کارگردان «زمستان آخر» تأکید کرد فیلمش در ستایش امید و زندگی است.
سوره سینما-آبان عسکری: سالم صلواتی فیلمساز کردستانی در چهارمین و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه دینی «رویش» توانست برای دو فیلم کوتاه «اگر بروم» و «رویاهای برفی» جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم داستانی را از آن خود کند. امسال او با اولین فیلم سینمایی خود به نام «زمستان آخر» در بخش نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. با این فیلمساز درباره اولین اثر سینماییاش صحبت کردیم.
ساخت «زمستان آخر» بر چه اساس شکل گرفت؟
سالم صلواتی: فیلم کوتاهی ساخته بودم به نام «رویاهای برفی» که هم در ایران و هم خارج از کشور مورد توجه قرار گرفت. در پنجمین جشنواره فیلم کوتاه دینی «رویش» حوزه هنری هم برگزیده شد. «زمستان آخر» در واقع نسخه سینمایی آن فیلم است. یک فیلم که اگر بتوان گفت شاعرانه، با هویتی وامدار از بافت جغرافیایی و فرهنگی کردستان. فیلمی در تقدیس امید و زندگی، فیلمی در ستایش رویاها و باورهای مردمم. در اولین فیلم سینماییام سعی کردم سراغ فضایی بروم که با آن آشنایی داشته باشم و این آشنایی من را از خطاهای فیلم اول دور کند.
قطعا پیشنهادهایی برای حمایت از طرف حوزه هنری داشتید. درباره تهیهکنندگی «زمستان آخر» توضیح دهید.
حوزه هنری جزء نهادهایی است که وقتی برای تولید اثری با فیلمساز به توافق برسد و حمایت یک فیلم را به عهده بگیرد در ادامه مسیر به شکل مطلوبی با فیلمساز همراه میشود. من هم یک فیلم کوتاه با حمایت این نهاد ساخته بودم که خیلی خوب از من حمایت کردند، همیشه نحوه حمایت حوزه هنری از فیلمم را برای دوستان مثال میزنم. اتفاقا بعد از موفقیت «رویاهای برفی» در همان روزهای آشناییام در جشنواره «رویش» با آقای رضا میرکریمی ایشان خیلی به من لطف داشتند و حتی دست من را گرفتند و با معاونت سینمایی وقت آشنا کردند که اگر نیاز بود آنها اولین فیلم سینماییام را حمایت کنند.
من دو بار برگزیده جشنواره «رویش» شدم و با حوزه هنری کار کرده بودم اما تا وقتی خودم برای ساخت فیلم سینماییام به نزد آنها نرفتم پیشنهادی از طرف حوزه هنری برای این کار نداشتم. درست است که همیشه یاد گرفتهایم تا وقتی سراغ مسئولین نرویم آنها سراغ ما را نمیگیرند و البته این روند طبیعی هم هست ولی وقتی تلویزیون بعد از دیدن فیلمهای کوتاهم بحث حمایت از فیلم اول را پیش کشید، زمانی بود که خودم قصد ساخت فیلم اولم را داشتم و با پیشنهاد مشخصی هم از طرف حوزه در آن زمان روبه رو نبودم، بنابراین همه چیز دست به دست هم داد تا با تلویزیون کار کنم. اما در حال حاضر همچنان ارتباط خوبی با مسئولین حوزه هنری بالاخص جناب آقای فرخنده کیش دارم که اگر خدا بخواهد قرار است فیلم بعدیام را با حمایت حوزه هنری بسازم.
میرکریمی از آن دست تهیهکنندههایی است که در چند سال گذشته حمایت ویژهای از فیلمسازان جوان کرده. احتمالا و با توجه به موفقیت دو فیلم کوتاه داستانی شما در جشنواره «رویش» که میرکریمی داوری آن را بر عهده داشته بعید نیست این اتفاق برای شما هم بیفتد.
آقای میرکریمی خیلی به من لطف داشته و قبلا با فیلمهای کوتاه من تقریبا آشنا بوده ، حتی در چند جشنواره متعدد که داور بودند به فیلم هایم جایزه داده بودند. طی آخرین دیدارم با ایشان دوباره ساخت فیلمی سینمایی بر اساس «رویاهای برفی» را مطرح کردند. آن زمان ایشان اطلاع نداشتند که من فیلمم را ساختهام و پس از اطلاع از این موضوع قرار شده که تهیه کنندگی فیلم بعدی من را به عهده بگیرند که این به نوبه خود برای من ارزشمند است و میتوانم در تولید فیلمم از مشاورت و راهنماییهای ایشان کمال استفاده را ببرم.
درباره نمایش«زمستان آخر» در خارج از ایران صحبت کنید. گویا جوایز مهمی هم به دست آوردهاید.
