به گزارش سوره سینما به نقل از روابط عمومی موزه سینما، مجید اسماعیلی مدیر موزه سینما در ابتدای مراسم بزرگداشت کیانوش عیاری گفت: خدمت مهمانان عزیز خصوصا آقای عیاری که از مفاخر سینمای ایران هستند خیر مقدم میگویم. تفاوت موزه سینما با سایر موزهها به وجود اشخاص، بزرگان و گنجینه مربوط به آنها بازمیگردد. افرادی همچون مسعود کیمیایی و کیانوش عیاری به سینما ارزش و اعتبار میدهند. از آقای عیاری که با تواضع مثال زدنی جوایز خود را به موزه سینما اهدا کردند تشکر میکنم.
سپس علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما نیز در ادامه این برنامه گفت: باعث افتخار من است که در این جمع حاضر باشم. از زاویه خود و به عنوان بازیگر شانس بزرگ همکاری با عیاری را داشتم و در مدت چهار سال در خدمت ایشان بودم. او بیتردید دارای یکی از صحیحترین نگاهها به مقوله بازیگری مقابل دوربین است و به دلیل دقت نظر بالای ایشان، دلنشینترین و صحیحترین نوع بازی هنرمندان در آثار ایشان رقم خورده است.
این بازیگر افزود: در اولین روزهایی که در خدمت ایشان بودم بازیگران دیگر با حسرت درباره حضور من مقابل دوربین ایشان صحبت میکردند. بررسی وجوه سینمای ایشان به عنوان یک کارگردان برجسته و مولف در تخصص من نیست. به عنوان نماینده صنوف سینمای ایران و از طرف خانه سینما وجود ارزشمند کیانوش عیاری را گرامی میدارم و امیدوارم خورشید وجود ایشان همواره تابناک بماند و فیلمهای بیشتری از او ساخته شده و بازیگران بیشتری فرصت همکاری با او را داشته باشند. اگر عیاری در سینمای ایران حضور نداشت یک جای خالی برای همیشه در سینمای احساس میشد.
در ادامه فریدون جیرانی فیلمساز و تاریخنگار سینمای ایران گقت: به نظر من سال ۱۳۴۸ در سینمای ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا فیلمهایی همچون «آرامش در حضور دیگران»، «قیصر» و «گاو» ساخته شدند. بیضایی در دانشکده هنرهای زیبا تدریس خود را آغاز میکند و در یک سالن کوچک، شش فیلم کوتاه نمایش توسط بصیر نصیری نمایش داده میشود. همچنین اتفاقهایی در قسمت پژوهش تلویزیون زیر نظر فریدون رهنما رخ میدهد.
این فیلمساز افزود: نمایش آن شش فیلم کوتاه، منجر به تشکیل سینمای آزاد ایران میشود که قرار است از دل آن نسل جدید سینماگران ایران را از شهرهای مختلف شکل دهد. فریدون رهنما و تلویزیون به جریان سینمای آزاد کمک زیادی میکنند. در مشهد مهرداد تدین مسئول سینمای آزاد میشود. در اهواز نیز کیانوش عیاری این مسئولیت را برعهده میگیرد. از میان این اسامی، نام کیانوش عیاری ببیش از دیگران شنیده میشود. اکثر فیلمسازان سینمای آزاد، نسل سوم سینماگران بعد از انقلاب را تشکیل میدهند که شاخصترین آنها کیانوش عیاری بود.
