رسالت بوذری تاکید کرد آنچه در فرمایشات ائمه درباره محرم تاکید شده است برپایی عزاست و نه آسیب شناسی قیام امام حسین (ع).
سوره سینما-سارا سپاسیان: رسالت بوذری از چهرههای تلویزیون است که او را بیشتر در برنامه های مذهبی دیده ایم. او که سابقه روزنامهنگاری هم دارد، در اجراهایش سعی می کند اطلاعات مذهبی را با تسلط به زبان فارسی و دانش روز همراه کند. با بوذری درباره این روزها که به نام سیدالشهداست و همچنین عملکرد مجریان تلویزیونی در این بازه زمانی گفت و گو کردیم.
می توان گفت که تلویزیون امروز به یک سبک واحد برای اجرای برنامه های مذهبی دست پیدا کرده است؟
رسالت بوذری: سبک یک برنامه تلویزیونی به ترکیب آن بر می گردد و توانمندی مجری. اینگونه نیست که یک سبک خاص یا فرمول واحد برای اجرای مذهبی وجود داشته باشد و آن را به عنوان نمونه معرفی کرد. هر چقدر توامندی یک مجری شامل همه مهارتها، به عنوان ویترین یک برنامه در اداره برنامه بیشتر باشد، مردم پسندتر است و خود به خود قالب محبوب تر جای خود را باز می کند.
شما در ردیف مجریان مذهبی تلویزیون به حساب می آیید. این به خاطر علاقه شخصی شماست؟
حرفهای اجتماعی ما همان حرف های دینی هستند. این تقسیم بندی غلطی است که فلان آدم مجری مذهبی است و فلان شخص مجری اجتماعی و … . وقتی برنامه ای به مدح اهل بیت میپردازد و مضامین عارفانه را مورد بحث قرار می دهد، نام برنامه مذهبی به خود میگیرد، اما وقتی شما در یک برنامه اجتماعی هم از بیننده می خواهی که دروغ نگوید، دارید یک حرف دینی می زنید. اساسا نوع حرف های اجتماعی ما باید دینی باشد تا پذیرفته شود. من اینگونه تقسیم بندی ها را به سبب عدم شفافیت نمی پذیرم. کسی که به ادبیات فارسی مسلط باشد و با فرهنگ و معارف دینی آشنا باشد، در صورت پذیرفتن این تقسیم بندی هم می تواند مجری موفق اجتماعی باشد و هم مجری موفق معارفی و دینی.
نسل جوانی از مجریها به دلیل گرایش های مذهبی شخصی شان پای مباحث مذهبی را به شیوه ای متفاوت به تلویزیون باز کردند. شما هم به این تاثیرگذاری معتقد هستید؟
وقتی آدم ها به شکل های مختلف و جذابیت های مختلف حرف دینی می زنند، مردم را پای جعبه جادو می نشانند. هر کس با فرم خودش. موضوع اینجاست که حرف دینی زدن در جامعه ما که وجه سلبی حرف دینی زدن از وجه ایجابی آن جذاب تر است، کار دشواری است. مثلا با شروع محرم همه حرف از آسیب شناسی قیام عاشورا می زنند. سوال من این است که مگر در ۱۰ ماه دیگر سال برای این سوال ها فرصت نداریم؟ ما در رابطه با عزاداری و اصل قیام عاشورا چه اندازه تلاش کرده ایم و چقدر وجوه ایجابی آن را جا انداخته ایم که حالا می خواهیم از وجه سلبی آن حرف بزنیم؟
گویا از این موضوع بسیار گلایه دارید؟
دقیقا. هفته پیش مطلبی در یکی از جراید کشور چاپ شد و در یک سایت معتبر و رسمی خبری هم انعکاس داده شد. این مطلب گویای این موضوع بود که هجمه افراد مدعی دینداری به اعتقاد مردم نوعی افتخار شده است. ما امروز در شرایطی به سر می بریم که به مبانی دینی و اعتقادی ما هجمه وارد می شود که چون از طرف خودی ها هست، تاسف بارتر است. این هجمه به خاطر نبود مطالعه و آشنا نبودن با حوزه های معارف دینی مجال بروز پیدا کرده است. می شود با زبان و بیان جذاب و البته حرف مستدل جوان را پای رسانه نشاند. می شود در تلویزیون خودمان برنامه ای ساخت با محوریت دین وحب اهل بیت که چنان جذاب باشد که بتواند با شبکه های ماهواره ای که بی تعارف در کشور خودمان بیننده دارد، رقابت کند.
