سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۱ آذر ۱۳۹۲ در ۸:۴۰ ق.ظ چاپ مطلب
مژده لواسانی در گفتگو با سوره سینما:

از خط قرمز رد نمی‌شویم/ بچه صدا و سیما هستم

mozhdeh-lavasani2

مجری برنامه «کافه سوال» تاکید کرد سازندگان این برنامه از خطوط قرمز صدا و سیما عبور نمی‌کنند.

مجری برنامه «کافه سوال» تاکید کرد سازندگان این برنامه از خطوط قرمز صدا و سیما عبور نمی‌کنند.

سوره سینما- سارا کنعانی: این روزها دیگر سر و صدایی که برنامه «کافه سوال» در شبکه دو به پا کرده، به گوش همه مخاطبان تلویزیون رسیده است. مجری جوانی به نام مژده لواسانی موضوع جذابی مثل جراحی های زیبایی را به شکلی بسیار مفصل و با حضور کارشناسان اجتماعی و روانشناسان، پزشکان و همچنین بانوان بازیگری که این تجربه را از سر گذرانده اند، مورد بررسی قرار داده و این اولین فصل از برنامه نوپایی است که سهیل سلیمانی آن را تهیه و کارگردانی می‌کند. لواسانی متولد پاییز سال ۶۸ است. یکی از بهترین مجری‌های زن این روزهای رادیو و تلویزیون که می‌کوشد سبک و شیوه خود را در اجرا داشته باشد. با او درباره اجرای «کافه سوال» صحبت کردیم.

فکر می کنید چقدر به گردن برنامه «کافه سوال» حق مادری دارید؟

مژده لواسانی: به هر برنامه که وارد می‌شوم، به خاطر پشتوانه کاری که در رادیو دارم و به دلیل همه برنامه سازی‌ها و سردبیری‌ها، نمی‌توانم منفعل باشم و جدا از تیم فکری برنامه قرار بگیرم. این اتفاق در کافه سوال خیلی چشمگیر رخ داد. به همین دلیل هم آن را خیلی دوست دارم، چون از زمان شکل گیری همراه بودم.

و نطفه آن از کجا شکل گرفت؟

ابتدا سهیل سلیمانی طرح را با من در میان گذاشت و من از ابتدا در اتاق فکر حضور داشتم. سعی کردم در همه تصمیمات برنامه نقش داشته باشم. از آن دسته مجریانی نیستم که معتقدم باشم برنامه‌ام را اجرا می کنم ، دستمزدم را می‌گیرم ، می‌روم خانه و همین که دیده می شوم کافی است و دغدغه های برنامه به من مربوط نیست. وقتی من در سیاست گذاری های برنامه دخیل باشم، بعدها می‌توانم تمام قد از آن دفاع کنم.

همکاری با سهیل سلیمانی، روزنامه نگاری که به برنامه سازی و تهیه کنندگی تلویزیون روی آورد، چطور به وجود آمد؟

سالی که «به خانه بر می‌گردیم» را اجرا می‌کردم، سردبیر من در بخش فرهنگی و هنری سهیل سلیمانی بود. همکاری من از زمانی پررنگ شد که احساس کردیم دغدغه‌های کاری مشترکی داریم. طرح‌های زیادی داشتیم که خیلی هایش به سرانجام هم نرسید، اما «کافه سوال» خدا را شکر فرصت تولد پیدا کرد. این برنامه اتفاق مبارکی بود، چون این دغدغه مشترک فرهنگی مجال بروز پیدا کرد. یک ماه از پخش این برنامه می‌گذرد و با توجه تازه بودنش،از موقعیت خوبی بین مردم برخوردار شد.

lavasani2

تصویب طرح این برنامه با توجه به این میزان از چالش‌برانگیزی، کار سختی بود؟

آقای آذرمکان مدیر گروه اجتماعی و آقای بخشی‌زاده مدیر شبکه دو از ما حمایت کردند و هنوز هم در برابر انتقادهای غیرمنصفانه از ما دفاع می‌کنند. فرض بگیرید پزشکی تنها یک شب برنامه را تماشا می‌کند که اتفاقا ما انتقادی به این قشر داشته‌ایم. او بدون اینکه شب‍‌های قبل و بعد را دیده باشد، دست به قضاوت می‌زند و از ما خرده می گیرد. این در حالی است که ما همیشه پس از ذکر معایب و محاسن به جمع بندی می‌رسیم. گاهی حتی من از هجمه‌های موجود می‌ترسم و به آقای آذرمکان گفته‌ام که وجود ایشان دلگرمی بزرگی است. ما روی خطوط قرمز حرکت می‌کنیم، اما هرگز ردشان نمی‌کنیم.