در ادامه این برنامه مهرزاد دانش منتقد شناخته شده سینمای ایران گقت: امیدوارم سایه آقای عیاری برای سالها بر سر سینمای ایران باشد. از زوایای مختلف میتوان درباره سینمای عیاری صحبت کرد. فیلمسازان را عموما با تصاویر به یادماندنی فیلمهایی که ساختهاند به یاد میآوریم. کیانوش عیاری از جمله فیلمسازانی است که تصاویر پرشماری را در صفحات سترگ و با ارزش سینمای ایران برجای گذاشته است. در «آنسوی آتش» پس زمینه تصویر باشکوهی سرخ آتش ناشی از احتراق نفت به آسمان کشیده است و در پیش زمینه، تنشها، عشق ها و حسرت مشاهده میشود. فیلم «شبح کژدم» با تصاویر خارقالعاده سکانس پایانی که در پس زمینه، تله کابین کوچک در سفیدی منظره برفی به چشم میخورد و در پیش زمینه، صورت یخ زده فردی وجود داشت، نمایی ماندگار است. در فیلم «آبادانیها»، حرکات دورانی دوربین با چرخش شخصیت اصلی در نقاط مختلف شهر تلاقی داشت. در فیلم «بیدارشو آرزو» که در صحنهای به دنبال افراد گمشده میگشتند، نمایی بسیار ملتهب بود. در فیلم «بودن و نبودن»، سکانس تکاندهنده مربوط به دختر و میزانسن عمودی دوربین به فراز و نشیب های اخلاقی پرداخته است.
در ادامه فریدون عموزاده خلیلی قصه نویس و منتقد در خصوص سینمای عیاری گفت: آقای عیاری فیلمهای درخشانی را خلق کرده است. همینگوی به عنوان نویسندهای شهرت دارد که وقایع زندگی و جوهره آن را با شیرینترین و سادهترین کلمات بیان میکند. قصههای او برگرفته از عینیت زندگی است، ولی به علت عمقی که دارد قابل تفسیر و تبیین از زوایای مختلف است.
وی ادامه داد: برای من سینمای قصهگو کیانوش عیاری با روایتگری همینگوی مشابهت دارد.
همینگوی زندگی را در قالب کلمات متبلور میکند و عیاری آن را در قالب تصاویری ساده و بدون تصنع و تکلف نشان میدهد. فیلمهای او دارای داستانهایی است که از وقایع روزمره زندگی ما به شمار میروند. عیاری بدون آنکه گرفتار فرمالیسم شود از فیلمهایش برداشتهای فراوان دیگری میشود. در مورد فیلم «آنسوی آتش» و دعوای برادران نیز تفسیرهای متفاوتی وجود دارد و درحالی که او داستان عشق و نفرت دو برادر را روایت میکند، وقایع دیگری نیز در خلال آن جریان دارد. زمانی که هنرمندی از عمق زندگی گرته برداری کرده و برای آن ما به ازای تصویری پیدا میکند، این مسئله بعدها قابل تفسیر و حتی پیشگویی است و سینماگران یکی از بزرگترین کارهایی که برای بشریت انجام میدهند، پیشگویی درباره آینده میباشد.
ابوالفضل پورعرب بازیگر مطرح سینمای ایران نیز درباره عیاری گفت: نمیدانم چه باید گفت تا حق مطلب درباره کیانوش عیاری ادا شود و من بتوانم حق شاگردی خود را در قبال او اثبات کنم. من این افتخار را داشتم در اثری با ایشان همکاری کنم.
زمانی که در این اثر مقابل دوربین حضور داشتم، از خود راضی نبودم. روزی هنگام صرف نهار عیاری به نزد من آمد و از بازی من تعریف کرد. گفت من سالها بود میخواستم با تو کار کنم که اکنون این اتفاق رخ داده است. من هم علاقه داشتم به عنوان یک کارگردان مولف با او همکاری کنم. در طول فیلم متوجه شدم او کار خود را به صورتی بسیار ساده انجام میدهد.
مهرداد اسکویی مستند ساز مطرح سینمای ایران نیز در خصوص عیاری گفت: وقتی نوجوان بودم عیاری با چند فیلم به انزلی آمد. من بازیگر تئاتر و عاشق سینما بودم. بروشور فیلم را نزد او بردم و از من پرسید فیلم میسازی؟ گفتم: نه و گفت: حتما این کار را انجام بده. همه ما سینمای عیاری را کپی میکنیم. بسیار خوشحال و مفتخرم که در عصر عیاری زندگی میکنیم. تلاش میکنیم تا واقعگرایی و باورپذیری آثارمان شبیه فیلمهای کیانوش عیاری باشد. من و نسل من بسیار از او یاد گرفتیم. این مراسم بهانهای است برای دیدن چندباره آثار عیاری تا از او بیاموزیم. از او یاد گرفتم که همواره باید میل به تجربههای متفاوت در وجودم باشد. در دو روزی که همراه ایشان در سلیمانیه عراق بودیم، از او سینما انسانیت و اخلاق را آموختم.
