سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۳ بهمن ۱۴۰۳ در ۱۰:۵۲ ق.ظ چاپ مطلب
بازخوانی فیلم‌به‌فیلم فجر۴۳/ روز اول؛

از ایده و نمادهای «صیاد» و «بازی خونی» تا تجربه دلچسب تماشای «سونسوز»

Fajr43-Day1

در اولین روز نمایش فیلم‌های چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، چهار فیلم «صیاد»، «بازی خونی»، «سونسوز» و «داد» در سالن اصلی برج میلاد روی پرده رفت.

سوره سینماسارا مومنی : در این یادداشت چهار فیلم «صیاد»، «بازی خونی»، «سونسوز» و «داد» که در روز اول جشنواره در برج میلاد اکران شد بررسی می‌شود.

صیاد

سینمایی «صیاد» به کارگردانی جواد افشار بخشی از زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی را به تصویر کشیده است. جذابیت فیلم، مشابه اغلب فیلم‌ها در ژانر جنگ است؛ قصه‌ای مشخص و در خط‌سیری تعریف شده دارد. تصویر اولیه از شخصیت شهید، ممکن است در ابتدا توی ذوق بزند؛ مثلاً آن را همانند دیگر شخصیت‌های قهرمان و شهدای فیلم‌های دیگر «حماسی، پرشور، پرکنش یا عمیق» نبینیم؛ اما باید گفت که کمی پس از آغاز فیلم، سبک و سیاق رفتار و کنشگری شخصیت، واقعی، ملموس، مطلوب و دور از شعارزدگی است؛ با یک قهرمان زمینی، معمولی و البته، مسلمان ایرانی شیعه مواجهیم که باورپذیر و الگوساز است؛ هرچند می‌توانست بهتر باشد و در جاهایی، «آرامش درونی» شخصیت شهید، به شکل «خون‌سردی» یا «کم‌کنشی» بازنمایی نشود. و باید گفت که بخشی از این مسئله بی‌ربط به بازیگردانی و کارگردانی نیست. این مسئله در بخش‌های مختلف فیلم را بیش از آنکه به یک پرداخت نمایشی نزدیک کند، به پرداختی بدون حس‌وحال و بدون روح تبدیل کرده است که من آن را  غیبت روحی«تیم خلاقه تولید»، یعنی کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس در تولید سینمایی می‌نامم.

Sayyad

طراحی‌صحنه و قاب‌بندی‌ها، نمادین و قابل‌توجه است؛ از تابلوی «الله» پشت سر شهید صیادشیرازی در گرفته تا پرچم ایران پشت سر تیمسار فلاحی، همگی در خدمت محتوا و مضمون «اتحاد» در فیلم هستند.

از جمله نقاط ضعف فیلم در صداگذاری، نماهای پرتنش در آغاز فیلم و موسیقی ضعیف است، مشکل از سالن نمایش اکران بوده یا خود فیلم، صدابرداری فیلم ضعیف است و در بخش‌های مهمی از فیلم، صدای دیالوگ‌ها شنیده نمی‌شود. به جلوه‌های ویژه فیلم به دلایل مختلف، مانند ژانر جنگی و طبیعت وجود جلوه‌های ویژه میدانی و بصری، امکان جدید استفاده از هوش مصنوعی و غیره اشاره نمی‌کنم.

انتخاب صدای مارال بنی‌آدم به عنوان همسر شهید، برای روایت خاطرات شهید، جذاب است و فیلم را از چارچوب سفت‌وسخت، رسمی و تلخ ژانر جنگی خارج کرده و چیزی شبیه هوای تنفس در جهان داستان جنگی را به مخاطب تزریق کرده است. اما نقش و کارکرد زن در چارچوب تعریف‌شده قصه که  خانواده بود، به ویژه در نسبت و روابط با همسر، تصویر کمرنگ و منفعلی داشت. تصویر خانواده در فیلم، به لطف طراحی صحنه‌ و انتخاب مناسب بازیگران، مثبت و مطلوب بود و با اینکه تصویر خانواده به تبع ژانر جنگی، بخش جزئی از کل فیلم را در برگرفته، اما  خانواده‌محوری در روح قصه جاری است و خانواده به طورکلی در بافت تاریخی اجتماعی جنگ، بدون سوگیری، بدون اغراق و روشن به تصویر کشیده شده است.

بازی خونی

سینمایی  «بازی‌ خونی» دومین فیلم حسین میرزامحمدی پس از کت‌چرمی است. این فیلم مقطعی از تاریخ معاصر پس از عزل بنی‌صدر و فعالیت گروهک‌های آمل را روایت می‌کند. داستان فیلم همانند تدوین، بازی‌ها و موسیقی، آشفته، پراکنده و بدون خط‌سیری روشن است. شخصیت‌های مرد و زن عمق ندارند و بازی‌ها، اغراق‌آمیز، ضعیف و بدون باورپذیری است. در این میان موسیقی هم غالب بر دیالوگ شده و در بخش‌های قابل‌توجهی از فیلم، چیزی جز صداهای بلند نامفهوم، شنیده نمی‌شود.

