ماجراهای فیلم سینمایی «لاله» ساخته اسدالله نیکنژاد همچنان ادامه دارد.
سوره سینما- جواد شمقدری در دورانی که بر صندلی سازمان سینمایی تکیه زده بود کارهای عجیبی انجام داد. اصرار برای بستن خانه سینما و تخصیص بودجه های کلان به فیلمسازانی که نام و اعتباری نداشتند، از مهمترین برنامههای او در این دوران است. تولید پروژه بزرگ «لاله» یکی دیگر از شاهکارهای مدیریتی شمقدری است. فیلمی که از لحظه آغاز خبرسازی به دلیل سابقه مشکوک سازنده اش محل اختلاف و درگیری بود و حاشیه هایش هنوز و پس از رفتن دولت محمود احمدی نژاد همچنان ادامه دارد. به نظر میرسد دستاوردهای ریل گذاری شمقدری و یارانش همچنان تن رنجور سینمای ایران را آلوده و مضطرب میکنند.
«لاله» یک فاجعه سینمایی است
علی اکبر ثقفی تهیهکننده سینما درباره این موضوع به سوره سینما گفت: اطلاعاتی که تا امروز درباره پروژه «لاله» در دست من است، برآمده از مصاحبهها، اخبار رسانهها و کنش و واکنش بین تهیه کننده و تولید کنندگان فیلم است . اصلا ای کاش شایعه باشد! چون به نظرم بخشودنی نیست. به نظرم این طرح از ابتدا به اشتباه بنیان گذاشته شد.
وی افزود: فیلم در ردیف آثار فاخر قرار میگیرد و اگر خروجی نداشته باشد، بیت المال به هدر رفته است. با بودجه ای که برای این فیلم صرف شد، می توانستیم ۱۵ فیلم سینمایی بسازیم. الان جوانهای خلاق و با استعدادی در سینما داریم که بیکار باقی مانده اند. این یک ناعدالتی به حساب می آید. از نگاه من اتفاقی که در جریان ساخت «لاله» رخ داد، از هر خشونتی بدتر است. در حق بسیاری از جوانان ظلم شده است. همان سینمای مستند و تجربی می توانست با یک سوم این بودجه حداقل ۱۰۰ نفر از فیلمسازان جوان را به گونه ای تغذیه کند که بتوانند کار خود را شروع کنند. من سراغ دارم جوانانی را که می توانند با ۱ میلیون یک فیلم کوتاه فوق العاده تحویل دهند.
ثقفی تاکید کرد: این موضوع جای بحث و بررسی دارد. باید با اینگونه اتفاق ها برخورد کرد. انصاف هم شرط عدل است و باید بر این اساس یک بررسی دقیق صورت بگیرد. این فیلم به گفته خود متولیان امر برای آسفالت یک پیست به یک و نیم میلیارد بودجه نیاز دارد. این در حالی است که فیلمسازانی وجود دارند که می توانند با ۲۰۰ میلیون هم یک فیلم خوب بسازند. من نه صرفا به عنوان یک سینماگر ، بلکه به عنوان یک شهروند ایرانی از اینکه چنین اتفاقاتی در فضای فرهنگی کشورم رخ می دهد ناراحتم و آرزو میکنم کاش واقعیت نداشت.
این تهیه کننده در خاتمه اشاره داشت: نیما یوشیج گفته: «خشک شد کشتزار من در کنار کشت همسایه.». گاهی هزینه هایی صرف می شود که تاسف انسان را بر میانگیزد، مخصوصا اینکه بدانی در کنار این اتفاق، چه کسانی از عرصه دور ماندهاند.
مسئولان سینمایی وقت پاسخگو باشند
کیوان کثیریان منتقد و روزنامه نگار با اشاره به بحران پیش آمده توضیح داد: خیلی ها باید برای این پرونده پاسخگو باشند. بارها آدم های مختلف اعم از سینماگر و روزنامه نگار نسبت به این مقوله هشدار داده بودند. افراد زیادی روی این قضیه حساس شده بودند و این فیلم را یک پروژه مشکوک قلمداد کرده بودند. از ابتدا مشخص بود که این پروژه وضعیت مالی غیرشفافی دارد. کار حتی به مجلس هم کشید. من نمی دانم چه توضیحاتی به مجلس داده شد که قانع شد و کار کلید خورد. الان مجلس باید پاسخگو باشد. همچنین مدیر سینمایی وقت، شمقدری که این دستورات بی ضابطه را صادر کرد تا این پروژه بی ارزش ساخته شد.
وی افزود: اگر مقصود معرفی یک زن موفق ایرانی است، ما چهره های شاخص دیگری هم در میان بانوان ایرانی داریم که بسیار پر افتخار تر از لاله صدیق هستند. ایشان آنقدر موفقیت ورزشی نداشته که بخواهیم در مورد او فیلم بسازیم، آن هم بین المللی. صدیق یک سال به دلایل ورزشی محروم بوده است. ساخته شدن یک فیلم بینالمللی در مورد ایشان اساسا مشکوک بود. نزدیک به ۷ میلیارد پول به این پروژه داده شده و کارگردانش اصلا فیلم را متعلق به ایران قلمداد نمیکند. این پول به همراه خیلی پول های دیگر که پرونده های آنها به دست سازمان سینمایی جدید باز شده است، متعلق به بیت المال است. این پول متعلق به بچه های فیلمساز مستند و تجربی است که مصرف شده است.
کثیریان تاکید داشت: کسی پاسخگوی وضع موجود درباره این پروژه نیست. مسوولان وقت که به راحتی پای هر چکی را امضا کردند باید مسوولیت پذیر باشند. این پول باید به جای اصلی خودش برگردد. ضمن اینکه همه باید جواب بدهند طبق چه پروسه ای چنین پول هایی پرداخت شده؟ این همه فیلمساز مورد تایید آقایان وجود داشت. چرا یک نفر از میان آنان فیلم را نساخت؟
باید «لاله» کامل شود
سید هادی منبتی مدیر عامل موسسه تصویر شهر با اشاره به اینکه نمیتوان از مبالغ کلان صرف شده برای این فیلم چشم پوشی کرد، توضیح داد: فیلم «لاله» پروژه سنگینی بود که از ابتدا هم به غلط پیش رفت. متخصصان و اهالی فن به این پروژه انتقاد داشتند، اما مسوولان این حساسیتها را درک نکردند.
وی افزود: برای چیزی هزینه شد که مخالفان آن خیلی بیشتر از موافقانش بودند. اخیرا متوجه شده ایم محصول اصلا متعلق به سینمای ایران به حساب نمیآید و این یک اتفاق بسیار ناگوار برای سینما است. توقف تولید در شرایطی که سه چهارم اثر ساخته شده یک زیان کامل است و صلاح در این است که به هر شکل شده کار را تمام کرد. هزینه ای که برای «لاله» خرج شد دیگر قابل بازیافت نیست و عاقلانه ترین کار تکمیل فرآیند تولید آن است.