شما موضوع زیبایی را مطرح کرده‌اید که بگویید مردم به سراغ این جراحی‌ها نروند؟

خیر. ببینید، هیچ وقت در تلویزیون در چنین سطحی از گستردگی به مسئله زیبایی و جراحی پزشکی آن پرداخته نشده بود. رویکرد عمده شاید دعوت از یک پزشک متخصص و آسیب شناسی کلی و در یک برنامه تک قسمتی از یک مجموعه بود. بهتر دیدیم با مقوله زیبایی کار خودمان را شروع کنیم. می‌خواستیم نگاه‌های موافق و مخالف را نشان بدهیم و اصلا همه هدف گذاری ما بر این اساس انجام شد که در برابر هیچ موضوعی جبهه نگیریم. باید در کنار مخاطب قرار بگیریم و بسته‌ای را به صورت ترکیبی از همه نظر به او تحویل بدهیم و معتقدیم به قدری باهوش است که خودش بهترین انتخاب را داشته باشد.

چطور با حساسیت‌های اجرای این برنامه کنار آمدید؟ اجرای «کافه سوال» با توجه به افتتاحیه پر سر و صدایی که داشت باید کار سختی باشد.

به معنی واقعی کلام، بچه صدا و سیما هستم و در آن بزرگ شده‌ام. خیلی بدیهی است که با همین سیاست گذاری‌ها، همین خطوط قرمز و همین نوع تفکر رشده کرده باشم و به هیچ وجه نتوانم از آنها گذر کنم. ممکن است با صراحت لهجه، به ذکر موضوعاتی بپردازم، اما قطعا گاف نمی‌دهم که برنامه را روی هوا بفرستد. وقتی کسی در خانواده ای بزرگ شود که همیشه یک سری از چارچوب‌ها برایش مهم بوده، این قوانین برای او نهادینه می‌شود. کودکی ام در رادیو گذشته و از نوجوانی به تلویزیون آمدم، پس نمی توانم مقررات سازمان را از خودم دور کنم. لطف مردم هم کمک بزرگی است و همیشه با محبتشان رو به رو شده ام. حتی پیش آمده از حرفی دلزده باشم، اما لبخند یک بیننده و چشم در چشم شدن با او همه چیز را از ذهنم پاک کرده است.

حالا که بیشتر از ۲۰ قسمت به موضوع زیبایی پرداخته‌اید، بگویید نظر شخصی خودتان درباره زیبایی چیست؟

زیبایی بر اساس سلایق مختلف تعریف می‌شود. از مفاهیم گسترده‌ای مثل اخلاق و زیبایی و …. هیچ وقت نمی‌شود چارچوب مشخصی معین کرد، چون نسبی است. خیلی‌ها از من می پرسند تو موافق جراحی زیبایی هستی یا مخالف آن؟ من می‌گویم هرآنچه هویت اصلی چهره فرد را تغییر ندهد و باعث رفع نقصی شود و بخواهد عارضه ای را برطرف کند، به شرط طبیعی بودن خوب است. من به شدت به اصل برازندگی، زیبایی ملموس و طبیعی معتقد هستم. این شخصیت افراد است که در مراحل عمیق تر باعث جذب افراد می شود. ویژگی‌های خلقی چه خوب و چه بد، به چهره منتقل می‌شود. در کافه سوال هم سعی کردیم تقریبا این نگاه وجود داشته باشد، اگر بنا به اعلام یک موضع است. یک شب خانم بازیگری را می‌آوریم که مخالف است و یک شب خانم بازیگری را که موافق ماجراست. همه نظرات را بررسی می‌کنیم تا گفت و گو کردن تمرین شود. این چیزی است که جای خالی آن در مسائل اجتماعی پررنگ احساس می شود.

