سوره سینما : در این قسمت شاهد این بودیم که بالاخره قیام به حکومت منتهی شد و مختار لباس رزم را در آورده ، با لباس سید روحانی بر تخت نشست
مختار برای مردم کوفه سخنرانی کرد و مردم شعار لبیک یا مختار سر دادند … اما می دانیم که ماجرا به همین جا ختم به خیر نمی شود .
اعراب زنان را به شمار می آورند !
همان طور که دیدید مختار در آغاز به حکومت رسیدن ، برای زنان کوفه سخنرانی کرد و از آنها تقاضای بیعت نمود . این نکته بسیار مهم و آموزنده ای است و نشان می دهد یکی از وجوه علی گونه بودن این قیام و این حکومت همین ترک جهل اعراب و برابر دانستن مرد و زن در حقوق اجتماعی است .
سنگ هایی برای پیش پا انداختن
در بادی امر و در آغاز هر حکومتی ،افرادی از این جا به جایی و عدم ثبات کشور سوء استفاده می کنند و برای بدنامی حکومت جدید ، دست به سرقت و غارت و امثال این ها می زنند . نکته سیاسی – اجتماعی مهم این نحوه برخورد با این عوامل است و اینکه نشان می دهد ، مختار به خوبی نتوانست از عهده این مهم بربیاید و روش عادلانه و عاقلانه را در پیش گرفت که نه آنها را آزاد بگذارد و نه حکومت خود را بدنام کند
عدالت از نگاه مختار
در گفتار مختار با رفائه شاهد عصبانیت مختار بودیم و دیالوگ هایی از او شنیدیم که نگرش عمیقش را در مقایسه با رفائه نشان می داد . افراد سطحی نگری مانند رفائه که نمادی از یک گروه با آن ایدئولوژی است ، معتقد بودند که باید همه افراد قبلی را بکشیم و قاتلین را قصاص کنیم و… اما مختار که پروتوتایپ افراد عمیق نگر است به آنها امان داد و اتفاقا با همین سلاح توانست در جمع آنها آشوبی برپا کند ، به گونه ای که شبث بیعت او را باور کرده بود و با دیگران در بحث و جدل افتاد
چکامه حقیر هنرفروشان خود فروش
تاریخ شعر عرب بر خلاف سایر تمدن های ادبی ، گذری رو به عقب دارد . اشعار جاهلی عرب از زیباترین و ناب ترین فنون و احساسات شاعری غنی گشته ، به گونه ای که هرچه به عصر حاضر نزدیک می شویم شاهد کاهش جذابیت های آن می باشیم . از مفاد اصلی و بنیان های شعر عرب جاهلی ، به کارگیری سمبل حیوانات و تشبیهات انسان به حیوان است ، چرا که حیوانات به خصوص حیوانات قوی جثه مانند شیر و ببر و شتر و امثال اینها در نزد اعراب جاهل بسیار محترم بوده اند زیرا آنها را در زندگی بیابانیشان و حتی برای جنگ ها یاری شان می کردند و سمبل نهایت قدرتمندی در نزد آنان بوده اند . در این قسمت از مختار نامه شاهد اشاره خوبی به مسئله شاعران عرب و به خصوص شاعران درباری بودیم . بن همام ، شاعری که بوی حکومت می شنود و بدون داشتن هیچ گونه رغبتی به خاندان علی ، سخن به مدح یارانش می گشاید . اگر خاطرتان باشد در یادداشت های پیشین به تفاوت جنگ با قیام و سلطنت با حکومت اشاره کردیم . شاعران درباری یکی از ارکان اصلی هر سلطنتی بوده اند و همین طور که در این قسمت دیدیم ، نحوه برخورد حاکم (مختار ) و اطرافیانش با شاعر به خوبی موید این مطلب بود ، که این یک سلطنت نیست و آن زد و خورد هایی که دیدیم هم ، جنگ نبود !
دشمن دانا به از نادان دوست
در قسمت های آتی با توجه به نادانی و جهالت و افراط و تفریط برخی از یاران قیام مشکلات خاص خودشان را پدید می آورد و اتفاقاتی تازه رقم می زند ، کما اینکه خود مختار هم به این مسئله اشاره نموده و گفت اشکال کار به نادانی ذفقاست . می ترسم کاری را که دشمن موفق به انجامش نشد ، نادانی خودی ها به ثمر برساند .