بازیگر فیلم سینمایی «روز روشن» تاکید کرد این فیلم به دلیل نمایش واقعیت جامعه برای مردم موثرتر از پروژههای میلیاردی است.
سوره سینما- محمد کارت: سال ۹۱ و در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، بسیاری از آنهایی که به تماشای «روز روشن» اولین فیلم حسین شهابی نشستند، دقایقی پس از شروع فیلم متوجه شدند که با اثری متفاوت روبرو هستند. یک فیلم اجتماعی و خیابانی با قصهای جذاب، بازیهایی تاثیرگذار و ساختاری یکدست و منسجم. «روز روشن» فراتر از انتظار بود، فیلمی که در روزهای گرم جشنواره و در میان آثاری که نام کارگردانهایی باسابقه را همراه داشتند، مورد توجه قرار گرفت و نشان داد سینمای مستقل ایران ظرفیتهایی بزرگتر از آن چه در ذهن داریم ذخیره کرده است. همزمان با اکران این فیلم حسین شهابی کارگردان و مهران احمدی بازیگر این فیلم که حضورش را میتوان یکی از امتیازهای انکارنشدنی «روز روشن» دانست در سوره سینما حضور یافتند و درباره این فیلم و ویژگیهایش صحبت کردند.
تعریف شما از سینمای مستقل چیست؟
حسین شهابی: سینمای مستقل سینمایی اندیشه محور است. البته دو نوع سینمای مستقل در حال حاضر وجود دارد. یک نوع سینمای مستقل تجاری با نگاه به گیشه و سود مالی و دیگری نگاه فرهنگی و اندیشه محوری که در آن سینما به مثابه یک کالای فرهنگی با رسالت اثرگذاری بر تفکر یک جامعه قرار میگیرد. تعریف من از سینمای مستقل با نوع دوم قرابت بیشتری دارد. در نوع اول که فیلمسازانشان ادعای سینمای مستقل دارند گمان میکنند حالا که فیلمشان را سی سال با سرمایه شخصی ساختهاند، پس فیلمساز مستقل هستند. اما از نظر من فیلمسازی مستقل ابتدا از اندیشه جاری در اثر شکل میگیرد و شاید ربطی هم به بخش مالی و تامین آن نداشته باشد.
یعنی اگر یک نهاد دولتی سرمایه گذار یک اثر باشد اما اندیشه فیلمساز بدون دخل و تصرف و اعمال نظرهای آن نهاد در فیلم جاری شود، آن فیلمساز هم فیلمساز مستقل است؟ البته با عمل براینکه سرمایه گذاری بدون اعمال نظر از طرف آن نهاد یک ایدهآل دست نیافتنی است.
شهابی: بله در طی این سالها هم به ندرت پیش آمده است. در صورت اعمال نظر آن نهاد، اندیشه کامل مستقل فیلمساز نیست که در فیلم اجرا میشود.
آقای احمدی تعریف شما از سینمای مستقل چیست؟
مهران احمدی: سینمای مستقل همانطور که آقای شهابی گفتند سینمای اندیشه است اما آن نوع دیگری که با استدلال اینکه از سرمایه شخصی فیلم میسازیم تا در گیشه به سود برسیم و شعار سینمای مستقل را میدهند سینمایی است که به مخاطب خوراک نمیدهد بلکه تنها از پول مخاطب تغزیه میشود. آن سینما سینمای لُمپنیزم است و تهیهکنندگان و احیانا کارگردانانشان هم بحث سینما و بحث تجارت میوه و تره بار برایشان تفاوتی نمیکند. اما سینما مستقل کارآمد به لحاظ محتوا و اجرا به مردم خوراک فرهنگی میدهد و بر تفکر مخاطب تاثیر میگذارد. فیلمسازانی که دارای تفکر ناب هستند و دغدغه انعکاس ناهنجاریهای رفتاری، انسانی و اجتماعی و قدم برداشتن در جهت رفع آنها دارند باید توسط نهادهای دولتی حمایت شوند. اما متاسفانه در سالهای اخیر آنقدر بودجههای دولتی صرف فیمسازان و فیلمهای بیاثر شده است و به جای مانع برداری بر سر راه فیلمسازان توانمند مانع تراشی شده است. سینمای مستقل به لحاظ بودجه و تولید همواره در یک شرایط لوباجت و کم هزینه و سخت ساخته شده است. در جامعه امروز مردم اغلب درگیر معاش روزانه خود هستند و این سینما و تلویزیون است که میتواند معاش روح آنها را تامین کند. معاش روح هم میسر نمیشود به جز اینکه مخاطب به آثار احساس نزدیکی کند و جامعه خود را در آینه سینما بهتر ببیند و درک کند. پس سینمای مستقل سینمایی است که از نگاه مستقل فیلمساز نشأت میگیرد و موضوع آن به مردم و مسائل روز جامعه نزدیک باشد تا برای ارتقا سطح فرهنگی جامعه با تفکر قدم بردارد. دولت در شکل ایدهآل باید به چنین نگرشی به سینما بها بدهد که در سالهای اخیر متاسفانه بها که نداده هیچ سرکوبش هم کرده است.