اسکویی ادامه داد: عیاری یک استاد فروتن است. ما سینماگران و رهروان او با همه سختیها و کمبودها و با شناخت تکلیف خود تلاش میکنیم مانند عیاری در مسیر تجربه گرایی عاشقانه و بیتوقع مسیر را ادامه دهیم.
سپس حجتالله ایوبی مدیر فرهنگی نیز گفت: کیانوش عیاری فردی است که نگذاشت منیت درون او فربه شود. شخصیت او دیدنی است برای آنکه منیت را از میان برداشتند. او هر زمان که حضور داشت، از ایران فرهنگ و سینما سخن گفت و برای همین است که او تا این اندازه عزیز و دوست داشتنی است. او یکی از تلخترین روزهای مدیریتی من در سینما را با درسی کریمانه تبدیل به یکی از بهترین روزهای آن کرد. عیاری به عشق جوانان این کشور صدها ساعت در گروه هنروتجربه فیلمهای جوانان را به امید دیده شدن آنها دید.امیدوارم سایه او همواره بر سر سینمای ایران مستدام باشد.
علی فرهمند منتقد سینما نیز گفت: سنت سینمای ایران همواره بر بستر واقع گرایی بوده است و کیانوش عیاری به آن وجاهت بخشیده است. سنتی که به ناگزیر جریان سینمای آزاد را با خود همراه کرد. درباره فیلمسازانی که درباره واقعیت و ویژگیهای مستند گونه کار کردند، از کیارستمی تا داوود نژاد، عیاری دارای سبکی منحصر به فرد و غیرقابل تقلید است. واقع گرایی او به گونهای است که با چینش آشکار میزانسن و واقعیت مطلق روزمره به صورت توامان سر و کار داریم که بسیار پیچیده است. فرمی که مد نظر اوست به گونهای است که واقعیت گرایی را به حد اعلا خود میرساند.
در ادامه کیانوش عیاری پشت تریبون حاضر شد و گفت: از حضور عزیزان ممنونم. هجده ماه پیش که دچار بیماری شدم برخی از بهترین متخصصان به من گفتند که باید یا سینما را انتخاب کنی و یا زندگی، اما من نمیتوانستم از سینما دل بکنم.
وی ادامه داد: نکاتی که دوستان اشاره کردند برای من تازگی داشت. امیدوارم استحقاق این تعریف را داشته باشم. با وجود وضعیت جسمی قصد دارم فیلم «زندان دوستان داشتنی» و سریال «سوسکها کابوس ابدی من» را بسازم. عیاری با بیان اینکه سینما دست از سر من برنخواهد داشت، گفت:خانواده من در این سالها همواره پشتیبان من بودند. همچنین داریوش عیاری یکی از بهترین همکاران من به عنوان فیلمبردار بوده است و یکی از بهترین متخصصان در شناخت و سواد سینمایی است. از آقای اسماعیلی مدیریت موزه سینما برای برگزاری این مراسم بسیار تشکر میکنم.
در پایان این برنامه کیانوش عیاری کیک تولد هفتاد و سه سالگی خود را فوت کرد.
فریدون جیرانی، علی دهکردی، مهرزاد دانش، علی فرهمند، حجتالله ایوبی، ابوالفضل پورعرب و مهرداد اسکویی در این مراسم سخنرانی کردند و ازجمله حاضران میتوان به رضا عطاران، داریوش عیاری، خسرو معصومی، جمشید جهانزاده، مهدی صباغزاده، دانش اقباشاوی، بهرنگ دزفولیزاده، حسن رضایی، شاهین امین، محمود گبرلو، احمد امینی، هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، هوشنگ حسینی، مهرداد غفارزاده، ناصر باکیده، رضا رخشان، فرید سجادی حسینی و… اشاره کرد.