بله «زمستان آخر» در یک سال گذشته در جشنوارههای خارجی زیادی شرکت کرده و جوایزی هم به دست آورده است. من با اطلاع از درخواست جمعی از سینماگران از مدیریت جشنواره که خواسته بودند پیش شرط عدم حضور فیلمها درجشنواره های خارجی از جشنواره امسال (مخصوصا برای فیلم های اول) حذف شود فیلمم را به جشنواره فرستادم. و حقیقتاً به این تغییر دلخوش بودم. به هر حال وقتی لیست فیلمهای بخش مسابقه منتشر شد هم متعجب شدم و هم خوشحال. فیلمم در بخش مسابقه نگاه نو (فیلم های اول) توسط هیِئت انتخاب شایسته حضور در بخش مسابقه بوده فکر کردم شاید تغییراتی در مقررات جشنواره صورت گرفته، اما وقتی توضیحات مرتبط با فیلم شهرام مکری و خارج بودن فیلمش از بخش مسابقه را دیدم فهمیدم که احتمالا اشتباهی رخ داده. این بود که خودم قبل از همه با دفتر جشنواره و دبیرخانه تماس گرفتم و موضوع حضور فیلمم در جشنوارههای خارجی را دوباره به آنها گوشزد کردم.
با فاصلهای نسبتا زیاد با من تماس گرفتند و گفتند فیلم شما در بخش «نگاه نو» به نمایش درمیآید ولی داوری نمیشود. اینکه خودم با جشنواره تماس گرفتم، واکنش خیلی از دوستانم را برانگیخت اما من بر این باورم که چون قرار است در این سینما رشد کنم و فیلم بسازم، نباید در شروع کار همراه با حاشیه بوده و درگیر مسایلی شوم که مسلما تبعات ناخوشایندی در آتیه کارهایم داشته باشد. این مسئله برای من چندان ناراحتکننده نیست. چون واقعیت این است که من خواهان دیده شدن فیلمم در جشنواره هستم. دیده شدنش و پیش از آن انتخاب شدنش توسط هیئت انتخاب از بین آن تعداد فیلم اولی برای من تا اینجا کافیست. «نوعی نگاه» اکرانهای خوبی دارد و فرصت مناسبی برای دیده شدن فیلم من هست.
تا به اینجا فیلمهای مهم فیلمسازان کرد بسیار وامدار طبیعت خاص کردستان بوده و حتی زمستان و برف جزء عناصر اصلی بصری فیلم به شمار میرفته. درباره حال و هوای فیلمتان صحبت کنید.
«زمستان آخر» درباره یک روستای متروک است که همه ساکنانش آنجا را ترک کردهاند و فقط یک پیرمرد و یک پیرزن در انتظار سفرکردههایشان آنجا ماندهاند دست برقضا و جبر طبیعت این زوج از هم جدا میشوند و طی اتفاقاتی، پایانی تأثیرگذار برای آنها رقم میخورد. فیلم به زبان کردی ساخته شده و دو بازیگر اصلی را از بین مردم محلی انتخاب کردم، بازی آنها در کنار بازیگران حرفه ای کردستان یکی از نقاط قوت فیلم «زمستان آخر» است که اتفاقا در جشنوارههای خارجی هم مورد توجه قرار گرفته و امیدوارم در جشنواره فجر هم به خوبی دیده شوند.
انتظار شما از جشنواره فجر چیست؟
جشنواره فجر جدای از رویکرد نگاه دولتی و معمولا سفارشی پیشین آن، به نوعی مهمترین همایش سینمایی ایران در کنار جشن خانه سینما است. همه سینماگران دوست دارند در این جشنواره فیلمهای خود را در معرض دید اهالی سینما و منتقدان قرار دهند. خوشحالم اولین فیلمم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر که نسلهای مختلف فیلمسازی را در خود دارد به نمایش درمیآید. در این جشنواره هم فیلمسازان مستقل و هم فیلمسازان با سابقه و با هویت حضور دارند. جشنواره فجر برای فیلمهایی که خاص هستند جو مناسبی ایجاد میکند که به زمان اکران عمومی آنها کمک میکند. خیلی مهم است که فیلمهای خاص در زمان اکران عمومی بتوانند با پشتوانه حمایت نهادها مورد توجه مردم قرار گیرند. امیدوارم فیلمم را منتقدان بتوانند ببینند و مورد نقد قرار دهند، چیزی که برایم بسیار مهم بوده و ارزیابی حاصل از آن به شناخت نقاط ضعف و قوت کارم انجامیده، مطمئناً در کارهای آتی بسیار موثر خواهد بود.
سال گذشته یک فیلمساز بوشهری توجه خیلیها را به خود جلب کرد. حضور فیلمسازان شهرستانی در جشنواره اتفاق خوشایندی است. آنها لحن تازهای متأثر از جغرافیای محل زندگیشان وارد سینما میکنند. توجه مدیران به این اتفاق مهم چگونه میتواند باشد.
سینمای ایران میتواند از تنوع فرهنگی و جغرافیایی موجود در کل کشور استفاده کند. تمرکز تولیدات سینمایی در تهران اتفاق خوبی نیست. فکر میکنم تنها فیلم جشنواره امسال که توسط یک فیلمساز ساکن در شهرستان ساخته شده «زمستان آخر» است. متاسفانه دوستان مسئول در جشنواره مثل مراکز تولید و تهیه کمترین توجه را به فیلمسازان غیرتهرانی دارند. دسترسی به مدیران و برنامه های جشنواره به همان میزان که برای فیلمسازان تهرانی آسان است باید برای من فیلمساز ساکن شهرستان هم امکانپذیر باشد. همه که نمیتوانند و قرار نیست به تهران نقل مکان کنند. جای خالی توجه به تولیدات سایر استانها و فیلمسازان شهرستانی در مدیریت کلان سینما احساس میشود. امیدوارم در نگاهی بازتر و فضایی توأم با برنامهریزی شاهد یک نگاه عادلانهتر باشیم.