آقای شهابی اینکه تولید فیلم اول شما به شکل مرسوم سینمای مستقل لوباجت شکل گرفت جبر بود یا اختیار؟ برای تولید آن از بخش دولتی هم درخواست حمایت کردید؟
شهابی: ما برای جذب سرمایه از نهادهای دولتی تلاش کردیم اما میدانستیم این تلاش بیفایده است. مثلا فیلمنامه را به بنیاد سینمایی فارابی دادیم و ابراز تمایل هم برای ساخت آن کردند. اما با توجه به اعمال نظرهای زیاد از حد که منجر تغییرات اساسی در فیلمنامه میشد بعد از ۵ ماه ما با دلخوری از آنها بریدیم. تلف شدن این ۵ ماه باعث شد ما نتوانیم در بخش خصوصی هم تلاشی برای جذب سرمایه کنیم و به شکل ایدهآل تری فیلم را به تولید برسانیم. از این رو به اجبار فرایند تولید «روز روشن» لوباجت و با هزینه بسیار کم اتفاق افتاد.
آقای احمدی با توجه به اینکه «روز روشن» نخستین ساخته آقای شهابی است، برخورد اول شما با فیلمنامه چطور بود و این همکاری چطور شکل گرفت؟
احمدی: یکی از ویژگیهای یک بازیگر که من هم در این راستا تلاش میکنم باید این باشد که از روی متن فیلمنامه بتواند تشخیص دهد که آیا این فیلمنامه میتواند یک اثر قابل توجه سینمایی باشد یا نه. بسیاری از بازیگرها هستند که خودشان قدرت این تشخیص را ندارند و مشاور دارند هیچ اشکالی هم ندارد. اما واقعا میشود از روی فیلمنامه تا حد زیادی تصمیم گرفت.
جایی گفته بودید از روی فونت نگارش فیلمنامه هم میتوان تا حدی کیفیت فیلم را پیشبینی کرد.
احمدی: بله. واقعا تا حدی همینطور است حتی از روی اسم فیلمنامه هم میتوان میزان تفکر فیلمساز را مورد ارزیابی قرار داد. من وقتی فیلمنامهای را میخوانم به اندازه نقش خودم فکر نمیکنم، کلیت را مد نظر قرار میدهم و اولین قدم برای شروع همکاری من با یک فیلم اندازه کیفی فیلمنامه است. وقتی فیلمنامه «روز روشن» را خواندم متوجه شدم این فیلمنامه پتانسیل یک فیلم خوب شدن را دارد. من تکلیفم برای خودم در این سینما تا حدی مشخص است. اینکه قرار است در فیلمهای دولتی که شعار دولتی میدهد باشم یا نباشم. قرار است در فیلمهای گیشهای باشم یا نباشم. گاهی فیلمنامههای به من پیشنهاد شده که قبل از ارسال فیلمنامه رقم دستمزد را گفتهاند و رقم خوبی هم بوده اما وقتی فیلمنامه را خواندم به هیچ عنوان نتوانستهام با خودم کنار بیایم و همکاری کنم. فیلمنامه «روز روشن» تمام چیزهایی که من تقریبا از سینما میخواهم را دارا بود. خوشبختانه از حاصل کارهم راضی هستم و اغلب مخاطبان در جشنواره هم راضی بودند.
