سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۳ بهمن ۱۳۹۱ در ۲:۲۴ ب.ظ چاپ مطلب
آذری در گفتگو با سوره سینما:

برای بیان موضوع‌های دفاع مقدس به نگاه نو نیاز داریم

farshid-azari

کارگردان فیلم مستند «داستان یک شهر» ثبت خاطرات حماسه خرمشهر به شکلی واقع‌گرا را یکی از دغدغه‌های خود دانست.

کارگردان فیلم مستند «داستان یک شهر» ثبت خاطرات حماسه خرمشهر به شکلی واقع‌گرا را یکی از دغدغه‌های خود دانست.

سوره سینما- فیلم «داستان یک شهر» روایتی نو و خلاقانه درباره شهر خرمشهر است، عنصر اصلی این روایت هنر نقاشی و هنرمندی به نام ناصر پلنگی است که در روزهای نخستین شروع جنگ تحمیلی در دل حادثه قرار داشته و از اتفاق‌هایی که در این شهر افتاده تصویر ساخته است. با فرشید آذری کارگردان این فیلم مستند که هوشمندانه و هنرمندانه ساخته شده و زوایایی تازه از ماجرای خرمشهر و حماسه مقاومت را به تصویر کشیده درباره روند تولید این مستند صحبت کردیم.

نقاشی یکی از عناصر مهم فیلم «داستان یک شهر» است، چرا برای روایت ماجرای خرمشهر به سراغ نقاشی رفتید؟

فرشید آذری: اگر به کارنامه فیلمسازی من نگاه کنید، استفاده از هنرهای مختلف در بعضی از آثارم دیده می‌شود، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی متریال هایی بوده اند که در بعضی مستندها به آنها توجه نشان داده ام. مثلا در فیلم «نقش» که یک فیلم داستانی است، از نقاشی برای بیان داستان استفاده شده، در «آستان» برای روایت از هنر موسیقی کمک گرفتم و در مستند «تندیس» به موضوع مجسمه سازی پرداخته‌ام.

به نظر می‌رسد جدا از توجه به پتانسیل این هنرها برای روایتگری، علاقمند به آنها هم هستید؟

بله، من در حوزه نقاشی، مجسمه سازی و عکاسی کار کرده ام و تجربه هایی دارم.

رشته تحصیلی شما سینما است؟

من دیپلم گرافیک دارم، اما در زمینه نقاشی و مجسمه‌سازی هم تجربه دارم و نمایشگاههایی هم داشته‌ام. متولد سال ۵۰ هستم و آن زمان برای ورود به هنرستان و تحصیل در رشته های هنری کنکور ورودی سختی وجود داشت و اغلب بچه های متقاضی برای حضور در هنرستان باید نقاشی می دانستند و الفبای رشته های هنری را بلد بودند.

برگردیم به فیلم «داستان یک شهر»، نقاشی چطور خط ارتباط شما با خرمشهر شد؟

فکر می‌کنم راجع به دفاع مقدس و ماجرای خرمشهر اگر بخواهم حرف بزنم و فیلم بسازیم باید از زوایای تازه ای به این موضوع بپردازم. نگاهی که متفاوت باشد و بخش های ناگفته ماجرای دفاع را بیان کند. من حتی به این فکر کردم که فیلم سلیقه بصری تماشاگرش را قلقلک بدهد.

انتخاب یک نقاش برای روایت حماسه خرمشهر از کجا شکل گرفت؟

آقای پلنگی در روزهای حساس نخست جنگ جانش را به خطر انداخته و برای ثبت خاطرات دفاع به خرمشهر رفته، این عکس ها تنها به عنوان ثبت کننده خاطرات یک هنرمند از واقعه ای مهم در تاریخ این سرزمین ارزشمند نیستند، این نقاشی ها با نگاه هنرمندانه آقای پلنگی و با دید اکسپرسیونیستی خلق شدند، خاطراتی که رزمنده ها تعریف می کردند، حال و هوای آن روزها و تجربه شخصی نقاش را می توان در این آثار دید. حس آن لحظه ها را در می توان در نقاشی های آقای پلنگی دید.

چقدر فکر کردید که فیلم، ساختار و زبان سینمایی داشته باشد؟

به این فکر کردم که راهکارهایی پیدا کنیم که این مستند ساختار سینمایی داشته باشد، در عین حال که به روایت وفاداریم ، از نقاشی و تصویر درست استفاده کنیم، دغدغه هایمان درباره مفهوم دفاع و حماسه خرمشهر را هم به تصویر بکشیم. من به این فکر می‌کردم تصاویری که انتخاب می شود حتی آن بخش آرشیوی تکراری نباشد تا فیلم خسته کننده به نظر نرسد، این ها برایم مهم بود.

