی، فؤاد حجازی؛ آهنگساز، ممیت الرشید؛ نویسنده حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، ویدیویی از زندهیاد ایرج تقیپور پخش شد که روز اول جشنواره به این فقید تقدیم شده است.
سپس توسط جشنواره از خانواده ایرج تقیپور تقدیر شد، مجتبی امینی روی سن آمد و گفت: خدا را شاکریم که وارد فصل جدید از جشنواره فیلم فجر شدیم و قطار این دوره از جشنواره حرکت خود را آغاز کرده است. امیدواریم شاهد آثاری جریان ساز باشیم و تشکر کنیم از هنرمندانی که در شرایط سخت فیلم ساختند و آثارشان را به فجر رساندند. ۱۰ روزی در این خانه و در خدمت همه عزیزان هستیم و این ده روزی که دور هم هستیم انشا الله با نشاط و مهربانی دست به دست هم میدهیم که فصل چهل و دوم را به یادگار ثبت کنیم. خواهشم این است که همه توقع دارند و ما باید خدمات دهیم اما اگر در کار نکاتی بود مهربانانه دست به دست هم دهیم و مشکلات را حلوفصل کنیم. امینی بیان کرد: بابت تأخیر در اکران اول عذرخواهی میکنیم و خیلی دیر برج را تحویل گرفتیم. بچههای ستاد سه روزی هست که از کار زیاد نخوابیدهاند. امیدوارم که دست به دست هم دهیم و این جشنواره به خوبی پیش ببریم.
وی گفت: امسال هر روز جشنواره را تقدیم به یکی از عزیزانی خواهیم کرد که سال گذشته او را از دست دادیم و امروز را تقدیم به ایرج تقیپور میکنیم.
سپس خانواده این مرحوم روی سن صحنه آمدند و از آنان تقدیر شد. علی تقیپور؛ پسر مرحوم گفت: ممنونم از عوامل جشنواره که این یادبود را برگزار کردند.
سپس مرتضی آتش زمزم کارگردان فیلم «دروغهای زیبا» نیز از این خانواده محترم تقدیر کرد و گفت: من افتخار داشتم که شاگرد آقای تقیپور بودم و خوشحالم این امکان را داشتم که از خانواده ایشان تشکر کنم و این هدیه که یک شال بنگلادشی را تقدیم خانواده محترم ایشان میکنم.
سپس نشست فیلم «دروغهای زیبا» آغاز شد و مرتضی آتش زمزم در خصوص موضوع فیلم و لوکیشن آن که در کشور بنگلادش فیلمبرداری شده است، توضیح داد: من برای یک مستند به بنگلادش رفتم و آنقدر رنگهای زیبایی در این کشور وجود داشت که من را ترغیب کرد که در آنجا کار کنم. ۱۸۰ میلیون جمعیت دارد و رشد اقتصادی آن مثبت هشت است و اقتصاد رو به رشدی دارد و مردم از صبح زود تا آخر شب در آنجا کار میکنند و روی پای خود ایستادهاند. اولین موضوعی که در این کشور مورد توجه قرار میگیرد وسیله نقلیه آنهاست که شبیه دوچرخه است و اگر نباشند شهر قفل میشود. با نویسنده این کار صحبت کردم که استاد دانشگاه هستند و یک فرهنگی به تمام معنا هستند.
وی در مورد شخصیت ناشنوای کودک در فیلم توضیح داد: فیلم ساختن در ایران برای آدم مستقل ساخته شده و آنقدر گران شده که برای گروههای خاص است. ما در این پروژه ۵ ایرانی بودیم. من اهل تجربه هستم اما در مورد ناشنوایان چند مورد بود که آشنا بودم و قصه آنان را شنیده بودم و تحقیق کردم و آن را کار کردیم.
وی در مورد انتخاب نام فیلم بیان کرد: چندین بار این اسم در دیالوگها بود و البته در انتخاب اسم بینالمللی اسم «فرشته» را درنظر گرفته بودیم اما پیش از ما شخصی این اسم را برای فیلم دیگری ثبت کرده بود. ما یک موسیقی فارسی بنگالی کار کردیم برای این فیلم اما به جشنواره نرسید و بعداً اضافه خواهیم کرد.
آتش زمزم بیان کرد: شما اگر بنگلادش را ببینید متوجه میشوید که من خیلی شکیل به این کشور پرداختهام و فقر این کشور را به تصویر نکشیدهام بلکه این فیلم زندگی روزمره افراد است. ما یک داستان انسانی داشتیم. ما سعی کردیم کار فرهنگی انجام بدهیم و جهانی نگاه کنیم و نگاه انسانگرایی داشته باشیم.