در اجرای برنامه مذهبی چه خطوط قرمز و محدودیت هایی وجود دارد؟
در هر کاری خط قرمز وجود دارد و رندی در حوزه اجرا از همه چیز مهم تر است. شما با مروری بر آثار نویسندگان قدیمی در می یابید که آنان هر حرفی خواسته اند با رندی به میان آورده اند. به زبان حافظ و سعدی رجوع کنید تا بفهمید چه می گویم. می شود تا مرز خط قرمز رفت، اما حرف را زد. اینکه چگونه بزنیم و چه کسی بزند، موضوع حائز اهمیتی است. برای کسی که در این حرفه مسلط باشد، خط قرمز اصلا معنایی ندارد. او حتما می داند هر مطلب مهم را چگونه به گوش مخاطب برساند که هم حساسیت ها برانگیخته نشود و هم تاثیرگذاری خودش را داشته باشد.
دشواری برنامه زنده مجری را مضطرب نمی کند؟
حتما برنامه زنده از تولیدی موفق تر است. در این سال ها درصد برنامه های تولیدی من به برنامه های زنده، یک به ۱۰ هم نیست. برنامه زنده از یک هیجان خاص بهره مند است و اتفاقات آن در لحظه رخ می دهد، پس جذاب تر و دیدنی است.
شما به سبب تسلط به ادبیات و احادیث اجرای منحصر به فردی دارید. این ویژگی ها تا چه میزان در یک اجرای موفق تاثیرگذار است؟
ویژگی هایی که گفتید با شیر اندرون شده و با جان در می رود. بعضی چیزها به ریشه و خاستگاه آدم ها بر می گردد. بعضی دیگر اکتسابی است و با تحقیق به دست می آید. دانسته هایم چندان به اجرا ربطی ندارد.
فرم و محتوای برنامه های مذهبی چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
از آسیب شناسی ها بهتر است دور باشیم. امروز تا حرف از کربلا به میان می آید، صحبت از آسیب شناسی می شود. بهتر است اول کار ایجابی کنیم و بعد به سلبی ها برسیم. متاسفم از اینکه بگویم در این سال ها آنقدر با دستگاه سید الشهدا ور رفتیم که جوان ها را دور کردیم. اجازه بدهیم جوان وارد میدان تحقیق شود، بدون اینکه ما برای آنان خط قرمزهای من در آوردی تعیین کنیم. امام حسین خودش جلوه می کند و دستگاهش نیازی به بالا و پایین شدن ندارد. چیزی که من دارم از آن صحبت می کنم بسیار فراتر از ماجرای برنامه سازی است. برخورد ما نسبت به واقعه عاشورا یک برخورد گزینشی بوده است و آنچه خواسته ایم بیان کرده ایم.
از میان مجریان حاضر در برنامه های مذهبی کار کدام یک را می پسندید؟
از من توقع نداشته باشید از کسی اسمی ببرم، اما متفکران روزنامه نگاران را دست فروشان عقیده و رای معرفی می کنند. یعنی معتقدند ژورنالیست ها حجم زیادی از اطلاعات دارند به عمق یک سانتیمتر. می گویند مجری تلویزیون هم باید همینگونه باشد. من با این تعریف موافق نیستم. مجری درباره برخی موضوعات به خصوص مذهب باید اطلاعات عمیق تری داشته باشد. گذشته از همه اینها و برخورداری از استانداردهای اجرا شامل چهره و لباس و … ، باید به آن چیزی که می گوید عامل باشد، در غیر این صورت تصنع چیزی نیست که بتوان از مخاطب پنهان کرد. او از چشم های مجری همه چیز را می فهمد. اثر وضعی عمل باید در رفتار فرد دیده شود تا بیننده باورش کند. ما مجریانی در جهان داریم که شاید مثلا چهره خاصی نداشته باشند اما به سبب صداقتی که دارند بسیار محبوب واقع شده اند.
و حرف آخر شما درباره برنامه سازی برای محرم؟
در فرمایشات معصومین، اشک و روضه و عزاداری پیش و بیش از تبیین قیام و … تاکید شده است و من هم این نکته را موکدا بیان می کنم. اقامه عزا ، موضوعی است که همیشه بیش از هر مقوله دیگر در ماه محرم اهمیت داشته است. من نمی دانم چرا تا اسم قیام امام می آید همه به یاد کتاب حماسه حسینی و تحریفات عاشورایی اثری شهید مطهری می افتیم؟ ایشان صرفا یک نگاه را مطرح کرده بود و آن نگاه هم می تواند نقصان هایی داشته باشد. عاشورا یک مسئله چند وجهی است و اقامه عزا در صدر اهمیت آن قرار دارد. همین مهم به برنامه سازی سرایت می کند و ما تلاش می کنیم که قبل از هر چیزی بگوییم حسین کیست؟ ما به قدر بضاعت مان این امام را معرفی می کنیم تا محبت اش را در دل جوانان بیندازیم. اگر مخاطب جان کلام ما را بشنود جذب می شود و هیچ نیازی به توضیح و تفسیر و دستکاری های ما نیست. امام حسین(ع) خورشید عالمتابی است که خودش می تابد. آن متشاعر که آن مقاله را منتشر کرده تنها آبروی خودش را برده و زحمت ما را زیاد کرده است.