حالت ایده‌آل تاثیر گذاری این برنامه را چطور توصیف می‌کنی، فارغ از اینکه محقق شده باشد یا نه؟

زمانی که بدانم بیننده به خاطر ما تلویزیون را روشن می کند و زمانش را تنظیم می کند، اتفاق لذت بخشی رخ داده است. ما می خواستیم غمگینی این موضوع را نشان دهیم که بخشی از مردم تصنعی پسند شده اند و نکند این یک خلق و خوی همه گیر شود؟ لب و بینی و گونه هایی که به شکل اغراق شده تغییر کرده باشند در چشم برخی از مردم زیبا جلوه می کند و این اتفاق شایسته ای نیست. یعنی مردم ما از چیز دفرمه ای که شکل طبیعی خودش را از دست داده، استقبال می کنند؟ دوستان عزیزی مثل شراره رخام و پرستو صالحی آمدند و از مردم خواستند این کار را انجام ندهند و حتی گفتند که یک پشیمانی در روزگار امروزشان وجود دارد.

چه جالب که این بانوان بازیگر خودشان آمدند و جلوی مردم اقرار کردند که امروز از جراحی زیبایی صورت شان خوشحال نیستند.

ما ممنون صداقت شخص خودشان هستیم. اگر این عزیزان این میزان از رک گویی و صداقت کلام را نداشتند ، امکان نداشت برنامه به جایی که ما می خواستیم برسد.

فصل های بعدی کافه سوال درباره چه موضوعاتی است؟

موضوعاتی خیلی اجتماعی و داغ و خبرساز. ما داریم از مخاطب مان نظرسنجی می کنیم که آنها چه چیز دوست دارند و قطعا از مان همان ها دست به انتخاب می زنیم. در فضاهای مجازی نیز خیلی از مردم پیشنهاد دریافت می کنیم. ان شا الله تا وقتی شبکه دو بخواهد برنامه را ادامه می دهیم.

تم اجرایی شما در برنامه های مختلف تغییر می کند؟

بله خیلی زیاد. مژده لواسانی با مختصات خودش در تمام برنامه ها خودش باقی می ماند. قرار است شیوه اجرایی خودش را حفظ کند با علم به اینکه مطابق با سلیقه عده ای از مخاطبان هست و پسند عده ای دیگر نیست. این یک اتفاق بدیهی برای تمام مجریان ماست. سعی می کنم همیشه خودم باشم. اینطور نیست که برای برنامه لحن غمگین را انتخاب کنم و برای برنامه ای دیگر خنده هایی مصنوعی تحویل بدهم. همیشه مختصات خودم را با خودم دارم، اما بر اساس ژانر اجرا، نوع مخاطب، ساعت برنامه و هدف گذاری برنامه نگاه کلی را تغییر می دهم. گاهی نیاز است تشخص اجرا پررنگ تر باشد و گاهی نیاز به صمیمیت بیشتر است. ما باید در یک برنامه اجتماعی متفاوت از یک برنامه مذهبی یا خانوادگی عمل کنیم. خدا را شکر تجربه در همه زمینه ها را پشت سر گذاشته ام. بحث های چالشی با مسوولان در برنامه های اجتماعی و گفت و گوهایی با کارشناسان در برنامه های خانوادگی در کارنامه حرفه ای من دیده می شود و شاید تنها برنامه سیاسی ندارم، چون در تخصص و علاقه ام نیست.

lavasani1

فکر می کنم علاقه شما بیشتر حوزه های فرهنگی و هنری باشد.

دقیقا. برای مثال سال هاست که جشنواره فیلم فجر را دنبال می کنم و در چند سال اخیر هم پیرامون آن اجرایی در رادیو گفت و گو داشته ام. ما هر سال در جریان برنامه ای به جشنواره فیلم فجر به عنوان بزرگترین رویداد سینمایی سالانه می پردازیم و ان شا الله امسال هم حضور خواهم داشت.

آن مهارت های اجرا که از آن صحبت کردید، بر اساس تجربه به دست می‌آید یا مطالعه و تحقیق؟

وقتی در فضایی نفس می کشی که همه آنجا استادند و در کنار بزرگان تعلیم می بینی، یک افتخار نصیب تو شده است و من هم از این موهبت بهره داشتم. ژاله صادقیان ، امیر نوری و … بزرگانی بودند که من در محضرشان کار را یاد گرفتم. ما در صدا و در سیما دوره های آموزشی را هم گذرانده ایم، اما تجربه عملی و برداشت شخصی هر کس سهم بزرگی در مهارت او دارد. ما در رادیو باید پیش چشم اساتید مسلم، شعر می خواندیم و نمره می گرفتیم تا بتوانیم ادامه دهیم. کنترل بر رفتار و گفتار نیز چیزی است که به ما یاد می دهند، اما همه اینها در کنار تجربه جواب می دهد. اینجا باید ابراز تأسف کنم از اینکه هستند در بین مجریان، کسانی که اهل مطالعه نیستند. کتاب نمی خوانند و چنته شان به قدر کافی از اطلاعات پر نیست. آیا واقعا سر زدن به سایت ها و ورق زدن مجلات کافی است؟ من پس از بیدار شدن از خواب همه خبرگذاری ها را با گوشی موبایلم چک می کنم و روزنامه های مهم را می خرم. خواندن کتاب بسیار تاثیر دارد و این را تو می توانی حتی از چشم های کسی که پیرامون موضوع مورد بحث خود از قبل مطالعه داشته، بفهمی.