وی درباره دلیل انتخاب بنگلادش توضیح داد: من مرزها را قبول ندارم. روزی به این مرزها میخندند. هرچه دنیا پیشرفتهتر شود این مرزها دیگر مهم نیست. مهم انسانیت است. فیلم بعدی من در بوتان است. این نکته را نیز بیان کنم که این فیلم را در ۲۱ روز و در سختترین شرایط فیلمبرداری کردیم.
ممیت الرشید؛ نویسنده فیلم ضمن عرض سلام گفت: واقعاً خوشحالم که در حضور شما هستم و همیشه میگویم ایران کشور دوم من است و من ۶ سال در ایران مقطع دکتری خواندم و حتی عمل قلب باز کردم و میگویم از ایران قلب گرفتم و هیچوقت از ایران بدی ندیدم. من یک برادر خوب به اسم مرتضی آتش زمزم پیدا کردم. امسال از طرف یونسکو رنگ ریکشامن بنگلادش ثبت شده است و این کشور واقعا بکر است و هنوز درباره آن صحبت نشده است و مرتضی آمد و اینها را نشان داد.
وی در خصوص ایده داستان توضیح داد: بیش از یک سال و نیم شبانهروز در مورد این فیلم با مرتضی صحبت کردیم. همه در این کشور زحمت میکشند و روزانه چهار تا ۵ دلار حقالزحمه میگیرند. در فیلم دیدید که جشن نوروز بنگلادش را با موسیقی ایرانی ترکیب کردیم و هدف ما این بود که نشان دهیم چقدر این فرهنگ را پذیرفتهایم.
ممیت الرشید در ادامه گفت: در بنگلادش خرافاتی وجود دارد که افراد ناشنوا را جنها کاری کردهاند که نمیشوند. درنتیجه پیش کسی میروند که دعا میخواند برای فرد ناشنوا اما ما میخواستیم پیشرفت علم را نشان دهیم. لباسهای بنگلادشی هم خیلی زیبا و معروف هستند. مردم بنگلادش میخواهند خوشحال باشند و ما هم در این فیلم خواستیم این موضوع را نشان دهیم.
در ادامه جایا احسن؛ بازیگر ستاره بنگلادشی توضیح داد: من واقعاً خوشحالم که من را دعوت کردید. خوشحالم در کشوری هستم که فیلم را دوست دارد و علاقه دارد و من دوست داشتم به ایران بیایم و با مردمان ایران آشنا شوم و خدا را شکر که این فرصت را به من دادید و از شما سپاسگزارم. تجربه من این است که در سراسر جهان هر زمان از سینما صحبت میکنیم باید در مورد سینمای ایران صحبت کنیم. ما یک گروه خیلی قوی و پرانرژی در این فیلم بودیم.
وی در مورد این که کدام بازیگر سینمای ایران را میشناسد بیان کرد: من فیلمهای عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی و مجید مجیدی را دنبال کردم. حتی بازی بازیگرهای مختلف را هم میبینم.
فؤاد حجازی؛ آهنگساز فیلم گفت: سالهاست که پیش میآید من کار موسیقی فیلم انجام دهم. اصولاً کارگردانها در فیلمهایشان در دقیقه ۹۰ آدم را سورپرایز میکنند و شما زیاد دستی در انتخاب ندارید. آقای آتش زمزم به من پیشنهاد دادند و این کار تلفیقی انجام شد. بحث بازار و کیفیت مردم نیز مطرح است و نباید خیلی مته به خشخاش بگذاریم.
وی ادامه داد: با آقای آتش زمزم دوستی طولانی دارم و تقریباً تنها فیلمی بود که کار کردم و حرفی نزدم زیرا شاتهای کیارستمیگونه داشتند و صحنههای قشنگی ایجاد شد.
حجازی افزود: از نظر بازی شاید مسائل مختلف مانند زمان و هزینه هم دخیل بودند و سختیهای خودشان را داشتند. ولی درنهایت تقریباً من کار را بیعیب میبینم. من قسمتهای موسیقی زیادی نداشتم و جریان موسیقی نیز پیشنهاد بنگلادشی بود که موسیقی ایرانی را در آنجا پخش کنند.
فرامرز مختاری؛ صدابردار این فیلم گفت: افتخاری بود که در خدمت مردم بنگلادش بودم. در سینمای بنگلادش فیلمها را دوبله میکنند زیرا در آنجا صدای بوق ماشینها اصلاً قطع نمیشود و صدابرداری را سخت میکرد.
کاووس آقایی تدوینگر این فیلم نیز گفت: چون کار دست افراد حرفهای بود برای تدوین خیلی اذیت نشدم. خود آقای آتش زمزم نیز در تدوین به من کمک کردند و درمجموع کار سخت نبود.
شمون فاروق؛ بازیگر این فیلم گفت: من عاشق ایران هستم و ۴ بار به ایران آمدهام و دوستان زیادی در اینجا دارم. اگر قرار باشد در زمینه فیلم کار کنم، من خیلی دوست دارم در ایران کار کنم زیرا عاشق سینمای ایران هستم.