فیلمنامه «روز روشن» برای تبدیل شدن به اثری قابل تامل بازیگر محور بوده، آقای شهابی برای انتخاب بازیگر چقدر حساسیت داشتید؟ چیدمان کنونی ایدهآل شما بود؟
شهابی: من فکر میکنم در سینما ابتدا اندیشه فیلمنامه مهم است و بعد بازیگری که بتواند آن اندیشه را درست اجرا کند. کارگردانی هم با توجه به پتانسیل این دو وجه قوام مییابد. در مرحله فیلمنامه این اندیشه در «روز روشن» بر اساس نظر دوستانی که آن را خواندند اجرایی شده بود و بعد از آن باید بازیگرانی انتخاب میشدند که بتوانند آن را درست انعکاس دهند. این نوع فیلمها به شدت متکی به توان تحلیل و ارائه بازیگر هستند. مثلا نقشی که آقای احمدی آن را به خوبی بازی کردند در فیلمنامه حدود ۶۰ سال سن داشت. باتوجه نقشهای سختی که ایشان در کارنامه خود بازی کرده بودند متوجه شدم بهترین گزینه برای این شخصیت هستند.
به نظر من و بسیاری از مخاطبان که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته «روز روشن» را دیدند، همه بازیها خصوصا دو نقش اصلی منسجم، به اندازه و باورپذیر است. آقای احمدی با توجه به اینکه تلاشی برای متفاوت بازی کردن نداشتید، اما این نقش با تمام نقشهای دیگری که تاکنون بازی کردید متفاوت است. روند رسیدن شما به شخصیت کیانی «روز روشن» چطور بود؟
احمدی: بخش زیادی از این باورپذیری که شما به آن اشاره میکنید متکی به خصوصیت خود شخصیت در فیلمنامه است. من بازیگری تکنیکال هستم تا لحظهای که نرفتم جلوی دوربین، وقتی از تکنیک صحبت میکنیم یعنی بخش خود آگاه بازی، اما از زمانی که مقابل دوربین قرار میگیرم هیچ تکنیکی به کار نمیبرم. وقتی یک شخصیت به خوبی در فیلمنامه نگاشته شود و بازیگر آن را به درستی بفهمد و لمس کند دیگر زمان اجرا همه چیز در لحظه اتفاق میافتد و مخاطب باورش میکند. گاهی وقتی پلانی را تمام میکنم متوجه نمیشوم چه بر من گذشته و گاهی یادم نمیآید چه کارهایی انجام دادم. اگر بخواهیم صادقانه پلانی را اجرا کنیم نظارتی برخود نداریم.
پس مسئلهای که در تئوری بازیگری گفته میشود بازیگر باید در حین اجرا چشم سوم داشته باشد و خود را همواره از بیرون ببیند، تنها یک تئوری است؟
احمدی: من خیلی در حین اجرا به چشم سوم معتقد نیستم. دیدن خود از بیرون به نظرم از آن قبل از شروع بازی است. که قدرت تحلیل درست شخصیت و تطابق آن با روحیات فردی خود و چگونگی ارائه را شامل میشود. وقتی از آن شخصیت پر باشیم در زمان بازی مقابل دوربین دیگر خودآگاه رفتار نمیکنیم چراکه آن شخصیت است که رفتار میکند. مثالی که من همیشه برای خودم میزنم این است که بازیگری مانند آن راننده کامیونی است که از تهارن مثلا به بندرعباس میرود. او همواره در طول مسیر به این فکر نمیکند که بزند دنده دو یا چطور ترمز بگیرد. او آموزش رانندگی را قبلا دیده و جاده را تجربه کرده است حالا تنها میراند و ناخودآگاه دست و پایش فرمان مغزش را اجرا میکنند. قطعا ممکن است هر بازیگری در کارنامه خود ۵ کار خوب داشته باشد ۲ کار متوسط و ۴ کار ضعیف، این طبیعی hست. من هم از این قاعده مستثنی نیستم.