از میان مجریان تلویزیون، اجرای چه کسی را می‌پسندید؟

ما مجریان خوب بسیاری در نسل خودمان داریم و تعداد زیادی از آنان در عرصه اجرا خوش درخشیده اند، اما ترجیح می دهم اگر قرار است از کسی نامی ببرم، از میان قدیمی تر ها و پیشکسوت ها باشد. همیشه اجرای محمدرضا شهیدی فر را دوست داشته‌ام و خوشحالم که می بینم همه بزرگان ما در عرصه اجرا رادیویی بوده اند. رادیو برای تلویزیون مثل تئاتر است برای سینما. از میان مجریان جوان هم معتقدم ژیلا صادقی کسی بود که سبک جدیدی را برای مجریان جوان خانم ارائه داد که تا قبل از آن وجود نداشت و همه فکر می کردند برای قرار گرفتن جلوی دوربین حتما باید خیلی اتو کشیده رفتار کنند. وقار و فخر اجرای ژاله صادقیان را خیلی دوست دارم. اگر بناست انتخابی به عنوان الگو قرار دادن داشته باشم، این انتخاب ترکیبی از بهترین‌هاست.

اگر قرار باشد اجرای تلویزیون را آسیب شناسی کنید، چه می‌گویید؟

با صراحت کلام، بی‌سوادی. ما اسیر زرق و برق و رنگ و لعاب اجرا می‌شویم و عمق اجرا را فراموش می‌کنیم. این شاید بزرگ ترین ضربه باشد.

شما حقوق می خوانید و پدرتان هم وکیل هستند. چه می‌کنید که قضاوت ها بر اجرای شما غالب نشوند؟

وکالت و اجرا وجوه مشترکی دارند. شما چه وقتی وکیل هستی و چه وقتی مجری، با مخاطبی رو به رو هستی که باید آنها را قانع کنی و تحت تاثیرشان قرار بدهی. سلاح تو گفتار است و ادله‌ای که ارائه می کنی. به همین دلیل احساس نزدیکی زیادی بین این دو مقوله زندگی ام دارم . وکلا سخنوران خوبی هستند و امیدوارم من هم باشم. آنقدر از قضاوت‌های نا به جا خسته‌ام که ترجیح می‌دهم هیچ وقت خودم این عمل را مرتکب نشوم.

فکر می کنم بزرگ ترین رنجش مجریان از منتقدان این باشد که شیوه کاری آنان را به همکار دیگری نسبت می‌دهند. اینطور نیست؟

دقیقا. افراد ممکن است به خاطر برخی ویژگی‌های ظاهری و حتی شخصیتی شان یک سری مشابهت هایی با هم داشته باشند، اما اصل تاثیرگذاری زمانی رخ می دهد که هر کس صادقانه رنگ و بوی ویژه خودش را حفظ کند. هیچ وقت سعی نکردم از مجری محترمی تقلید کنم. لحن من و شیوه کلی اجرایی ام تا بوده همین بوده و اگر مشابهت هایی مشاهده می شود، در دایره کپی برداری قرار نمی‌گیرد. من اجرای مجریان خوب ایران و جهان را رصد می‌کنم و حتی در پس ذهنم آموزش می‌گیرم، اما این برداشت اصلا به معنای دنباله روی نعل به نعل نیست. این به معنای شکست یک مجری است اگر بخواهد خودش را پشت نقاب کسی تکرار کند. من باید به خاطر خودم دوست داشتنی باشم. تسلط روی بحث چیزی است که همیشه من را به کتاب خواندن وا می‌دارد . از مخاطبان عزیز می‌خواهم با دقت نظر دست به قضاوت منصفانه بزنند. با خودم و با مخاطبانم روراست هستم.