یکی از ویژگی های فیلم فرم روایتی آن است، تا پایان تصویر راوی را نمی بینیم، و پلان آخر و معرفی آقای پلنگی تمهید هوشمندانه ای برای معرفی راوی است.

توضیح دادم که چه دغدغه هایی برای روایت و فرم در این فیلم داشتم، یکی از آنها این بود که فضای اکسپرسیون نقاشی ها را در فیلم داشته باشیم، یکی این که فرمی داشته باشیم که متفاوت و جذاب باشد، در عین حال که با مضمون همخوان است، تازه و همسو با فضای نقاشی ها باشد. آقای پلنگی در این مستند، بازیگر نیست و نگاه من به او مثل یک بازیگر نبود. ایشان قرار بود به عنوان یک هنرمند احساسش را نسبت به یک موضوع بیان کند.

اما باید این حس و حال را به عنوان کارگردان مدیریت می‌کردید؟

قطعا. من باید ساختاری منسجم و یکدست از این گفتگو می ساختم، ساختاری که با آن ویژگی ها همسو باشد.

چند ساعت از آقای پلنگی راش گرفتید؟

دو ساعت با آقای پلنگی گفتگو کردم، اما جلسات مختلفی درباره کارمان داشتیم و درباره فضای مستند صحبت کرده بودیم. البته ذهن ایشان خیلی

بخش‌هایی را در تهران و بخش هایی را در خرمشهر تصویربرداری کردید.

بله، بخش گفتگو با آقای پلنگی در گالری ایشان در تهران تصویربرداری شد و برای بعضی نماها به خرمشهر رفتم،

تصاویر آرشیوی تازه ای در فیلم می بینیم، این تصاویر از کجا به دست شما رسید؟

ما تصاویر خوبی داریم که درست نگهداری نمی شوند و متاسفانه خیلی از آنها از بین رفته است. من زمانی که می خواستم تصاویر آرشیوی را انتخاب کنم به دنبال این بودم که تصاویر کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده انتخاب کنم. در فیلم ما نقاشی و تصویر رکن مهمی است و واقعا حساس بودم، خوشبختانه پس از جستجوهای فراوان و نرسیدن به نتیجه مطلوب متوجه شدم که آقای پلنگی یک آرشیو غنی دارند، در آن روزها هم ایشان، هم برادرشان عکس‌های متعددی از ماجراها و وقایع خرمشهر گرفتند. آقای خسرو پلنگی از آن روزها تصویربرداری و عکاسی کرده و بیشتر این تصاویر را دیدم. این که بسیاری از تصاویر مستند از وقایع خرمشهر از بین رفته دریغ آور است، این تصاویر بخشی از تاریخ سرزمین ما است.

یکی از وجوه فیلم که دوست داشتنی است، ستایشی است که از موضوع دفاع دارد.

ماجرای جنگ تحمیلی واقعا برای ما جنبه دفاع دارد، ما مردمی نبودیم که به خاک کشور همسایه حمله کنیم، به ما حمله شد و راه حل ما دفاع بود. اتفاق هایی که پس از حمله عراق به ایران شکل گرفت، حماسه بود و مرور آنها غرورآفرین است. ماجرایی که در دفاع مقدس تجربه کردیم از جنس عاشورا است، من آدم‌هایی را که ظاهرا قهرمان نیستند اما در مواجهه با پدیده جنگ آنچه انجام می دهند قهرمانانه است، ستایش می‌کنم.

به دیده شدن فیلم فکر کرده‌اید؟ باید بستری فراهم شود که این آثار دیده شوند.

در بخش فیلم کوتاه و مستند ما با کمبودهای فراوانی روبروییم که ماجرای توزیع و پخش فیلم ها را با بحران مواجه کرده است. کارگردانی و تهیه کنندگی فیلم با موضوع عرضه آن کاملا فرق دارد، یک حوزه تخصصی دیگر است که باید جدی گرفته شود. بخش سینمایی حوزه هنری در مدیریت فعلی به این نتیجه رسیده که در بخش توزیع نیاز به نگاه تازه و رویکرد حرفه ای است، این دوستان عرضه فیلم را برعهده دارند. امیدوارم در این بخش برای «داستان یک شهر» اتفاق خوبی بیفتد.

مخاطب در مستند «داستان یک شهر» برای شما اهمیت دارد؟

من در این فیلم سعی کردم یک دوره تاریخی را به واقعی ترین شکل ممکن بازتاب بدهم، روایت در عین حال قابل فهم و هنرمندانه باشد تا مخاطب با فیلم همراه شود.