Bazi-Khooniاین نقطه ضعف فیلم زمانی برجسته‌تر می‌شود که مخاطب چند سکانس طولانی دیالوگ‌محور را به امید یافتن سیر قصه تحمل می‌کند. دو  نکته قابل‌توجه و متصل به هم در فیلم وجود دارد؛ به تصویرکشیدن خانواده در بحبوحه جنگ و قصه محوری دفاع مردم آمل و سنگربندی آن‌ها مقابل گروهک سربداران. وضعیت حضور این دو در فیلم متناقض و بدون پرداخت عمیق و حتی روشن است. زنی دکتر و مردی سپاهی با فرزند دختر را می‌بینیم که پرداخت نمایشی قدرتمندی برای به تصویرکشیدن خانواده ندارند. در ادامه همین شکل روایت، ابتلا و غم بزرگ و پرتنش آن‌ها هم کوچک، سطحی و بی‌اهمیت بازنمایی شده است. در مقابل، نحوه حضور مردم در دفاع آمل را تنها از دیالوگ‌ها می‌شنویم و عملاً تصویر و قصه‌ای نمایشی از این واقعه، به مخاطب ارائه نمی‌شود.

سونسوز

تماشای سینمایی اجتماعی «سونسوز» پس از تماشای دو سینمایی تاریخی-جنگی، دلچسب بود. سونسوز فیلمی ایرانی به زبان ترکی است که رضا جمالی آن را کارگردانی کرده است. فیلم قاب‌بندی‌های درست و نماهای زیبایی از طبیعت آذربایجان دارد و به موضوع اجتماعی «نازایی و عقیم بودن» در قالبی کمدی پرداخته است. سونسوز، قصه‌ای مشخص، روشن، ساده و مسئله‌محور با بازیگران نامعروفی (به جز یک بازیگر) دارد که به کلی بازی عجیب و غیرحرفه‌ای برخی بازیگرانش را پوشش داده و مخاطب را با خود همراه می‌کند. ۹۵ درصد فیلم زیرنویس دارد، اما خسته‌کننده نیست. هرچند فضاسازی و بیان فیلم، ممکن است برای برخی مخاطبان دور از ذهن بوده و شبیه یک فیلم خاص با مخاطب خاص به نظر برسد.

Sunsooz

نکته قابل‌توجه درباره این سینمایی، انتخاب ایده و موضوع آن است. پرداختن به موضوعاتی مانند نازایی، عقیم بودن، زود، دیر یا هرگز ازدواج نکردن، طلاق و چندهمسری، همگی در خدمت مضمون استحکام خانواده با فرزندآوری قرار گرفته و در این میان، حرف‌های خوبی هم درباره وضعیت زنان نازا و مردان عقیم پس از طلاق زده می‌شود. در این پرداخت نمایشی، به طور مستقیم، روشن و اعتراضی به وضعیت نابسامان زنان در مسئله نازایی اشاره می‌شود؛ چندهمسری مردان (عقیم)، مقابل تجرد دائمی و طلاق زنان(برخی نازا) مطرح و مسئله قدرت مرد در طلاق دادن یا طلاق ندادن همسر بازنمایی شده است.

داد

سینمایی «داد» به کارگردانی ابوالفضل جلیلی درباره وضعیت نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت است. پرداختن به مسائل نوجوان، اتفاق خوبی است که در قاب‌بندی‌های تمیز و حرفه‌ای فیلم افتاده است، اما داستان و فیلم‌نامه همانند بسیاری از فیلم‌های سینمایی ایرانی قدرتمند نیست. فیلم بدون موسیقی با ریتمی کند و کشدار است و بازی‌ها، سکانس‌ها و دیالوگ‌ها اغلب فضایی مبهم و بدون اتصال به هم دارد.

Daad

بسیاری از مسائل موجود در خط‌سیر، اما غایب در پرداخت را مخاطب خودش باید حس بزند و به هم ببافد تا بتواند به یک قصه شسته‌رفته در شروع و میانه داستان برسد و تا پایان خودش را با آن همراه کند. نگاه نشانه‌شناختی کارگردان در تمام فیلم جاریست؛ از پیراهن سفید همیشه تمیز شخصیت نوجوان گرفته تا کتاب «اپراتوری کامپیوتر» روی میز مدیر مدرسه بزرگسالان، کتاب «از فروید به حافظ» روانشناس، «تابلوی برعکس استقلال» که روی خاک‌‌های یک زمین تخریب‌شده قرار گرفته و «لک روی دیوار بازداشتگاه»، همگی امضا و نوع نگاه کارگردان به مسئله نوجوان در نگاه خرد و مسائل کشور در نگاه کلان است؛ هرچند عنوان انتخابی، تناسبی با محتوای آن ندارد و «داد»، تصویری مخدوش، کدر و ناامیدکننده از عدل، پشتکار و تلاش را بازنمایی کرده است.