اما آن چیزی را که به آن معتقدم و تلاش میکنم به ورطه تکرار نیفتم، این است که در بازیگری تو نمیتوانی خودت را همواره تکرار کنی و اسم آن را بگذاری بازیگر درونی و…در سینمای ایران هم چنین بازیگرانی با عرض پوزش فراوانند. غافل از اینکه آن بازیگری نیست بلکه پررو بازی است. من نمیفهمم یک بازیگر، روح باشد آبادانی است، راننده کامیون باشد آبادانی است ، پلیس باشد آبادانی است تنها گریم و لباسش عوض میشود. خب تو با آن بازیگری که برایش احترام زیادی قائلم و خرس نقرهای هم دریافت کرده چه تفاوتی داری؟ تنها او مدعی نیست و تو مدعی هستی. دستیار کارگردان کتک میزنی، به تهیهکننده فحش میدهی و… با عرض معذرت اینها اسمش بازیگری نیست.
با توجه به این که بازیگری هستید که در انتخاب نقش حساس هستید و تنوع و تفاوت نقشها برایتان مهم است، در یکی دو سال اخیر و به دلیل پرکاریتان به نظر میرسد این حساسیت کمرنگ شده.
احمدی: نه، همچنان برایم مهم است که هر نقشی را بازی نکنم، اگر در تلویزیون کار می کنم با کارگردانهایی مثل سیروس مقدم و حسین سهیلیزاده همکاری میکنم که سوپراستارهای تلویزیون هستند. امسال دو فیلم سینمایی و دو مجموعه بازی کردم که تلاش کردم در همه آنها کیفیت را در اولویت قرار دهم. شما درست میگویید برنامهای که برای سال کاری بعدی دارم متفاوت با امسال است. گاهی بازیگر در انتخاب نقش درگیر مسائلی می شود که از دستش خارج است.
آقای شهابی با توجه به اینکه اکثر صحنههای «روز روشن» در ماشین میگذرد و فیلمنامه اقتضا میکند بیشتر پلانها درشت و نزدیک به بازیگر باشد، شما چقدر تلاش کردید تا فیلم به لحاظ تکنیکی و زیباشناسی بصری سینما باشد و تلویزیونی رفتار نکنید؟ و چطور در لوکیشن بسته ماشین به اندازه بودن اکت بازیگرها را کنترل میکردید؟
شهابی: همه میدانیم وقتی در یک فیلم بازیهای یک دست و باورپذیر میشود نگاه و هدایت کارگردان کاملا دخیل است. اما در این فیلم مثلا دو بازیگر اصلی خانم بهرام و آقای احمدی آنقدر نقشها را درست فهمیده بودند که این هدایت به راحتی اتفاق میافتاد. گاهی چالشی باهم داشتیم اما مطمئنا بحثها در راستای ارتقا کیفی صحنه و پلان بود. در باره اینکه فیلم سینما باشد نه تلویزیون واقعا من تلاشی نکردم. اقتضای محتوای فیلمنامه ساختار و فرم را نیز تعیین کرد. در این گونه سینما شاید که قرار است برشی زمانی از یک درام اجتماعی باشد دوربین روی دست به مثابه یک مشاهدهگر قرار میگیرد و صادقانه در رفتارها و روابط کنجکاوی میکند. خبری از آن پلانهای شکیل قاب بندی شده و رنگ و نورهای آنچنانی نیست همه چیز در خدمت مستند نمایی صحنه قرار میگیرد.
در شروع فیلم سوالاتی که شخصیت کیانی از روشن میپرسد، احساس میشود یک ضعف است چراکه سوال فیلمنامهنویس است تا موقعیت را برای تماشاگر توضیح دهد. از این رو شخصیت کیانی سوالاتی میپرسد که در لحظلات اول دافعه دارد. اما بعد متوجه میشویم جز شخصیت پردازی این کاراکتر است و او کلا آدم کنجکاوی است.
شهابی: بله همینطور است. آن سوالات جز شخصیت کیانی است و اصرار فیلمنامه نویس برای توضیح شرایط نیست. آن سوالات زیر ساخت یک شخصیت است.
