به گزارش سوره سینما، نشست رسانهای انیمیشن «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیرینیک به عنوان آخرین نشست در روز چهارم جشنواره برگزار شد.
در این نشست محمدعلی بصیرینیک؛ کارگردان، محمدمهدی نخعیراد؛ تهیهکننده، سیدمصطفی حسینی؛ نویسنده و جمال یزدانی؛ مشاور محتوایی حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محمدمهدی نخعیراد؛ تهیهکننده این پویانمایی گفت: تقریباً ۵ سال پیش تحقیق را شروع کردیم و عکسهای مستندی را از مشهد آن زمان تهیه کردیم. دو سال فیلمنامه و تحقیق و پژوهش و ۳ سال تولید آن زمان برد.
این تهیهکننده ادامه داد: پویانمایی اگر بخواهد برد مالی داشته باشد، باید بتوان آن را در بخش بینالملل هم نمایش داد تا فروش جهانی داشته باشد.
وی درباره حضور با کلاه گفت: صنعت نمد سالهاست که ضعیف شده و استفاده نمیشود. خوب است که کودکان درباره هویت و گذشته خودمان اطلاعات داشته باشند.
این تهیهکننده درباره تعداد افرادی که در این پروژه حضور داشتند، گفت: بیش از صد نفر درگیر کار ما بودند و تیم دوبله ما نزدیک به بیست نفر بودند.
نخعیراد افزود: در کنار سینمایی که تولید کردیم برای تأمین بخشی از هزینه مجبور به فعالیت برای برخی از کشورها بودیم. برای نگهداشتن هنرمندان باید بتوانیم نرخهای خود را نزدیک به نرخهای جهانی کنیم.
نخعیراد درباره بحث تبلیغاتی گفت: بحث تبلیغات در حال انجام است و در روزهای آینده با قدرت بیشتری پیش خواهد رفت.
وی بیان کرد: در این پروژه حمایتی از ما صورت نگرفت و خیلی از ارگانها و مسئولان برخلاف صحبتهای خود از ما حمایت نکردند.
محمدعلی بصیرینیک؛ کارگردان این پویانمایی گفت: پروسه تولید انیمیشن زمان و هزینه بالایی دارد. نیروی متخصص هم بهندرت پیدا میشود و بیشترشان ترجیح دادهاند که با کشورهای خارجی همکاری کنند.
وی خاطرنشان کرد: نگهداشتن نیروی انیمیشن کار بسیار سختی است زیرا نمیتوان هنرمندان را محدود کرد. برخی از هنرمندان هم دوست ندارند با برخی محتواها کار کنند. در این کار مجبور به آموزش دادن برخی از افراد مستعد بودیم و در این زمینه تا حدودی هم موفق عمل کردیم.
سیدمصطفی حسینی؛ نویسنده مطرح کرد: اتفاقی که برای داستان افتاد و به سراغ کلاه نمدی رفتیم که یک نماد بود. میخواستیم حادثه ضدفرهنگی و هویتی در زمان رضاشاه را نشان دهیم. داستان تراژیک بود و اینکه بتوانیم این قصه را برای کودکان بگوییم چالش بزرگی بود. تلاش خود را کردیم تا بتوانیم به بهترین شکل ممکن آن را برای مخاطب و کودکان به نمایش در بیاوریم.
وی ادامه داد: زمانی که میخواهیم حادثه تاریخی را تعریف کنیم ابتداییترین راه این است که شخصیت به گذشته سفر کند اما باید این اتفاق را به صورت معنادار و درست مطرح کرد.
حسینی درباره ضعف در فیلمنامه این اثر گفت: مشکل فیلمنامه مشکل سینمای ایران است. نقاط ضعف و قوت در اثرِ کارِ زیاد مشخص خواهد شد. بیان این نکته ضروری است که مخاطب اولیه انیمیشن بلند کودک و نوجوان نیست و آدم بالغ هم باید بتواند آن را جدی بگیرد.
وی اضافه کرد: مخاطب فیلم انیمیشن خانواده است و قرار نیست تمام ۹۰ دقیقه آن با کودک ارتباط بگیرد.
جمال یزدانی؛ مشاور محتوایی گفت: ایده اصلی این کار از یک واقعه واقعی برداشته شده و نوعی کار اقتباسی است. کاراکتر عبدالرضا مستخرج از مجموعه پژوهشهای راویان زنده گذشته بود. آنقدر جامعه ایرانی در دل تاریخ خود حاوی بسیاری از قهرمانها و حماسههای عینی برای پرداخت دراماتیک است که میتوان از دل آنها کارهایی در سطح جهانی تولید کرد.
وی افزود: بسیاری از این وقایع جزئیات جدی ندارند و مدتها سانسور شدهاند.
یزدانی درباره استفاده نکردن از لهجه مشهدی گفت: این کار را امتحان کردیم ولی مشکلی که داشتیم این بود که دوبلوری که بتواند انجام بدهد را پیدا نکردیم و طبق بازخوردهایی که گرفتیم این بود که با گویش بدون لهجه آن را پیش ببریم.
وی عنوان کرد: روایت یک واقعه تاریخی که روایت یک حماسه و قهرمانان مرزوبوم است، به خصوص با این زاویه دید که در این انیمیشن دیده میشود و مؤثر بودن کودک را در تاریخ مطرح میکند، مجموع اینها بحثهای جدی است که باید گفته شود.