سوره سینما – محمد صابری : خب بالاخره جواد عزتی به آرزویش رسید! لااقل روایت اطرافیانش گواهی میدهد که او سالهاست سودای کارگردانی در سر داشته و اساساً در گامهای اولیهاش برای فعالیت حرفهای در حوزه تئاتر هم در کنار بازیگری، همواره نیمنگاهی به کارگردانی داشته است. حالا سینمای ایران در کنار یک بازیگر تمامعیار به نام «جواد عزتی»، یک کارگردان خوش آتیه و بااستعداد به همین نام هم دارد! با توجه به ترکیب فیلمهایی که در روز اول چهلودومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، بیانصافی است اگر بخواهیم «تمساح خونی» را با عبارتهایی مانند «موفقترین فیلم جشنواره تا به اینجا» توصیف کنیم. بهتر است بگوییم بالاخره شاهد رونمایی یک «فیلم» در جشنواره امسال بودیم.
بله با صراحت باید گفت مهمترین امتیاز و ویژگی «تمساح خونی» همین است که بیش از هر چیز یک «فیلم» است. فیلمی که سروشکل دارد، داستان دارد، مأموریتش برای خودش مشخص است، میداند قرار است کدام انتظار مخاطبش را برآورده کند و سرانجام همه این دانستهها را در میدان عمل به بهترین شکل به مرحله اجرا میرساند. البته به سختی میتوان مرز میان معجزه بازیگری عزتی و کارگردانیاش در نجات این فیلم را عیان کرد. سکانس مانند گریه در خودرو پس از یک تعقیب و گریز نفسگیر را آیا کسی غیر از «عزتی بازیگر» میتوانست با چنین کیفیتی اجرا کند؟ از این دست لحظات ناب در نقشآفرینی عزتی در «تمساح خونی» کم نیست و اتفاقاً آنچه تبدیل به ستون فقرات این فیلم در اجرای درست مأموریتهایش بوده است، ترکیب به اندازه و اجرای به قاعده دو بازیگر اصلی است. یعنی عباس جمشیدیفر هم بعد از سالها رفاقت و دوستی نزدیک با جواد عزتی، بهترین مهره مکملش در این فیلم میتوانست باشد.
«تمساح خونی» یک فیلم بینقص و ایدهآل نیست. حتی در زمینه خط داستانی و مهمتر از آن مأموریتهای محتوایی فیلم میتوان گزارههایی را مطرح کرد، بهخصوص از منظر فیلمنامه نسبت کاراکترها با یکدیگر و برخی گرهافکنیها و گرهگشاییها بیش از اندازه با اتکا بر «اتفاق» طراحی شده و این فینفسه میتواند نقطهضعف برای روایت یک فیلم باشد، اما بهرغم تمام این ایکاشها درباره فیلمی که «میتوانست» پیش رویمان قرار بگیرد، حالا با فیلمی مواجهیم که برای یک ساعت «توانست» مخاطبانش را سرگرم کند و این دستاورد مهمی برای یک کارگردان فیلماولی محسوب میشود.
نمیتوان از امتیازات «تمساح خونی» گفت و جذابیت و اجرای امیدوارکننده صحنههای اکشن و خیابانی آن را نادیده گرفت. چند سال پیش رامبد جوان در فیلم «قانون مورفی» برای رسیدن به استانداردهای ژانر کمدی اکشن در سینمای ایران، تلاشهای ارزشمندی کرده بود و فقط کافیست سکانسهای تعقیب و گریز فیلم عزتی را با آن فیلم قیاس کنید تا متوجه شوید چگونه فیلمسازان میتوانند با تکیه بر تجربیات یکدیگر «سینما» را یک گام به جلو ببرند. «تمساح خونی» قطعاً یکی از فیلمهای موفق در ویترین جشنواره چهلودوم است که علاوه بر ارزشهای فنی از همین امروز میتوان گیشهاش در اکران عمومی را هم تضمین کرد. این امتیازی است که سالهاست با دریغ درباره فقدانش در ویترین جشنواره فیلم فجر صحبت شده است. حالا اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی شاید بتواند به سالها دوری و افتراق میان جریان اصلی اکران در سینمای ایران با ویترین جشنواره فیلم فجر پایان دهد؛ چرا که «تمساح خونی» واقعاً یک «فیلم» است.