سوره سینما – محمد صابری : درباره پروین اعتصامی چه میدانید؟ کمی به این سؤال فکر کنید. اگر واقعاً چیزی بیشتر از این گزاره که او یکی از بانوان شاعر سرشناس در تاریخ ادبیات ایران بوده است، ندانید، چه میکنید؟ احتمالاً روی همین گوشی یا لپتاپی که در حال مطالعه این یادداشت هستید، میتوانید تب تازهای باز کنید، در باکس جستجوی گوگل، نام پروین اعتصامی را بنویسید و بعد از طریق یکی از همان دو سه لینک پیشنهادی اولیه، وارد ویکیپدیا شوید؛ هرچقدر هم به فضای مجازی بیاعتماد باشید و درباره عدم دقت و صحت دادههای ویکیپدیا شنیده باشید، بازهم حداقل اطلاعات خود را با همین دادهها به روز میکنید. این مسیر است که خیلی از ما در طول شبانهروز، بارها در مواجهه با نادانستههایمان طی میکنیم و باید اعتراف کنیم که با تمام اما و اگرها درباره دادههای مجازی، پشتوانه نسبتاً قابل اعتمادی هم برایمان محسوب میشود.
اگر قرار باشد فراتر از این جنس دادههای حداقلی، آشنایی بیشتری با پدیدهای پیدا کنیم، سراغ منابع معتبرتر میرویم و شاید حتی کتاب و مقاله بخوانیم. اما وقتی قرار است به تماشای فیلمی با موضوع «پروین اعتصامی» بنشینید، چه انتظاری از آن دارید؟ احتمالاً اینجا دیگر چیزی فراتر از «فهرست دادهها» و «اعتبار منابع» برایمان موضوعیت پیدا میکند و این درست همان مرحلهای است که میتوان درباره تکتک ساختههای محمدرضا ورزی تا به امروز، با او به گفتوگو و چالش پرداخت؛ از «تبریز در مه» و «معمای شاه» در تلویزیون گرفته تا «ابراهیم خلیلالله» و «قصه عشق پدرم» در سینما!
محمدرضا ورزی، یک پژوهشگر تاریخ خوشسلیقه است. ارزشهای داستانی نهفته در لابهلای روایتهای تاریخی را غالباً بهدرستی تشخیص میدهد و تقریباً هیچ پروژهای را تا به امروز کلید نزده است که بتوانیم ارزش سوژه محوری آن را زیر سؤال ببریم. او حتی در استخراج و چیدمان دادههای تاریخی در کنار یک دیگری برای رسیدن به یک خط روایی منسجم و قابل انعکاس در قالب یک سریال یا فیلم سینمایی هم تبحر پیدا کرده و بهخوبی از پس حذف و اضافه دادههای فرعی به نفع یک روایت منسجم برمیآید. اما مشکل کجاست؟ او به همین اندازه که در مواجهه با تاریخ و مستندات تاریخی تبحر دارد، از هنر «قصهگویی» بیبهره است. ورزی غالباً در تبدیل یک «کاراکتر تاریخی» به یک «کاراکتر داستانی» ناکام میماند و تفاوت میان این دو، همان هنری است که فیلمسازی همچون زندهیاد علی حاتمی بر قله آن تکیه زده است. شخصیتهای تاریخی در فیلمهای حاتمی را هیچگاه تاریخپژوهان تأیید نکردند و همواره هم با او برسر جدال بودند اما همه آنها امروز بخشی از هویت «سینمای ایران» شدهاند.
همه این مقدمه طولانی برای این بود که به فیلم «پروین» برسیم. فیلم تازه محمدرضا ورزی که بازهم سوژهای درجه یک ناب دارد اما از همین امروز میتوان به انتظار فراموش شدنش در حافظه جمعی سینمادوستان نشست، چرا که «پروین» از جنس تاریخ است، نه سینما. فیلم تازه محمدرضا ورزی اطلاعات تاریخی تازهای را درباره پروین اعتصامی در دل خود دارد اما حتی با بازی حسابشده و قابلتحسین مارال بنیآدم هم نتوانسته است یک شخصیت سینمایی از این شاعر بنام، روانه پرده کند. اگر در پاسخ به سؤال ابتدای این یادداشت، احساس میکنید اطلاعات ناقصی دارید و انگیزه لازم برای کنجکاوی درباره این سوژه را هم دارید، حتماً یک بار دیدن «پروین» برایتان جذاب است، اما «سینما» چیز دیگری است. منتظر تماشای یک «فیلم» نباشید!