احمدی: کاراکتر کیانی یک آدم بازنشسته مبادی آداب، منطقی، کنجکاو و ضمنا قانون مدار است که در چند ساعتی که موقعیتهای فیلمنامه در آن میگذرد تبدیل به یک آدم معترض و خلاف جهت آب شنا کن میشود. این تحول در عرض چند ساعت برای من بسیار جذاب بود و در فیلمنامه کاشتهای لازم از شروع تا پایان برای تحول او لحاظ شده بود و به من بازیگر بسیار کمک کرد . همچنین لازم است از خانم پانتهآ بهرام به عنوان پارتنر بسیار اثرگذار که وجودش برای بازیگر روبروغنیمت است نام ببرم. بازیگری که به تعداد انگشتان دست همانندش را در سینما نداریم.
این تغییر رفتار رابطه تماتیک با مضمون اجتماعی فیلم دارد. اجتماعی که فیلم به تصویر میکشد شخصیتی مبادی آداب و قانون مدار را مجبور میکند حالا که آدمها حق و انسانیت را زیر پا میگذارند خودش خلاف جهت حرکت کند و حتی معترض به آنها سیلی بزند. این جامعه این نوع رفتارها را در افراد زنده میکند و هر ناهنجاریمتولد یک فرایند است. بپردازیم به ماجرای اکران، در زمینه اکران چه موانعی برای چنین فیلمهایی وجود دارد که منجر به مهجور ماندن آنها میشود؟
احمدی: ما که لاف شرافتمندی و حمایت از سینمای مستقل میزنیم شاید اگر به قدرت برسیم تنها مراقب منافع شخصی و دایره مافیایی خود باشیم. این میشود که بهترین زمان اکران برای فیلمهایی است که خودی هستند و بقیه ناخودیها مثل «روز روشن» در بدترین زمان ممکن اکران میشوند. فصل سرما و امتحانات، حدود ۲۰ روز مانده به جشنواره فیلم فجر و بدون حمایت تبلیغاتی و… بعد هم میگویند این طور فیلمها مخاطب ندارد. خب واقعا چنین فیلمهایی چطور میتوانند به مردم معرفی شوند و مخاطب خود را داشته باشند. در صورتی که من میتوانم بنویسم و امضا کنم که هر مخاطبی «روز روشن» را ببیند ناراضی از سینما بیرون نمیآید.
اما مشکل آوردن مخاطب به سالن سینما است. امیدوارم مطبوعات و رسانهها در معرفی چنین فیلمهایی به مردم حمایت کنند تا به سالنهای سینما بیایند. داخل سالن و جلب رضایت آنها باما. چنین فیلمهایی با دل سازندگانشان ساخته میشود نه با بودجههای میلیاردی، این فیلمها به تقویت سینمای ملی و ارتقا تفکر جامعه کمک میکنند. در صورتی که فیلمهای میلیاردی مانند «استرداد» که توسط ارگانهای دولتی ساخته میشوند نه توجیه اقتصادی دارند و نه تاثیری در فرهنگ جامعه میگذارند چون به هیچ عنوان موضوع آنها دغدغه روز مردم ایران نیست. امیدوارم در دولت جدید نگاه ویژهای به فیلمسازان مستقل و اندیشههای کارآمد شود. متاسفانه دولت قبلی با سینما کاری کرد که تا سالها باید جوابش را پس بدهیم و تلاش کنیم سر پا شویم.
شهابی: متاسفانه یک جریان اختاپوسی در زمینه اکران سینما وجود دارد که از زمان جشنواره فجر فیلمها را رصد میکنند تا در زمان اکران آنها را به نفع فیلمهای خود خفه کنند. فیلم ما قرار بود و به ما قول دادندعید نوروز اکران شود اما عامدانه به فیلم اجحاف شد. با این شرایط اکران ما نمیتوانیم انتظاری برای فروش و دیده شدن فیلم داشته باشیم چرا که زمان مناسبی برای نمایش چنین آثاری نیست. اما واقعا امیدوارم مطبوعات و رسانهها یاری کنند تا فیلم به مردم معرفی شود. از مردم هم انتظار داریم اینگونه فیلمسازی را حمایت کنند تا سینمای مستقل سرپا بماند و ادامه مسیر دهد.